نسخ
نَسخ (naskh): خط نسخ؛ در ابتدا خطی بود همپایهی خط کوفی ولی به صورت نسخ ناقص که به خط نسخ قدیم یا نسخ حجازی معروف بود. پس از رونق یافتن خط کوفی، از این خط بیشتر در تحریر نامهها و مکاتبات فوری استفاده میشد. خط نسخ تابع خط ثلث است و از این جهت آن را نسخ گفتهاند که جمیع خطوط را نسخ کرد و کتابت قرآن مجید که تا آن زمان با خطوط دیگر انجام میشد، منحصر به این خط شد. از زمان ابنمقله به بعد، با مقیاسها و قواعدی که برای این خط وضع کرد و با هندسی کردن آنها، دورهی ابتدایی را طی کرد و به مرحلهی ترقّی و زیبایی رسید، چنانکه برای کتابت کلامالله مجید و ادعیه از آن استفاده میشود. در خط نسخ رعایت نسبت که یکی از قواعد مهّم خوشنویسی است، سبب زیبایی خط میشود. به علاوه، خط نسخ خطی است کامل، معتدل، منظّم و واضح؛ به همین سبب و خصوصاً وقتی که با حرکات و اِعراب همراه باشد، در خواندن حروف و کلمات اشتباهی رخ نمیدهد. پس از یاقوت مستعصمی، شیوهی او و شاگردانش در اقلام ستّه مدّتها رایج و مقبول بود. با توجّه به این که مهّمترین شاگردان وی ایرانی بودند، در سدههای هشتم، نهم و دهم هجری، خراسان، فارس و آذربایجان از مهّمترین مراکز خوشنویسی و جایگاه استادان بزرگ خط نسخ بود. در اواخر عهد صفویان، احمد نیریزی شیوهای در نسخ پدید آورد که به نسخ نیریزی یا نسخ ایرانی معروف گشت که تا به امروز در ایران مقبول و معمول است. از انواع خط نسخ میتوان از نسخ قدیم (حجازی)، نسخ الفضاح، نسخ الحدیث، نسخ ایرانی (نیریزی)، نسخ عثمانی (یاقوتی یا تُرکی)، نسخ بغدادی (عربی) اشاره کرد.[۱]
۱- حسینی، سیّدمحمّدمجتبی؛ امینی، بهروز (۱۳۹۰)، «درآمدی بر هنر اسلامی ـ ایرانی: خوشنویسی» با نگاه به آثار مؤسسۀ کتابخانه و موزۀ ملّی ملک، تهران: پیکره، ص۲۲.