شمایلنگاری ایرانی؛ مهربان، مردمی، دوستداشتنی
«شمایلنگاری دوره قاجاریه، حلقه اتصال نقاشی فاخر ایرانی به ارادتهای شیعی مردمی بوده است و فرصتی فراهم میآورد که نقاشی از محدوده نسخههای خطی و مرقعات بیرون آمده، بر دیوارها نمایان شود».
گزارش تفصیلی نشست «شمایلنگاری برپایه نسخههای گنجینه ملک»
شمایلنگاری ایرانی؛ مهربان، مردمی، دوستداشتنی
«شمایلنگاری دوره قاجاریه، حلقه اتصال نقاشی فاخر ایرانی به ارادتهای شیعی مردمی بوده است و فرصتی فراهم میآورد که نقاشی از محدوده نسخههای خطی و مرقعات بیرون آمده، بر دیوارها نمایان شود».
به گزارش روابط عمومی موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک، موقوفه آستان قدس رضوی، مجید فداییان، نقاش، نگارگر و پژوهشگر هنرهای سنتی، با بیان این دیدگاه، در نشست پژوهشی «شمایلنگاری برپایه نسخههای گنجینه ملک» که عصر چهارشنبه 27 دی 1396 خورشیدی، همزمان با برپایی نمایشگاه «شمایلنگاری» در کتابخانه و موزه ملی ملک برگزار شد، همراه با علی بوذری، پژوهشگر نسخههای خطی و کتابهای نادر چاپی، دریچهای به دنیای جذاب شمایلنگاریهای ایرانی و دگرگونیهای تاریخی آنها در پنج سده اخیر گشود. این نشست، دو سخنرانی دربرمیگرفت؛ مجید فداییان درباره «شمایلنگاری در نقاشیهای ایرانی» و علی بوذری درباره «شمایلنگاری در کتابهای چاپ سنگی» پارهای دستاوردهای پژوهشی و علمی خود را در این گستره ارایه دادند.
شمایلنگاری، هنری برخاسته از باورهای مردمی، نشسته بر دل مردم
مجید فداییان، نقاش، نگارگر و پژوهشگر هنرهای سنتی در آغاز سخنرانی خود با موضوع «شمایلنگاری در نقاشیهای ایرانی» گفت: «در برهههایی از تاریخ نقاشی سرزمین ایران، چهرهها و پیکرههای پیامبر (ص) و اهل بیت علیهمالسلام به نقش درمیآید و آرایش اصیل از فضاسازی عبادی را فراهم میآورد. از کهنترین نقاشیها در کتاب آثارالباقیه بیرونی است که روز هجدهم ذیالحجه یا عید غدیر را به تصویر میکشد».
وی با اشاره به وجود دو رویکرد در نقاشیهای عبادی- مذهبی (شمایلنگاری) یادآور شد: «در حوزه اهل تسنن (حوزه عثمانی) چهره مقدسین با پارچهای سفید پوشیده شده است. نقاشان همچنین تا سده یازدهم (روزگار صفویه) در نگارههای ایرانی چهرههای مقدسین را پوشیده نقاشی میکردهاند. رویکرد دوم نگارهها، از سده یازدهم هجری بدینسو است که گویا در پی حکومت شیعی صفویه شرایطی آسانتر در نقاشیهای عبادی مذهبی پدیدار میشود».
به باور این پژوهشگر هنرهای سنتی «عنصرها و نقشمایههای تزیینی این نگارهها، در فرمبندی کهن نقاشی آیینی مانوی ریشه دارد و آنها را به عاریت گرفته است. توسعه چشمگیر تذهیب و تصویرگری عبادی میان مانویان در نتیجه تفسیر رمزی و نمادین نقاشان آنها از آیین "رهایی و نجات نور" بود. این مفهوم در دیوارنگارههای مانوی به گونه هالهای در دور سر قدیسین فرامینمودند که گونهای تعالی قدسیت آنها به سوی آسمان بود».
فداییان افزود: «شرقشناسان و پژوهشگران ایرانی، در دورهای از تاریخ به اشتباه این نقشها را به نام نقشهای هنر اسلامی نامیدهاند. این مفهوم از سدههای میانه اسلامی میتواند تعریفی درست باشد اما در سدههای اولیه دقیقا از جابهجایی دو بخش و جریان سیاسی- اجتماعی، این پدیده رخ داده و به نقاشی ایرانی وارد شده است».
این نقاش و نگارگر سپس با اشاره به ویژگیهای شمایلنگاری ایرانی تصریح کرد: «ترکیببندی محرابی، یکی از ویژگی شمایلنگاریهای ایرانی است. ارتباط با بازرگانان، تاجران و بخشی از فرستادگان و میسیونرهای اروپایی در دوره صفوی موجب شد این مسافران و جهانگردان و ماموران، با خود مجموعهای از باسمههای فرنگی و چاپی را به ایران آورند. بخشی گسترده از این باسمهها، به تاریخ زندگی حضرت عیسی (ع)، حضرت مریم (ع) و نمونههایی از داستانهای پرآوازه مسیحی مرتبط میشد که برای هنرمندان ایرانی جاذبه ویژه پدید میآورد. این جاذبه، در زمینه کارکردی بوده که در نقاشی ایرانی تا آن روزگار چندان رواج نداشته است. ورود این باسمهها تاثیری بسیار در نقاشیهای بعدی در فرهنگ ایرانی گذاشت و شیوه فرنگیسازی را به نقاشی ایرانی وارد کرد».
فداییان یادآور شد: «تاثیرهای هنر مانوی در دورههای گذشته در این زمینه را نیز از نگاه نمیتوان دور داشت. آن نقاشیهای فرنگی نیز تاثیری از دوره مانوی را در خود دارند. ریشه چینوشکنهای موجود در اینگونه نقاشیها، از سبک نقاشیهای مانوی برگرفته شده است».
وی افزود: «هاله تقدس، یکی از بخشهای مهم این نقاشیها به شمار میآید که پیرامون سرِ شخصیتها تصویر شده است. شخصیت در این نقاشیها بنابر رتبه معمولا در مرکز تصویر جای میگیرد و با آن هاله تقدس که به شکل شعاعهای نور و در نقاشی به رنگ طلا نمایش داده میشود، آن فرد ویژه و مقدس مشخص میشود. وضعیت صورتهای شخصیتها از دیگر تاثیرهای دوره مانوی در این سبک نقاشی است».
مجید فداییان، نقاش، نگارگر و پژوهشگر هنرهای سنتی که سخنرانی خود را با موضوع «شمایلنگاری در نقاشیهای ایرانی» ارایه میکرد، در ادامه نشست به بسترهای رشد شمایلنگاری در گستره فرهنگ ایرانی- اسلامی پرداخت: «رواج اندیشه تشیع از دوره صفوی، گونهای تساهل و تسامح در نقاشی ایرانی پدید میآورد. کشیدن صورت مشخص شخصیتهای مقدس دینی، تا پیش از آن روزگار تقریبا ممنوعیت داشت. این مساله به نگرش ویژه اهل تسنن بازمیگشت. صورت معصومان، پیامبران و اساسا کسانی که بیشتر مورد توجه بودند، از این دوره مصورسازی میشود و صورتها دیگر پنهان نمیشود. خط اصلی فکری نقاشی ایران در بخش شمایل، همواره پیرو نگاه دینی و سیاسی- اجتماعی بوده؛ هرگاه امکان مذهبی فراهم میشده، صورتها آشکار و هرگاه فشارها افزایش مییافته، صورتها پنهان میشده است. نگاه اهل تشیع به نقاشی، خیلی سهلتر بوده و در این زمینه اجازه میداده است. نقش شمایل در همین منظومه فکری بدینترتیب درون جلدهای نسخهها راه مییابد».
این مدرس هنرهای سنتی سپس به دگرگونیهای این سبک هنری در دورههای بعد چنین اشاره کرد: «یک پدیده جالب از این دوره تا روزگار قاجار آن است که ترسیم صورت پیامبر (ص) در شمایلنگاریها کاهش یافته، تنها به نمونههایی همچون عید غدیر خم میرسد که صورت ایشان در آنها مصورسازی میشود. این ویژگی البته بیشتر در گستره نقاشی و قطعهسازی نمایان میشود اما در نسخههای خطی کاملا متفاوت است. در گستره نقاشی، تمایلی بیشتر برای ترسیم صورت حضرت علی، امام حسن و امام حسین علیهمالسلام پدید میآید. این مساله را به ارادت ویژه ایرانیان به شخصیت و جلوه جوانمردی و صلابت امام علی (ع) و باورهای همگانی درباره جایگاه حسنین علیهمالسلام در گستره فکری ایرانیان میتوان بازگرداند. در زمینه تصویرسازی رخدادهای عاشورا در زمینه شمایلنگاری نیز اینچنین است و باورها و اندیشههای مردمی ایرانی در این زمینه تاثیر میگذارد. این ویژگی و دگرگونی و توجه و ارادت به این بخش از شمایلنگاری بدینترتیب در نقاشی ادامه یافته است و کاملا همچون یک شاخه از نقاشی در دوره قاجار برجسته میشود. این دگرگونی، اینچنین در حوزههای کتابت، تصویرگری و مصورسازی بروز یافته، به عنوان یک شاخه ویژه با نام شمایلنگاری پدیدار میشود و در کنار دیگر شاخههای نقاشی ایران، امروزه به گونه مشخص میتوانیم شمایلنگاری ایرانی را به عنوان یک شاخه مستقل تشخیص دهیم».
فداییان یادآور شد: «روزگار صفوی، یک دوره گذار در این زمینه به شمار میآید و تصویرسازی به شیوه شمایلنگاری، در بخشهایی به افول و در بخشهایی به صعود دچار میشود. تاثیرهای نقاشی فرنگی در این دوره، یک شاخه تازه در نقاشی ایرانی میگشاید که محمدزمان، نقاش پرآوازه، یکی از نمونههای برتر نقاشان آن شاخه است. در دوره پرآشوب پس از صفوی، به سنتی ویژه در این زمینه برنمیخوریم اما فرهنگ شیعی در همه منطقهها مستقرتر میشود که بر سنت نقاشی در دورههای بعد نیز تاثیر میگذارد. دگرگونیها سپس به گونهای پیوستگی مییابد که در آغاز دوره قاجار کاملا با یک شاخه مشخص از نقاشی ایران در بخشهای گوناگون روبهرو میشویم. مهمترین شاخه در این بخش، توجه به نقشکردن امامان و معصومان علیهمالسلام و افراد مقدس است که به روشنی در نقاشی وارد میشود. رخداد جالبتر این که سنت قطعهسازی یعنی نقاشی به صورت قطعه که همچون جرقهای در دوره زندیه و صفویه بود، کاملا در دوره قاجار نمود مییابد».
او سپس جزییات شمایلنگاریهای ایرانی را اینچنین تشریح کرد: «ویژگی مشخص نقاشیهای شمایلنگاری، فرم محرابی است که مثلا در آن همواره حضرت علی (ع) در میانه، حسنین علیهمالسلام در دو سوی ایشان و کسانی از یارانشان در پشت سر جای گرفتهاند و شعاعهای طلایی نور بر سر معصومان است. پارهای عنصرها، جلوهها و تزیینات نیز به این ترکیببندی افزوده میشود. اسلیمیها نیز در میانه دوره قاجار به این تزیینات میپیوندد».
این نقاش و نگارگر، ابوالحسن خان دوم (صنیعالملک) را هنرمندی برشمرد که سنت شمایلنگاری را به بالاترین دقت و ظرافت رساند: «آقا اسماعیل نقاشباشی و آقا مصطفی نقاشباشی نیز به همراه صنیعالملک، از نقاشان پرآوازه در این زمینه به شمار میآیند. این سه هنرمند پرآوازه، تاثیری مشخص و چشمگیر بر شمایلنگاری در دوره قاجار دارند».
فداییان در ادامه نشست «شمایلنگاری برپایه نسخههای گنجینه ملک» به دگرگونیهای فرهنگی- اجتماعی اشاره میکند که در گستره نقاشی و شمایلنگاری ایرانی، در دوره قاجار رخ میدهد و آن را به میان مردم و جامعه میآورد: «گونهای نگاه عوامگرایانه، از میانه دوره قاجار در نقاشی و شمایلنگاری این دوره شکل میگیرد که در پایان به عنوان نقاشی قهوهخانهای شناخته میشود. نقاشی بدینترتیب از فضای کاخها و خانههای اشرافی بیرون آمده، به صحنههای قهوهخانهها و مکانهای استقرار توده مردم میآید. بدینترتیب گونهای نقالی و داستانسرایی پدیدار میشود. بخشی از تاریخ نقالی در جریان این دگرگونی، با پردههای نقاشی همراه میشود که بر سنت شمایلنگاری تکیه دارند. مثلا رخدادهای عاشورا در این بخش، مصورشده بر یک پرده جای میگیرند و به گونه یک داستان تعریف میشوند. تصویرهای شخصیتهای مقدس کربلا مانند حضرت ابوالفضل و امام حسین علیهمالسلام، از اینجا در نقاشیهای قهوهخانهای و شمایلنگاری افزایش مییابد و پررنگ میشود. جالب آن که در این نقاشیها صورت حضرت ابوالفضل علیهالسلام کاملا تصویر میشود اما صورت امام حسین علیهالسلام پوشیده است. این ویژگی، در دگرگونیهای نگرشهای مذهبی در این دوره ریشه دارد. ما در پایان دوره قاجار با سبکی از نقاشی روبهرو میشویم که شاید در فرهنگمان ریشه ندارد و آمیزشی از دورهها و روشهای گوناگون بوده، بر نقل، نقالی و داستانهای پرسوز و گداز استوار شده است. بخشی دیگر در کنار آن، با شاهنامه و تصویرگری داستانهای شاهنامه پیوند مییابد که با بخش شمایل، پهلوبهپهلو و شبیه به هماند، به ویژه در بخش نقاشی قهوهخانهای ولی کاملا از آن عنصرها خالیاند».
به باور این پژوهشگر هنرهای سنتی، شمایلنگاری ایرانی با همتراز فرنگی خود تفاوتهایی بنیادین دارد: «گونهای حزن در داستان، اشرافیت و تقدس، در سنت شمایلنگاری مسیحی مشخصا به چشم میآید. جالب این که در شمایلنگاری ایرانی، آن حزن، اندوه و تقدس زیاد احساس نمیشود؛ گونهای سنت ملموس و نزدیک به مردم در واقع در این زمینه میبینیم. ایرانیان در شمایلنگاری این دوره، شخصیتِ تصویرسازیشده- مثلا حضرت علی علیهالسلام- را هیچگاه از خود دور نمیدانستهاند و این ویژگی در شمایلنگاری ایرانی به روشنی نمایان میشود. شمایلها و تصویرسازیها حتی در ترکیب اندام، همواره انسانی بوده، تصویرها، خیلی مهربان و دوستداشتنی خلق شدهاند. شمایلنگاری ایرانی به ویژه در دوره قاجار، این شخصیتها را کاملا شبیه خود مردم عادی ترسیم کرده است؛ هر اندازه هم تزیینات گوناگون به کار بردهاند ولی جلوه اشرافیت و تزییناتِ سرشار، هیچگاه بر نقاشی قالب نمیشود و سادگی و نزدیکی به آدمها در این شمایلها همواره نمودار است».
مجید فداییان در پایان سخنرانی خود با موضوع «شمایلنگاری در نقاشیهای ایرانی» تصریح کرد: «شمایلنگاری دوره قاجاریه، حلقه اتصال نقاشی فاخر ایرانی به ارادتهای مردمی شیعی بوده است و فرصتی فراهم میآورد که نقاشی از محدوده نسخههای خطی و مرقعات بیرون آمده، بر دیوارها نمایان شود».
شمایلنگاریهایی که مرجع تصویرگریهای ایرانی شدند
علی بوذری، پژوهشگر نسخههای خطی و کتابهای نادر چاپی، در جایگاه دومین سخنران نشست «شمایلنگاری برپایه نسخههای گنجینه ملک»، دستاوردهای پژوهشی خویش را در زمینه «شمایلنگاری در کتابهای چاپ سنگی» ارایه کرد. وی با اشاره به دگرگونیهای دینی و اجتماعی در آغاز سده دهم هجری گفت: «با رسمیتیافتن مذهب تشیع در روزگار صفوی، متنهایی بیشتر با درونمایه مذهبی استنساخ و مصور شد. بسیاری از آثار ادبی این دوران، با درونمایه شیعی در قالب نسخههای خطی حفظ شدند و البته بسیاری نیز از میان رفتند، بااینحال آنچه اکنون بیشتر در میان مردم معروف و متداول است، آثاریاند که در میانههای دورهقاجار، با شیوه چاپ سنگی و سربی، غالبا به گونه مصور، چاپ شده، از این راه به جاودانگی رسیدند. نسخههای مذهبی، در این دوران به یکی از گونههای اصلی کتابهای چاپی بدل شد».
وی افزود: «ارادت شیعیان به امام حسین علیهالسلام و یادآوری رشادتهای ایشان و یارانشان در پاسداری از اسلام موجب شد ادبیاتی پرباری پیرامون رویدادهای زندگی ایشان به ویژه در توصیف دلاوریها و مظلومیتها در نبرد با سپاهیان عمر سعد شکل گیرد. کتاب "طوفانالبکاء" که بخشی بزرگ از آن به زندگی امام حسین علیهالسلام و واقعه کربلا میپردازد، در این میان از همه محبوبتر بود و در دوره قاجار بیش از شصت بار به شکل مصور به چاپ رسید».
بوذری سپس به تاثیرگذاری اینگونه تصویرگریها اشاره کرد و افزود: «تصویرهای کتابهای اولیه چاپ سنگی، شتابان به مرجعی برای تصویرگریهای بعدی کتابهای چاپ سنگی و گونههای دیگر هنری مانند کاشینگاری، نقاشی قهوهخانه، نقاشی دیواری در امامزادهها و نقاشی پشت شیشه تبدیل شد. این متنهای ادبی که داستانهایی حقیقی و افسانههایی بر پایه باورهای مردمی دربرمیگرفتند، پشتوانهای برای آفرینش گونههایی دیگر از شمایلنگاریهای مذهبی با کاربردهای متفاوت شدند».
این پژوهشگر نسخههای خطی و کتابهای نادر چاپی، با پرداختن به جزییاتی در تصویرگریها و شمایلنگاریهای این دوره، آنها را اینچنین دستهبندی کرد: «شمایلهای این دوران را به دو گروه میتوان تقسیم کرد؛ نخست، شمایل مقدسان مرتبط به باورها و روایات اسلامی که خود دو گروه شمایل چهارده معصوم را دربرمیگیرد که به وقایع و معجزات گوناگون زندگی ایشان میپردازد و شمایل بنیهاشم در واقعه کربلا، مانند شمایل عباسبن علی (ع) مشهور به قمر بنیهاشم، شمایل حضرت قاسمبن حسن (ع)، حضرت عبداللهبن حسن (ع)، شمایل حضرت علی بن حسین (ع) مشهور به حضرت علیاکبر (ع) و شمایل حضرت عبداللهبن حسین مشهور به حضرت علیاصغر (ع)؛ دوم، شمایل پیامبران و قصص قرآنی که بیشتر در کتابهای اخبارنامه، قصصالانبیاء و جامع المعجزات شناسایی شدهاند».
علی بوذری سپس با معرفی گزیده کتابهای مذهبی که بر پایه زندگی شخصیتهای مقدس در فرهنگ ایرانی- اسلامی تدوین و مصور شدهاند، سخنرانی خود را با موضوع «شمایلنگاری در کتابهای چاپ سنگی» پایان داد: کتابهای مذهبی نیز که بر پایه زندگی افراد مقدس تدوین و مصور شدهاند، بدینترتیباند؛
«1- داستانهای مربوط به زندگی یکی از ائمه یا پیامبران؛افتخارنامه حیدری (چاپ نخست 1310 قمری/ 1892 میلادی) و حمله حیدری (چاپ نخست 1264 قمری/ 1852 میلادی)، برپایه زندگی حضرت محمد (ص) و امام علی (ع) مانند دیوان فارغ گیلانی (چاپ نخست 1269 قمری/ 1852 میلادی) و خاورنامه (چاپ نخست 1275 قمری/ 1858 میلادی) برپایه زندگی امام علی (ع)، قصه حضرت سلیمان (1266 قمری/ 1849 میلادی) بر اساس داستان زندگی حضرت سلیمان (ع)، یوسفیه (1261 قمری/ 1845 میلادی) و یوسف و زلیخا (1271 قمری/ 1854میلادی)، بر اساس زندگی حضرت یوسف (ع)، حبیب الاوصاف (1308 قمری/ 1890 میلادی)، وسیله النجات (1284 قمری/ 1867 میلادی)، انوارالشهاده (1301 قمری/ 1883 میلادی)، کلیات جودی (1301 قمری/ 1883 میلادی)، ماتمکده (1266 قمری/ 1849 میلادی)، مختارنامه (1261 قمری/ 1845 میلادی)، مسیبنامه (1265 قمری/ 1848 میلادی) و زریر خزایی (1268 قمری/ 1851 میلادی)، داستان زندگی امام حسین (ع).
2- داستانهای مرتبط به زندگی گروهی از ائمه یا پیامبران؛ اخبارنامه (1267 قمری/ 1850 میلادی) و قصصالانبیاء (1276 قمری/ 1859 میلادی)، داستان زندگی پیامبران، اسرارالشهاده (1268 قمری/ 1851 میلادی)، جامعالمعجزات (1271 قمری/ 1854 میلادی)، طوفانالبکاء (1265 قمری/ 1849 میلادی) بر اساس زندگی چهارده معصوم علیهمالسلام».
وی در پایان افزود: «در حالیکه ریشه شمایلنگاری در کتابهای چاپ سنگی دوره قاجار نسخهها و تکنگارههای خطی است، با این حال روایت و قصه بر ساختار بصری این شمایلها تأثیر دارد و این تصویرها به نسبت شمایلهای خطی، روایتهایی بیشتر دربردارند».
بوذری همچنین تصویرهای کتابهای چاپ سنگی را موضوعی بکر در حوزه پژوهشی دانست و تأکید کرد: «شمایلنگاری در کتابهای چاپ سنگی از منظرهای گوناگون همچون جامعهشناسی، زیباییشناسی و قصهشناسی برای بررسی و پژوهش بسیار به کار میآیند».
همنشین نمایشگاه شمایلنگاری
نشست «شمایلنگاری برپایه نسخههای گنجینه ملک» عصر چهارشنبه 27 دی 1396 خورشیدی، همزمان با برپایی نمایشگاه «شمایلنگاری» در کتابخانه و موزه ملی ملک برگزار شد. این نمایشگاه از سوم دی تا سوم بهمن 1396 خورشیدی در بزرگترین موقوفه فرهنگی ایران برپا شده است.