ابوریحان بیرونی دانشمندی بیرون از زمان خود

معرفی سه نسخۀ خطی از آثار ابوریحان بیرونی در کتابخانۀ ملی ملک

ابوریحان بیرونی دانشمندی بیرون از زمان خود

علیرضا حیدری

ابوریحان‌ محمد بن‌ احمد بیرونی‌ خوارزمی (362- پس از 440 قمری)‌، دانشمند پرآوازۀ ایرانی است که در دانشهای گوناگون جایگاهی برتر در تاریخ ایران و جهان دارد. او در بیرونِ (خارج‌) شهر کاث‌، پایتخت‌ کهن‌ خوارزم‌ که‌ در آن‌ روزگار پایتخت‌ خوارزمشاهیان‌ آل‌ عراق‌ بود، یا شاید دژی‌ به‌ نام‌ بیرون‌ در خوارزم‌ زاده‌ شد. نخستین‌ حامی‌ بیرونی‌، ابونصر منصور بن‌ علی‌ بن‌ عراق‌، دانشمند برجستۀ ایرانی‌ و از شاه‌زادگان‌ آل‌ عراق‌ بود. نخستین‌ فعالیت‌ علمی‌ بیرونی‌ رصدی‌ در حدود سال‌ ۳۸۰ قمری‌ است‌ که‌ البته‌ ابزارهای‌ وی‌ از دقت‌ چندانی‌ برخوردار نبود. وی‌ در ۳۸۴ و ۳۸۵ قمری‌ پس‌ از رصد در روستایی‌ به‌ نام‌ بوشکانز، بر کرانۀ غربی‌ جیحون‌ و نزدیک‌ کاث‌، با استفاده‌ از حلقه‌ای‌ به‌ قطر ۱۵ ذراع‌ و ابزارهایی‌ به‌ مراتب‌ دقیق‌تر به‌ همان‌ نتایج‌ ۳۸۰ قمری‌ رسید. در 385 به دلیل جنگ‌های داخلی، ابوریحان ناچار شد که زادگاه خود را ترک کند و این کار چنان با شتاب انجام شد که حتی نتوانست‌ نتایج‌ پژوهشهایش‌ را با خود ببرد و بسیاری از‌ رصدها که آنها را مکتوب کرده بود، چندی‌ بعد از خاطرش پاک شد. پس از دو سال، در نیمۀ جمادی‌الاول‌ ۳۸۷ قمری،‌ بیرونی‌ بار دیگر در کاث‌ بود و خسوفی‌ را رصد کرد. ابوالوفای‌ بوزجانی‌ نیز، مطابق‌ قراری‌ که‌ از پیش‌ با بیرونی‌ گذاشته‌ بود، همان‌ خسوف‌ را در بغداد رصد کرد. سپس‌ بیرونی‌ با مقایسۀ نتایج‌ این‌ دو رصد، اختلاف‌ طول‌ جغرافیایی‌ میان‌ بغداد و کاث‌ را حساب‌ کرد. تردیدی‌ نیست‌ که‌ بیرونی‌ در این‌ سال‌ به‌ شهرتی‌ درخور رسیده‌ بوده‌ است‌ که‌ دانشمند پرآوازه‌ای‌ چون‌ ابوالوفا، در کهن‌سالی‌ حاضر شده‌ بود با او همکاری‌ کند. به دلیل حمایت نشدن از سوی حاکمان وقت در آن منطقه، ناچار ترک دیار کرد و در سفری به ری رسید که گویا در آن زمان دچار تنگ‌دستی نیز شده بود. با این که آل بویه از او حمایتی نکرد، اما پس از مدتی وضعیتش کمی بسامان گشت. بیرونی‌ در این‌ شهر با دو ریاضی‌دان‌ و ستاره‌شناس‌ بنام‌ ایرانی‌، کوشیار بن‌ لبان‌ گیلانی‌ و ابومحمود خجندی‌ دیدار کرد و رسالۀ کوتاه «حکایة آلة المسماةبسدس‌ فخری‌» را در شرح‌ دستگاه‌ رصدی،‌ ساختۀ خجندی‌، و رصدهای‌ او با این‌ دستگاه‌ عظیم‌ و دقیق‌ نوشت‌. احتمالا مدتی بعد او به گیلان و مازندران رفت و در دربار حاکمان آنجا گذراند و پژوهشهای دانشی خود را پی گرفت. ابوریحان‌ سپس‌ به‌ جرجان‌ نزد قابوس‌ بن‌ وشمگیر زیاری‌ رفت‌ و احتمالاً در حدود سال‌ ۳۹۱ قمری‌ کتاب‌ الآثار الباقیة، نخستین‌ اثر مشهور خود را به‌ نام‌ او به‌ رشتۀ تحریر درآورد.

این کتاب پژوهشی تطبیقی در تقویم‌های فرهنگ‌ها و تمدن‌های گوناگون، درهم‌بافته با ریاضیات، نجوم، اطلاعات تاریخی، به همراه کاوش در سنن و مذاهب ملت‌های گوناگون است. بیرونی در این پژوهش به موضوعاتی چون گاه‌شماری ملل مختلف، تاریخ ایران و بابل و روم، جشن‌های ایرانیان و دیگر اقوام، ادیان و آثار مقدس دین یهود، زردشتی، مانوی، صائبی و … پرداخته و نظرات ارزشمند و دانشمندانه‌ای در این باره ارائه کرده است.

پس از این زمان تا پایان زمان خجستۀ خود، ابوریحان به پژوهش‌های دانشی مشغول بود و هیچگاه دست از پژوهش و آموزش نشست!

بیرونی‌ در مقدمۀ کتاب الصیدنة فی‌ الطب‌ تأکید کرده‌ که‌ سنش‌ از ۸۰ سال‌ گذشته‌، و به‌ سبب‌ ضعف‌ بسیار در بینایی‌ و شنوایی‌، ناچار کتاب‌ را با دستیاری‌ کسی نوشته است. در نتیجه‌ باید گفت‌ درگذشت‌ بیرونی‌ پس‌ از سال ۴۴۲ ‌قمری بوده‌ است‌. از این‌ تاریخ‌ به‌ بعد هیچ‌ خبری‌ از بیرونی‌ در دست‌ نیست‌ و به‌ نظر می‌رسد که‌ چندان‌ پس‌ از این‌ ایام‌ نزیسته‌ باشد.

ابوریحان‌ بارها خود را بندۀ‌ دانش‌ دانسته‌، و به‌ ویژه‌ از اینکه «توانسته‌ از روزگار کودکی‌ یکسره‌ به‌ خدمت‌ علم‌ درآید»، از بخت‌ بلند خود سپاس‌گزار بوده‌ است‌. به‌ نظر بیرونی‌ خادم‌ دانش‌ نباید میان‌ شاخه‌های‌ علم‌ جدایی‌ قائل‌ شود، بلکه‌ باید بداند که‌ دانش‌ به‌ طور مطلق‌، چه‌ ذاتاً و چه‌ نسبت‌ به‌ آگاهیهایی‌ که‌ دربارۀ آن‌ به‌ دست‌ می‌آید، پدیده‌ای‌ شریف‌ و نیکوست‌ و جوینده‌ را لذتی‌ ابدی‌ و پیوسته‌ عطا می‌کند. او همواره‌ کسانی‌ را که‌ درمورد تحقیقات‌ علمی‌ تنها به‌ این‌ نکته‌ که «در آن‌ چه‌ سود است‌؟!» توجه‌ دارند، به‌ باد استهزا می‌گیرد و بر آن‌ است که‌ نباید با گفتن «الله‌ اعلم‌» نادانی‌ خود را توجیه‌ کرد (کرامتی، 1384)*.

او آثاری در ریاضی، نجوم، گاه‌شماری، ملل و نحل، هندشناسی، انسان‌شناسی، تاریخ و طبیعیات نگاشته است. به مناسبت روز بزرگداشت ابوریحان بیرونی (13 شهریور) به معرفی چند نسخۀ خطی از آثار ابوریحان بیرونی در کتابخانۀ ملی ملک می‌پردازیم.

  • ترجمۀ فارسی از الآثار الباقیه

در نیمه دوم سده 13 هجری (1272 قمری) علیقلی میرزا اعتضاد السلطنة (۱۲۳۴- ۱۲۹۸ قمری) وزیر مشهور علوم ناصری، به ترجمه و گزارش بخشی از این کتاب پرداخت. این نسخه منحصرا در کتابخانۀ ملی ملک موجود است. 

تصویر دو صفحه از نسخۀ 1471 ترجمۀ فارسی آثار الباقیه کتابت 1272 قمری

  • التَّفهیم لِأَوائلِ صناعة التَّنجیم

این کتاب دربارۀ آموزش پایه‌‌های دانش ستاره‌شناسی نوشته شده است. بر بنیاد گواهی‌های موجود در کتاب، بیرونی آن را در ۴۲۰ قمری نوشته و از آن، دو متن فارسی و عربی نوشته شده است. متن فارسی التفهیم برای ریحانه دختر حسین خوارزمی و متن عربی برای شخصی به نام ابوالحسن علی بن ابوالفضل خاصی نوشته شده است.

تصویری از نسخۀ 3254 التفهیم موجود در کتابخانۀ ملی ملک کتابت قرن 13 هجری

  • استیعاب الوجوه الممکنة فی صنعة الاسطرلاب

استیعاب یکی از مهم ترین رساله‌هایی است که دربارۀ ساخت اسطرلاب نوشته شده است. بیرونی در نگارش این رساله قصد داشته تا روش‌های ممکن در ساخت اسطرلاب را به صورت کامل بررسی کند. بیرونی در مقدمۀ این اثر، از ابوسهل مسیحی دانشمند ایرانی (که همراه ابوریحان در دربار خوارزم شاهیان آل مأمون می زیست)، با عنوان احترام آمیز شیخ یاد کرده و این کتاب را بدو هدیه کرده است.

تصویر صفحه‌ای از نسخۀ استیعاب الوجوه الممکنة فی صنعة الاسطرلابکتابت قرن 10 هجری با شمارۀ اموال 3319

* کرامتی، یونس (1384). «بیرونی». دایرة المعارف بزرگ اسلامی. جلد 13، تهران: مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی

برچسب‌ها:

نظر شما: