«قلمدان جنگ کرنال»؛ اثری منحصربهفرد در کتابخانه و موزه ملی ملک
قلمدان جنگ کرنال در کتابخانه و موزه ملی ملک، از دریچهای هنری با ظرافت، لشگرکشی نادر شاه افشار به کشور هندوستان در دوران حکومت گورکانیان را روایت میکند.
آثار موزهای چه قصهها و روایتها در دل دارند؟
«قلمدان جنگ کرنال»؛ اثری منحصربهفرد در کتابخانه و موزه ملی ملک
قلمدان جنگ کرنال در کتابخانه و موزه ملی ملک، از دریچهای هنری با ظرافت، لشگرکشی نادر شاه افشار به کشور هندوستان در دوران حکومت گورکانیان را روایت میکند.
به گزارش روابط عمومی کتابخانه و موزه ملی ملک، موقوفه آستان قدس رضوی، این قلمدان زیبا، روایتهایی خواندنی از آن جنگ تاریخی در دوره افشاریه، برگرفته از منابع تاریخی، پیش روی دوستداران فرهنگ و تاریخ ایران گذارده است. قلمدان جنگ کرنال، یک اثر ارزشمند لاکی متعلق به دوره قاجار به شمار میآید که در گنجینه آثار لاکی کتابخانه و موزه ثبت شده، به شیوهای زیبا و ظریف، رخدادهای آن جنگ تاریخی را به نمایش درآورده است.
موزهها ناگفتنیهایی بسیار در خود نهفته دارند. بخشی از این ناگفتهها و ناشنیدهها، روایتهایی از پدیدههایی تاریخی را دربرمیگیرند که دو کشور، دو قوم یا دو ملت بر سر آنها تضاد و اختلاف میتوانند داشته باشند. جنگ، در دسته این پدیدهها میگنجد و جنگ کرنال در این میانه، به همان اندازه که برای ایرانِ زمان نادر شاه افشار یک فتح و پیروزی به شمار میآمد، برای هندوستان و مردماناش روایت یک شکست و یغما بود. بازتابش اینگونه روایتهای ناگفته در موزهها، تصویری دگرگونه از آثار تاریخی و موزهای میتواند بازگوید و بنمایاند.
رضا شعبانی، استاد دانشگاه در رشته تاریخ در کتاب «تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران در دورههای افشاریه و زندیه» درباره زمینههای آغاز این جنگ چنین روایت کرده است «در ایام محاربه قندهار (که جزیی از خاک ایران بود و حاکمش بر نادرشاه افشار شوریده بود)، نادر سفیر تازهای به دهلی فرستاد و از پادشاه هند تقاضا کرد که بنابر اتحاد مابین دو کشور متوقع است که به حکام مناطق سرحدی فرمان دهد از ورود فراریان افغان به خاک هند جلوگیرند. ولی متأسفانه باز جوابی نیامد و این بار، خود مصمم شد که برای آرامش دادن قطعی به صفحات مرزی و رسانیدن مملکت به حدود تاریخی آن اقدام نماید». این تاریخنگار سپس به وضعیت هندوستان در آن روزگار نیز اشاره کرده است «محمد شاه، از احفاد گورکانیان هند که از سال 1719م بر این کشور وسیع حکومت میکرد، مردی به غایت عاجز و زبون و بیاراده بود ... بهانه نادر برای حمله به هند هرچه بود، بیشک از خرابی اوضاع آن کشور ناشی میشد، و این تا یک مقدار جبر تاریخ و تقدیر تخلفناپذیر حکومتهای سست و فاسد و پوشالی است که سقوط کنند و جای خود را به شایستهتران، زورمندتران و قاطعتران بسپارند».
«دایرهالمعارف جهانی زندگینامه» نیز ذیل «زندگینامه نادر شاه» درباره علت شکلگیری جنگ کرنال و دستاویز نادر شاه افشار برای آغاز اینگونه نوشته است «بهانه او برای این حمله این بود که محمد شاه امپراطور گورکانیان، به فرستاده ایران در دربار دهلی اهانت کرده بود». نادر شاه افشار آنگونه که نگارنده کتاب «تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران در دورههای افشاریه و زندیه» روایت کرده است «به جانب دهلی روی نهاد و چون شنید که محمد شاه با ارتش هند در کرنال اقامت گزیده و آرایش جنگی گرفتهاند، بدان سو حرکت نمود. تعداد قوای ایران را ... به 80 هزار الی 90 هزار بالغ دانستهاند و اردوی محمدشاه را در حدود 300 هزار نظامی و 2 هزار فیل و 900 توپ ذکر کردهاند ... نایره جدال که تا دو ساعت افروخته بود، به کشتار جمع عظیمی از هندوان و اسارت برخی از اعاظم آنها انجامید». «دایرهالمعارف جهانی زندگینامه» درباره دستاوردهای جنگ برای نادر شاه افشار چنین آورده است «غنائم زیادی همچون سریر پادشاهی مشهور "تختِ طاووس" که برای شاهجهان ساخته شده بود، الماسِ افسانهای کوه نور، جواهرات به ارزش 600 میلیون روپیه، طلا به ارزش 10 میلیون روپیه و همچنین یک کاروان شامل 100 فیل، 7000 صنعتگر و 100 حجار و 200 نجار را به همراه خود به ایران برد. قصد او از بردن صنعتگران این بود که شهری همچون دهلی در ایران بنا کند و نام آن را نادرآباد یا شهر نادر بگذارد».
قلمدان لاکی با نقش جنگ کرنال به شماره ثبت 1393.05.00096 در بانک اطلاعات آثار کتابخانه و موزه ملی ملک ثبت شده است.