شَلیاق

شَلیاق به روایت فصول­ الطّبری ـ «در بیان صورت شلیاق و او را اَوَّز و مِغرَفَه و سلحفات و نسر واقع و سه ­پایه هم گویند. کواکب مرصودۀ او دَه است، اوّل آن کوکب روشن است از قدر اوّل بلکه از اعظم قدر اوّل است. دویُّم آن کوکب شمالی از آن دو کوکب تالی نیرّ سیُّم آن کوکب جنوبی از آن دو کوکب تالی که به­ هم نزدیک می­ باشند با کوکب نیّر بر مثال مثلث است که عوام ­النّاس این هر سه را سه ­پایه می­ گویند و عرب آن کوکب نیّر را نسر می­ گویند و آن دو کوکب تالی را دو بال فروهِـشته می­ گویند، هر دو از قدر چـهارم می ­باشند و کوکب چهارم، کوکبی است در مشرق کوکب سیُّم، به دوری یک ذرع از قـدر چهارم و در مشـرق و شمال کوکب چـهارم به دوری دو ذرع، دو کوکب نزدیـک به هم می­ باشـند که فی­ الحقیقه، این دو کوکب، تالی کوکب دوّم می ­باشند، هر دو از اصغر قدر چهارم که فاصلۀ میان ایشان به قدر یک وجب است. کوکب پنجم آن کوکب شمالی است از این دو کوکب...» (فصول الطّبری)

تصویر صورت فلکی شلیاق از نسخه خطی صورالکواکب عبدالرحمان صوفی#نجوم

تصویر صورت فلکی شلیاق از نسخه خطی صورالکواکب عبدالرحمان صوفی

شَلیاق به روایت اساطیر ـ «هِرمِس» (Hermes) که رومیان آن را «مِرکـوری» (Mercury) می ­نامند، پیک خدایان بود. روزی به هنگام گشت­ وگذار خود، لاک ­پشتی را در ساحل پیدا کرد و از آن چنگ سحرآمیز را ساخت که بعدها به دست «اُرفِئوس» (Orpheus)، نیمه­ خدای چنگ­ نواز، افتاد و نامش را نیز به این صورت فلکی بخشید. در باور چینیان، ستارۀ «نسرالطائر» (صورت فلکی عقاب)، جوان چوپانی بود که عاشق دختر بافنده ­ای شده بود و این عشق، ایشان را از انجام وظایف آسمانی خود غافل می­ کرد. این کار، خشم خدایان را برمی­ انگیزد و در نتیجه، آنها را از یکدیگر جدا کرده و هر یک را در گوشه­ ای از آسمان جای می­ دهند. اما پرندگان در شب هفتم از ماه هفتم با ساختن پلی بر روی رودخانۀ ستارگان، دیداری کوتاه اما شاد را برای این دو دلداده فراهم می­ کنند.

شَلیاق به روایت منجّمین ـ «نسر واقع»، زمانی ستارۀ قطبی زمین بوده است و 12،000سال بعد نیز ستارۀ قطبی خواهد شد. این ستاره به همراه دو ستارۀ «نسرالطائر» (صورت فلکی عقاب) و «ذنب» (صورت فلکی دجاجه)، مثلث معروف تابستانی را می­ سازند که در طول تمامی شب­ های تابستان در پهنۀ آسمان شب می­ درخشند. ستارۀ «شلیاق» (β) از دو جزء با روشنایی­ های 4/3 و 2/4 تشکیل شده که هر 13 روز یک­بار یکدیگر را دور می­ زنند. ستارۀ ε که در نزدیکی نسر واقع مشاهده می­ شود، دستگاهی چهارستاره ­ای است. «1ε» از دو جزء با درجۀ جدایی ˝6/2 و زمان تناوب 1200سال و «2ε» نیز از دو ستاره با درجۀ جدایی ˝3/2 و زمان تناوب 600سال تشکیل شده ­اند. هر چهار ستاره، سفیدرنگ و از این­ رو جوان بوده و فاصلۀ آنها از ما 175سال نوری است. اجرام این صورت فلکی عبارتند از: خوشۀ کروی M56 و سحابی M57 (حلقه).

برچسب‌ها:

نظر شما: