شب اورمزد آمد از ماه دی
اشارههایی به شب چله (یله) در سه نسخۀ خطی کتابخانۀ ملک
علیرضا حیدری
در گاهشماری کهن ایرانی، هر روز ماه یک نام دارد. روز نخست ماه «اوهرمزد» است به معنی «سرور خردمند» یا «خرد هستیبخش». «اوهرمزد» نام خداوند در ایران قدیم است. ایرانیان باستان هنگام برابری نام روز و ماه را جشن میگرفتند. «دی» به معنی «خالق» و یکی از نامهای خداوند در متون قدیم ایرانی است. به همین دلیل شب و روز نخست از ماه دی، جشن گرفته میشد. دربارۀ گاهشماری در ایران باستان و نام روزها و ماهها پژوهشهای بسیاری انجام شده است (مثلا نک. تقیزاده، 1316 و جنیدی، 1358).
این جشن و شب در فرهنگ مردم ایران «چله» یا «چلۀ بزرگ» نامیده میشود. شب سی آذر تا صبح اول دی در آثار شعرای فارسیزبان «یلدا» نام دارد. چهل روز پس از شب پایان پائیز (30 آذر) و روز آغاز زمستان (1 دی) برابر است با چلۀ کوچک (10 بهمن). در این چهل روز و نیز تا پایان زمستان آئینهای زیبائی میان ایرانیان برگزار میشود. بخشی از این رسوم در پژوهشهای پیشین مکتوب شده است (مثلا نک. انجوی شیرازی، 1379 [1352]: جلد اول و دوم).
بر بنیاد تحقیقات نزدیک به روزگار ما، در آغاز دیماه خورشید اندکی زودتر از روزهای پیش برمیآید. گروهی از پژوهشگران معتقدند جشن شب چله با ستایش یا زایش ایزد مهر (میترا) و خورشید پیوسته است (مثلا نک. پورداود، 1377 [1307]: جلد اول، 420-417). در فرهنگ مردم نیز پیوستگی این شب به خورشید در اجرای کارهای مربوط به چله (یلدا) بسیار آشکار است. در اینجا تنها به یک نمونه اشاره میشود (انجوی شیرازی، 1379 [1352]: جلد اول، 46-45):
در قریۀ جوینان قمصر کاشان ماهها را سیروز حساب میکنند و شب اول دیماه زراعتی را شب چله میگیرند. یکی از رسوم مردم جوینان این است که در این شب، عدهای از بچههای ششساله تا جوانان بیستساله دستهای تشکیل میدهند. شبهای اول و دوم و سوم دیماه بعد غروب تا سر شب به در خانۀ اهالی میروند، یک نفر انباردار میشود و یکی از بچهها که با سوادتر و خوشصداتر از دیگران است سردسته میشود و بنا میکند به خواندن سورۀ والشمس و ضحاها و بقیه بچهها هم میگویند: ها ها ها ... همینطور میخواند تا این سورۀ مبارکۀ قرآن تمام شود... در ادامه انجوی شیرازی نقل میکند که با خواندن شعری برای صاحبخانه، او به وسع خودش مبلغی پول یا مقداری آجیل و شیرینی میآورد و به یکی از بچهها که انباردار است میدهد و سردسته به جان صاحبخانه دعا میکند ... این کار تا نیمهشب ادامه دارد.
خواندن سورۀ شمس در شب چله خود گویای دریافت تاریخی چندهزارسالۀ مردمان این منطقه از ایران گرامی است. آنان هنوز میدانند آئینهای این شب به ستایش خورشید پیوسته است.
در میان نوشتههای کهن ایرانی پس از اسلام، دو متن شاهنامه از فردوسی،پایانیافته در سال 400 هجری، و الآثار الباقیه عن القرون الخالیه به زبان عربی از ابوریحان بیرونی،پایانیافته در سال 391 هجری، اشاراتی دربارۀ این شب و جشن آمده است. به جهت قدمت این دو منبع و موجود بودن نسخههای خطی از آنها در کتابخانۀ ملک، سه نسخۀ برگزیده در کتابخانۀ ملک را بررسی میکنیم.
- شاهنامه فردوسی
فردوسی هنگام سرایش پایان یافتن زمان هرمزد و پیش از بر تخت نشستن فرزندش بهرام، چون به شب چله رسیده؛ کار را متوقف میکند. این شب به اندازهای در نزد فردوسی گرامی بوده که مهمترین وظیفۀ روزگار خودش (سرودن شاهنامه) را کنار میگذارد و به زندهنگهداشتن آئین کهن ایرانی اهتمام میورزد؛ خود و ما را از گفتن و انجام کاری دیگر نهی میکند و به آسایش و آسانی و شادخواری دعوتمان میکند:
شب اورمزد آمد از ماه دی
بر بنیاد این مصرع درخشان از فردوسی روز آغاز زمستان رسیده و با پایان روز پایان آذرماه، اول دی (شب اورمزد از ماه دی) آمده است.
در میان شاهنامههای موجود در کتابخانۀ ملک دو نسخه از قرن 9 و 10 هجری از دیگر نسخ شاهنامه کهنتر است:
- شاهنامه، با شماره اموال 6031.1 به خط نستعلیقِ قاضی نیشابوری، محمدبن مطهربن یوسفبن ابیسعید، در شعبان سال 833 هجری (قرن 9)، کتابت شده در هرات برای بایسنغر میرزا، 505 ورق 31 سطری، کاغذ ترمه، جلد روغنی گل و بوته.
تصویری از آرایههای موجود (شمسه مذهب) در آغاز نسخۀ 6031.1
- شاهنامه با شماره ثبت اموال 5986، به خط نستعلیقِ قرن 10 هجری، 470 ورق 25 سطری، کاغذ ترمه، جلد میشن قهوهای سیر پشت معرق لبه فرسوده.
- تصویر آرایههای آغاز نسخۀ 5986 پیش از شروع مقدمۀ منصور شاهنامه
- تصویر بیت مربوط به شب چله از دو نسخۀ یادشده:
-
- شب اورمزد آمد از ماه دی در نسخۀ 6031.1
-
- تصویر کامل آن صفحه از نسخۀ 6031.1
- شب اورمزد آمد از ماه دی در نسخۀ5986
- تصویر کامل آن صفحه از نسخۀ 5986
- الاثار الباقیه عن القرون الخالیه ابوریحان در ذکر جشنهای آغاز دی میگوید (بیرونی، 1386 [1321]: 345-344):
دیماه و آنرا خورماه نیز میگویند نخستین روز آن خرمروز است و این روز و این ماه هردو به نام خدایتعالی که هرمزد است نامیده شده یعنی پادشاهی حکیم و صاحبرایی آفریدگار و در این روز عادت ایرانیان چنین بوده که پادشاه از تخت شاهی به زیر میآمد و جامۀ سپید میپوشید و در بیابان بر فرشهای سپید مینشست و دربانها و یساولان و قراولان را که هیبت ملک بدانهاست به کنار میراند و در امور دنیا فارغالبال نظر مینمود و هر کس که نیازمند میشد که با پادشاه سخن بگوید خواه که گدا باشد یا دارا و شریف باشد یا وضیع بدون هیچ حاجب و دربانی به نزد پادشاه میرفت و بدون هیچ مانعی با او گفتگو میکرد و در این روز پادشاه با دهقانان و برزیگران مجالست میکرد و در یک سفره با ایشان غذا میخورد و میگفت: من امروز مانند یکی از شما هستم و من با شما برادر هستم زیرا قوام دنیا به کارهایی است که به دست شما میشود و قوام عمارت آن هم به پادشاه است و نه پادشاه را از رعیت گریزی است و نه رعیت از پادشاه و چون حقیقت امر چنین شد پس من که پادشاه هستم با شما برزیگران برادر خواهم بود و همانند دو برادر مهربان خواهیم بود به خصوص که دو برادر مهربان هوشنگ و ویکرد چنین بودند.
گاهی این روز را نود روز میگویند و آنرا عید میگیرند زیرا میان آن و نوروز نود روز تمام است».
در ادامه تصویر صفحۀ روایت جشن آغاز دیماه از یکی از نسخههای خطی متن عربی الآثار الباقیه نوشته ابوریحان بیرونی با شماره اموال 3891 آمده است.
منابع
انجوی شیرازی، سید ابوالقاسم (1379). جشنها و آداب و معتقدات زمستان. جلد اول و دوم، تهران: امیرکبیر.
بیرونی، ابوریحان (1386). آثار الباقیه. ترجمۀ اکبرداناسرشت، تهران: امیرکبیر.
پورداود، ابراهیم (1377). یشتها. جلد اول، تهران: اساطیر.
تقیزاده، سید حسن (1316). گاهشماری در ایران قدیم. تهران: کتابخانۀ تهران (چاپخانۀ مجلس).
جنیدی، فریدون (1358). زروان سنجش زمان در ایران باستان. تهران: بله (بنیاد نیشابور).