باران‌خواهی در فرهنگ ایرانی و یادی از آرش کمانگیر

به بهانه روز باستانی تیرگان این نوشتار به معرفی مختصر چند نسخه خطی موجود در کتابخانه ملک با موضوع دعای باران و باران‌خواهی می‌پردازد.

باران‌خواهی در فرهنگ ایرانی و یادی از آرش کمانگیر

​به قلم علیرضا حیدری

ایرانیان باستان برای هر روز از هر ماه نامی نهاده بودند. نام 12 ماه سال نیز بر روی یکی از روزها گذاشته شده بود. هرگاه نام روز و نام ماه برابر می‌افتاد، آن روز را فرخنده می‌دانستند و جشن می‌گرفتند؛ از این‌رو، در روز تیر از ماه تیر جشن تیرگان برگزار می‌شد. روز دهم تیر در تقویم جلالی (خیامی) که برابر با سیزدهمین روز از تقویم باستانی ایرانیان، به تیرگان موسوم است. نام این روز و ماه به «تیشتَر»، موکل باران وابسته است که بنابر نوشته‌های کهن ایرانی در نبرد سهمگین با «اَپوش»، دیو خشکسالی بر او غلبه می‌کند و به کمک آذرخش و آذر و باد (وای) ابرها در جهان پراکنده می‌شود و باران به همه جا می‌ریزد. در برخی از متون به این جشن با نام آبریزگان (آبریزان) اشاره شده و کهن‌ترین سند مربوط به آن تیریشت از یشتها است. گزارش‌هایی از برگزاری این جشن در برخی نقاط ایران از جمله در مازندران و یزد و کرمان وجود دارد. (جنیدی، 1358: 84-82 و اخوان مقدم، 1387).

جشن تیرگان به تیراندازی آرش کمانگیر در تاریخ ملی ایران پیوند خورده است. بنابر روایات، آرش در روز تیرگان، تیر خود را پرتاب کرد. خلاصه این افسانه بر اساس منابع فارسی میانه، فارسی نو و عربی چنین است (تفضلی، 1386):

در زمان منوچهرِ پیشدادی، افراسیاب تورانی به ایران حمله کرد و منوچهر را در پدشخوارگر (یا طبرستان) به محاصره گرفت، شهرها را ویران ساخت و با خراب کردن قناتها، چشمه‌ها، کاریزها و انحراف مسیر رودخانه‌ها، آب را از ایران زمین دریغ داشت. منوچهر به دعا پرداخت و طلب یاری نمود و به وی چنین توصیه شد که برای رفع اختلاف به افراسیاب پیشنهاد کند که تیراندازی ایرانی تیری پرتاب کند و هرجا که تیر او فرود آمد، مرز ایران و توران شناخته شود، و نیز توصیه کرد که آرش را برای این مهم انتخاب کند و این مرد کمانگیر را راهنمایی کند که چه تیری را برگزیند. آرش پذیرفت و سپس برهنه شد و تن خود را که عاری از هرگونه عیبی بود، به مردم نشان داد و پیش‌بینی کرد که پس از تیراندازی نابود خواهد شد. در همان حال، کمان را کشید و خود بـی‌درنگ پاره‌پاره شد. خدا باد را فرمان داد که تیر او را از کوه رویان بردارد و به اقصای خراسان، میانه فرغانه (احتمالاً فرخار) و طبرستان (احتمالاً طخارستان یا طالقان) برساند. به روایتی دیگر، تیر از طبرستان به بادغیس رسید. آن‌گاه به دستور خدا، فرشته‌ای با نام «باد» آن تیر را به پرواز درآورد تا به بلخ رسید و بدین‌گونه، مرز ایران و توران مشخص شد. مبدأ پرتاب تیر در منابع مذکور، محلی در طبرستان، و جای فرود آمدن را گاه عقبه مزدوران، میان نیشابور و سرخس و برخی مرو دانسته‌اند، اما در بیشتر منابع، بلخ و طخارستان را ذکر کرده‌اند. منابع قدیم‌تر تاریخ تیراندازی را روز ششم فروردین گفته‌اند، اما منابع بعدی واقعه تیراندازی را روز تیر (روز سیزدهم) از ماه تیر تقویم باستانی، یعنی در جشن تیرگان یاد کرده‌اند. پیدایش این روایت اخیر، احتمالاً به سبب همانندی نام ماه «تیر» و «تیراندازی» بوده است. در دوره ساسانی و پس از آن، آرش نمونه تیرانداز ماهر به‌شمار می‌آمده است.

باران‌خواهی یکی از آیین‌های کهن مردم، به‌ویژه در سرزمین ایران و پیرامون آن است که از عهد باستان تا دوران اسلامی برگزار می‌شد. نشانه‌های این آیین اکنون نیز مشاهده می‌شود. یکی از کارها در باران‌خواهی دعا خواندن و نیایش به درگاه الهی است و از کهن‌ترین نمونه‌های آن می‌توان به تیشتر یشت اشاره کرد (زرشناس، گشتاسب، 1390). در کتاب‌های دعا و روایات اسلامی-شیعی به دعای باران‌خواهی منسوب به حضرت علی بن حسین (امام سجاد) علیه السلام (صحیفه سجادیه، 1392: 136-132) و روایت باران‌خواهی حضرت علی بن موسی ( امام رضا) علیه السلام (ابن بابویه، 1373، جلد 2: 397-383) در خراسان اشاره شده است (جعفری قنواتی، 1393).

در کتابخانه ملک چند نسخه خطی از عیون اخبار رضا موجود است که در تحقیقی دیگر به معرفی آنها پرداخته خواهد شد و داستان باران‌خواهی ایشان مورد بررسی قرار می‌گیرد. در اینجا تنها فهرست آنها آورده می‌شود:

شماره اموال نسخه‌های خطی عیون اخبار الرضا یا بخشهایی از این کتاب، یا ترجمه فارسی آن‌ها:

6207.8، 2348، 2347، 1934، 1908، 1428.2، 888.2.

روایت تیراندازی آرش کمانگیر و پیوند آن به جشن تیرگان در الآثار الباقیه ابوریحان بیرونی به صورت نسبتا کامل آمده است (بیرونی، 1386: 336-334). از این کتاب ابوریحان یک ترجمه ناقص فارسی با شماره اموال 1471 و یک متن کامل به زبان عربی با شماره اموال 3891 در کتابخانه ملک موجود است.

اکنون بخشهایی از شاهنامه که در آن به آرش کمانگیر اشاره‌ای شده و نیز یک روایت باران‌خواهی در زمان ساسانیان مورد مطالعه قرار می‌گیرد؛ سپس ترجمه فارسی دعای باران امام سجاد علیه السلام را می‌خوانیم و سه نسخه خطی از شاهنامه و صحیفه سجادیه در کتابخانه ملک به صورت مختصر معرفی می‌شود:

1- شاهنامه

در گفت‌وگوی میان بهرام پور گشسب (چوبینه) و خسرو پرویز، بهرام می‌گوید:

بزرگی من از پارس آرم بری

نمانم کزین پس بود نام کی

برافرازم اندر جهان داد را

کنم تازه آیین میلاد را

من از تخمه نامدار/نامور آرشم

چو جنگ آورم آتش سرکشم

تصویر ابیات یاد شده از شاهنامه، به شماره اموال 6031.1، کتابت شعبان 833 هجری، به خط محمدبن مطهربن یوسف‌بن ابی‌سعید قاضی نیشابوری، برای بایسنغر میرزا شاهزاده تیموری

تصویر همان ابیات از نسخه خطی 5986 کتابت قرن 10 هجری

بنا بر این سخن، بهرام چوبین/چوبینه در زمان خسرو پرویز، در اندیشه بازگرداندن قدرت اشکانیان بود و خود را از نسل آرش کمانگیر، نیای بزرگ اشکانیان، می‌دانست.

در داستان پادشاهی شیرویه، فرزند خسرو پرویز باز به آرش کمانگیر اشاره شده است- آنجا که خسرو پرویز، برای تنبیه پسرش از گذشته تاریخ ایران و دوران حکومت خودش یاد می‌کند:

چو آرش که بردی بفرسنگ تیر

چو فیروزگر قارن شیرگیر

تصویر از نسخۀ 6031.1

تصویر همان بیت از نسخۀ 5986 که در محل قافیه ظاهرا قرائت واژه‌‌ها مبهم به نظر می‌آید.

در شاهنامه فردوسی یک بار نیز از باران‌خواهی یاد شده است، آنجا که در پادشاهی پیروز، ۷ سال باران نمی‌بارد و خشک‌سالی سختی پیش می‌آید؛ مردم به فرمان پیروز به بیرون شهر رفته و به‌صورت دسته‌‌جمعی به نیایش پرداخته و از خداوند باران می‌خواهند:

بفرمود تا خانه بگذاشتند

به دشت آمده دست برداشتند

برآمد همی تا به گردون خروش

ز بس مویه و زاری و درد و جوش

چنین هم ز هامون و از دشت و غار

ز یزدان همی‌خواستی زینهار

برین گونه تا هفت سال از جهان

ندیدند سبزی کهان و مهان

بهشتم بیامد مه فوردین

برآمد یکی ابر با آفرین

همی در ببارید بر خاک خشک

همی‌آمد از بوستان بوی مشک

پر از ژاله در چنگ گلبن قدح

همی‌تافت از چرخ قوس قزح

زمانه‌ برست از بد بدگمان

نهان کرد بهرام گردون کمان

ز شادی روان همه تازه شد

که نعمت برایشان بی‌اندازه شد

تصویر اشعار فوق از نسخۀ 6031.1

تصویری از ابیات داستان باران‌خواهی در زمان پیروز از نسخۀ خطی 5986 با اندکی دگرگونی به نسبت نسخه 6031.1

2- صحیفه سجادیه

از حضرت امام علی بن حسین علیه السلام، دعایی در طلب باران نقل شده است که عنوان آن چنین است:

و کان من دعائه علیه السلام عند الاستسقاء بعد الجدب:

آنحضرت این دعا را در طلب باران فرموده است؛ از نسخه 2477، ترجمه صحیفه سجادیه، کتابت محمدصادق بن ملا قاسم در 1257قمری

ادامۀ تصویر متن ترجمۀ دعای نوزدهم صحیفه سجادیه از نسخه 2477:

منابع

ابن بابویه (1373). عیون اخبار رضا. جلد 2، ترجمه حمیدرضا مستفید و علی اکبر غفاری. تهران: صدوق.

اخوان مقدم، ندا (1387). «تیرگان». دائرة المعارف بزرگ اسلامی. جلد 16، تهران: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.

بیرونی، ابوریحان (1386). آثار الباقیه. ترجمه اکبر داناسرشت، تهران: امیرکبیر.

تفضلی، احمد (1386). «آرش» دانشنامه ایران. جلد 2، تهران: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.

جعفری (قنواتی)، محمد (1393). «باران‌خواهی». دانشنامه فرهنگ مردم ایران. جلد 2، تهران: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.

جنیدی، فریدون (1358). زروان سنجش زمان در ایران باستان. تهران: بنیاد نیشابور.

زرشناس، زهره، گشتاسب، فرزانه (1390). تیشتر یشت. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

صحیفه سجادیه (1392). ترجمه حسن ممدوحی کرمانشاهی، قم: بوستان کتاب.

برچسب‌ها:

نظر شما: