نخستین تالار موزه‌ای کشور با موضوع «داستان‌سرایی در تاریخ ایران»، با سخنرانی هوشنگ مرادی کرمانی گشایش می‌یابد

نخستین تالار موزه‌ای ایران با موضوع «داستان‌سرایی در تاریخ ایران»، با نام «هزارداستان» با حضور و سخنرانی هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده و داستان‌نویس سرشناس، عصر روز پنج‌شنبه ۱۲ امرداد ۱۳۹۶ خورشیدی در کتابخانه و موزه ملی ملک گشایش می‌یابد.

نخستین تالار موزه‌ای کشور با موضوع «داستان‌سرایی در تاریخ ایران»، با سخنرانی هوشنگ مرادی کرمانی گشایش می‌یابد

«هزارداستان» کتابخانه و موزه ملی ملک؛ رنگین‌کمان داستان‌های ایرانی- اسلامی از دریچه نسخه‌های خطی

نخستین تالار موزه‌ای کشور با موضوع «داستان‌سرایی در تاریخ ایران»، با سخنرانی هوشنگ مرادی کرمانی گشایش می‌یابد

نخستین تالار موزه‌ای ایران با موضوع «داستان‌سرایی در تاریخ ایران»، با نام «هزارداستان» با حضور و سخنرانی هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده و داستان‌نویس سرشناس، عصر روز پنج‌شنبه 12 امرداد 1396 خورشیدی در کتابخانه و موزه ملی ملک گشایش می‌یابد.

به گزارش روابط عمومی کتابخانه و موزه ملی ملک، موقوفه آستان قدس رضوی، هزارداستان، گنجینه‌ای جذاب و شگفت از نسخه‌های خطی ایران از سده‌های دور تا روزگار معاصر را با موضوع‌های داستان، قصه و روایت، در تالاری موزه‌ای پیش روی بازدیدکنندگان به ویژه دوستداران فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی می‌گذارد. تالار هزارداستان، با بهره‌گیری از ویژگی‌هایی چون سناریوی محتوایی، ویترین‌های حرفه‌ای، فناوری‌های نوین اطلاع‌رسانی و ابزارهای جذاب چندرسانه‌ای و سرانجام، نمایش و گرافیک محیطی چشم‌نواز، به نمایشگاهی زیبا و چشم‌نواز از نسخه‌های چند صد ساله خطی در یک زمینه مشخص بدل شده است. کتابخانه و موزه ملی ملک برای طراحی و ساخت تالار هزارداستان از استانداردهای روزآمد جهانی از توان کارشناسی و تکنیکی متخصصان ایرانی در طراحی نور و ویترین بهره گرفته است. نسخه‌هایی چون طوفان‌البکاء، حی‌بن یقظان، سلامان و ابسال، امیرارسلان نامدار، خمسه نظامی، کلیله و دمنه، کلیات سعدی، خاورنامه، حمله حیدری، تاریخ بیهقی، تاریخ بلعمی و عجایب‌المخلوقات و غرایب‌الموجودات (عجایب‌نامه) در کنار پاره‌ای دیگر از نفایس خطی فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی در زمینه قصه، داستان و روایت، تالار هزارداستان را جلوه بخشیده و فضایی جذاب برای تماشای گردشگران و فرهنگ‌دوستان پدید آورده‌اند.

کتابخانه و موزه ملی ملک، در مسیر طراحی و ساخت سالن‌های جدید موزه‌ای در ساختمان این گنجینه در محوطه تاریخی باغ ملی تهران، تالار هزارداستان را، به عنوان نخستین تالار موزه‌ای کشور با موضوع «داستان‌سرایی در تاریخ ایران»، با ویژگی‌هایی چون «بهره‌گیری از طراحی نور استاندارد موزه‌ای در داخل کشور برای نخستین بار»، «ساخت ویترین‌های موزه‌های توسط متخصصان داخلی»، «چیدمان روایت‌محور و تعاملی» و «بهره‌گیری از فناوری‌های نوین چندرسانه‌ای»، با حضور دوستداران فرهنگ، هنر و تاریخ ایرانی- اسلامی افتتاح می‌کند. این موقوفه متعلق به آستان قدس رضوی، در طراحی و ساخت این تالار استاندارد و جدید، همچنین هدف‌هایی چون گسترش فضاهای نمایشگاهی و ایجاد فرصت بیش‌تر برای ارایه و نمایش گنجینه‌های نادیده نسخه‌های خطی و آثار تاریخی خود را در نظر داشته و کوشیده است از کارشناسان و متخصصانِ آشنا با استانداردهای روزآمد در زمینه‌های طراحی و آماده‌سازی تالارهای نمایشگاهی و موزه‌ای بهره گیرد. به‌کارگیری ابزارهای نوین و تکنیک‌های جدید در ارایه و نمایش نسخه‌های خطی، در آماده‌سازی فضاهای این تالار مورد توجه بوده است.

راویانِ جدید قصه‌های قدیم

«تالار هزارداستان» کتابخانه و موزه ملی ملک، بر پایه گوشه‌ای خیال‌انگیز از فرهنگ ایرانی- اسلامی شکل گرفته است و در سنتی ویژه از فرهنگ دیرینه این سرزمین ریشه دارد؛ سنت داستان‌سرایی و قصه‌گویی! فرهنگ و اندیشه یک جامعه در گذر زمان، پاره‌ای پیام‌های خود را در قصه‌ها و داستان‌ها جای داده، دُره‌های نادره‌اش را به راویانی می‌سپرد تا به دل‌های مشتاق شنیدن برساند. از این‌رو هر ملتی برآمده از رخدادهای ملی و باورهای دینی، قصه‌هایی ویژه خویش دارد که در داستان‌های اسطوره‌ای، حماسی و عامیانه یا قصه‌های دینی و مذهبی جلوه یافته است. قصه‌های ملی و داستان‌های دینی و مذهبی، در مهم‌ترین کارکرد خود، مفهوم‌ها و مواریث فرهنگی یک سرزمین و انسان‌های زیسته در آن و معتقد به آیین‌ها و باورهای آن را حفظ کرده، از هزارتوی تاریخ به روزگاران آینده می‌رسانند.

ایرانیان، اگر به شماری ویژگی‌ها در تاریخ شناخته شوند، بی‌تردید یکی‌شان قصه‌گویی، داستان‌سرایی و روایت‌گری است. مردمان این سرزمین چه در دوره‌های باستانی چه به روزگار اسلامی، از قالب‌ها و گونه‌های بسیار و شیوه‌های گوناگون، برای روایت‌گری داستان‌ها و قصه‌های فرهنگ و جامعه خویش بهره می‌گرفتند؛ گاه از سرزمین شگفت‌انگیز اسطوره‌ها به دنیای فخرآمیز حماسه‌ها می‌رسیدند؛ زمانی، از گستره ادبیات عامیانه به هزار و یک‌شب خاطره‌انگیز سرمی‌زدند؛ گاه قصه‌های مذهبی و قرآنی را دستاویزی متبرک می‌کردند تا سرنوشت پیشینیان را دریابند و از آن راه گویی که به آینه‌ای نگریسته‌اند، از روزگارِ عبرت‌پذیرِ بشر آگاهی یابند و روزگاری نیز در قلمروی داستان‌های اندرزنامه‌ای و پندنامه‌ای، روایت‌ها می‌شنیدند تا از پسِ روزگارِ پرحادثه این سرزمین، دمی از جهان پیرامون فارغ و آسوده آیند. 

قصه‌گویی و داستان‌نویسی، از سنت نهادینه‌شده ادبی شفاهی و نوشتاری در تاریخ ایران برمی‌آید که از روزگاران دیرینه، از میان پاره‌ای متن‌های دینی به ادبیات کلاسیک فارسی راه یافته است. بیش‌تر داستان‌ها البته به گونه شفاهی روایت می‌شده است. سنت قصه‌گویی و داستان‌‌نویسی در سراسر ایران دوره اسلامی بدین‌ترتیب تا روزگار معاصر برجای ماند. آثاری در این میانه، به تنهایی مستقل یا در میان دیگر کتاب‌ها نوشته آمد که به افسانه، حکایت، قصه، سرگذشت و متل آوازه یافتند. این قصه‌ها و داستان‌ها، گاه رویکرد اخلاقی و تعلیمی داشتند؛ حکایت‌هایی چون «سیاست‌‌نامه» و «قابوس‌‌نامه» و «گلستان سعدی» یا سرگذشت عارفان و عالمان همچون «اسرار التوحید» از آن جمله بودند. داستان‌ها و روایت‌ها، گاه نیز جنبه‌ای نمادین و تمثیلی می‌یافتند تا مفاهیم فلسفی و عرفانی را به زبانی روایی برای خوانندگان و شنوندگان روایت کنند؛ قصه‌‌های «عقل سرخ» و «آواز پَرِ جبرئیل» از آن دسته به شمار می‌آمدند. نمونه‌‌های داستانی سرانجام، گاه در قالب‌های منظوم سروده می‌‌شد؛ منظومه‌‌های بلند داستانی مانند حکایت‌های «بوستان» و «مثنوی مولوی»، زبده سرآمدان این قالب قصه‌گویی و داستان‌سرایی بوده‌اند. داستان‌‌های بلند منثور نیز از سده ششم هجری بدین‌سو بر آن‌ها افزوده شد که سرگذشت و ماجراهای پادشاهان، عالمان و حتی گم‌نامان را دربرمی‌گرفت. این داستان‌ها که بیش‌تر جنبه سرگرمی داشتند، کتاب‌هایی چون «اسکندرنامه‌‌»، «سمک عیار» و «داراب‌‌نامه» را به یادگار گذاشتند.

بخشی از کارکرد روایت‌گرانه، در تاریخ ایران، بر دوش پیران و کهن‌سالانی بود که در منظومه نقش‌پذیری سنتی جامعه ایران در گستره خانواده، قصه‌ها و افسانه‌ها را برای فرزندان روایت می‌کردند. آن‌ها هرچه از توانایی جسمی‌شان کاسته می‌شد اما هنری می‌یافتند تا بدان دستاویز، دیگران را با خود به دنیایی برند که نسل‌های پیش برایشان ترسیم کرده بودند. آنان حافظه چند هزار ساله شفاهی قوم، قبیله و خانواده در سرزمینی به شمار می‌آمدند که رخدادهایی بسیار از سر گذرانده بود و اکنون قصه‌ها و روایت‌های آن تاریخ دیرینه را در قالب سنت‌ها و آداب قصه‌گویی و روایت‌گری به فرزندان به ویژه کودکان بازمی‌گفتند. قصه و داستان اما تنها سرگرمی و گذرانِ زمان را هدف نداشت، که، آموزشی غیر مستقیم به شمار می‌آمد. گذشتگان، قصه می‌گفتند تا شیوه‌ها و حکمت زندگی را به کودکان بیاموزند. داستان و روایت، نسل‌به‌نسل و سینه‌به‌سینه که روایت می‌شد، آدم‌ها را با یکدیگر، آن‌ها را به جامعه و جامعه را به تاریخی دیرینه پیوند می‌داد؛ از همین‌رو بود که آرتور دوگوبینو، فیلسوف و خاورشناس فرانسوی در دوره قاجار، ایرانیان را مردمانی «شیفته شنیدن تاریخ و روایت‌های گذشته» توصیف می‌کرد که به شنیدن و گفتن داستان‌های تاریخی خو گرفته بودند؛ او چنین نتیجه می‌گرفت که همین شیفتگی و پیوند به گذشته از راه بازگویی داستان‌های تاریخی، ملتی برساخته که «بی‌شک به اصل بقا و نیروی فوق‌العاده خود آگاه است». افسانه‌ها، قصه‌ها و داستان‌های دینی و ملی در گذر روزگار، نسل‌هایی در این سرزمین می‌پرورانید که پیوندی ژرف و گسترده با سرزمین، تاریخ و نهاد خانواده داشتند؛ چنان پدیده‌ای همچنین پیوستگی فرهنگی- اجتماعی جامعه را در پی می‌آورد. قصه‌های دینی و داستان‌های ملی، ابزاری برای پرورش نسل‌های پی‌درپی به ایرانیان می‌سپردند و بدین‌ترتیب به پیوستگی و هم‌بستگی نهاد خانواده در گذر روزگار یاری می‌رساندند. هزاران قصه و افسانه گوناگونِ برجای مانده در فرهنگ شفاهی این سرزمین- جاخوش‌کرده در سینه‌های همان پیران و کهن‌سالان- دستاورد آن کنش‌ها و کوشش‌های فرهنگی- اجتماعی به شمار می‌آید. پیرانِ قصه‌گو اما گویی، جایی در هزارتوی تاریخ ماندند و به روزگار امروز نرسیدند ...

موزه‌ها و کتابخانه‌ها در گذر دگرگونی‌های روزگار نوین بشری، جایگزینان شایسته پیران قصه‌گو، راویان و قصه‌گویان و داستان‌سرایان قدیم‌اند. گنجینه‌هایی از قصه‌ها و داستان‌های دینی و ملی بدین آثارخانه‌ها سپرده شده که هریک جهانی از معنا و میراث فرهنگی و اجتماعی را در دل نهفته دارند. این نهادهای برآمده از دل تاریخ و فرهنگ کهن، امروزه با بهره‌گیری از فناوری‌های روزآمد، حافظه‌ای زنده برای روایت قصه‌ها و داستان‌ها به شمار می‌آیند. اینان راویان جدید قصه‌های قدیم‌اند. نمایشگاه «هزارداستان»، آثاری گوناگون از ادبیات داستانی ایران را ارایه کرده است که در نسخه‌های خطی یا کتاب‌های چاپ سنگی ثبت شده‌‌اند؛ از آثار فاخری همچون «شاهنامه»، «منطق الطیر» و «خمسه» گرفته تا قصه‌هایی دینی و مذهبی همچون «طوفان‌البکاء» و داستان‌های عامیانه‌‌ همچون «امیرارسلان نامدار»، «مثنوی‌الاطفال» و «رموز حمزه».

هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده و داستان‌نویس ایرانی در آیین گشایش تالار هزارداستان، درباره سنت داستان‌سرایی و قصه‌گویی در فرهنگ و تاریخ ایرانی- اسلامی سخن می‌راند. کتابخانه و موزه ملی ملک، مشتاقانه، همه دوستداران فرهنگ و تاریخ ایران را به حضور در مراسم گشایش تالار هزارداستان در این گنجینه فرامی‌خواند. این مراسم در روز پنج‌شنبه 12 امرداد 1396 خورشیدی، ساعت 16:30، هم‌زمان با آیین گرامی‌داشت میلاد امام رضا علیه‌السلام و اختتامیه نهمین جشنواره فرهنگی- هنری ماه هشتم در ساختمان این گنجینه به نشانی «تهران، میدان امام خمینی، سردر باغ ملی، خیابان ملل متحد» برگزار می‌شود.

نظر شما: