نمایشگاه نقش بافته ها
نمایشگاه «نقشبافتهها» گزیده مجموعه گلیمهای اهدایی حسینعلی سودآور،
نوه حاج حسین آقا ملک بنیانگذار و واقف کتابخانه و موزه ملی ملک
نمایشگاه «نقشبافتهها» گزیده مجموعه گلیمهای اهدایی حسینعلی سودآور، نوه حاج حسین آقا ملک بنیانگذار و واقف کتابخانه و موزه ملی ملک،همزمان با برگزاری آیین گرامیداشت میلاد امام رضا علیهالسلام در کتابخانه و موزه ملی ملک گشایش یافت. این نمایشگاه گزیدهای از مجموعه نفیس گلیمها و جاجیمهای اهدایی حسینعلی سودآور به بزرگترین موقوفه فرهنگی ایران را تا 23 مرداد 1398 خورشیدی به نمایش میگذارد.
گلیم یکی از مهمترین دستبافتههای ایرانی است که تقریباً در تمامی مناطق شهری، روستایی، ایلات و عشایر ایران بافته میشود و بدین سبب از نظر طرح و نقش، شیوههای بافت و کاربرد تنوع زیادی دارد. در تعریف ساده گلیم دستبافتهای صاف و بدون پرز است که از درهم تابیدن تار و پود بر روی دار بافته میشود و مانند قالی گره و پرز بلند ندارد. الیاف حیوانی، پشم، الیاف گیاهی، پنبه، مهمترین مواد اولیه در تولید گلیم به شمار میآیند. به سبب تکنیک بافت، رایجترین طرحها و نقشمایههایی که بر روی گلیمها شکل میگیرند از نوع نقوش هندسی، انسانی، جانوری، گیاهی، اشیاء و نقوش انتزاعی هستند. نقشپردازی گلیمها به طور معمول ذهنی و بدون استفاده از نقشه قبلی بوده و طبیعت، جغرافیا، زیست اجتماعی، فرهنگ، عقاید و باورها، شعرها، اسطورهها و افسانهها مهمترین خاستگاههای شکلگیری این نقوش به شمار میآیند. مهمترین کاربرد گلیم زیرانداز است و در ابعاد و اندازههای مختلف تولید میشود. در مناطق روستایی، به ویژه در ایلات و عشایر از گلیم برای تولید محصولات کاربردی دیگر مانند نمکدان، مفرش، رختخواب پیچ، توبره، خورجین، جل و روانداز اسب نیز استفاده میشود.
گلیم را بر اساس مناطق بافت، طرح و نقش، کاربرد، ابعاد و اندازه میتوان دستهبندی کرد، اما مهمترین شیوة دستهبندی انواع گلیم بر اساس تکنیک و شیوه بافت صورت میگیرد. بر این اساس انواع گلیم عبارتند از: گلیم ساده (سراسری، چاکدار و ... که از هر دو روی آن میتوان استفاده کرد)، سوزنی، لادی و ورنی (سوماک، شیرکی پیچ). همچنین در برخی مناطق ایران با ترکیب کردن تکنیکهای مختلف بافت گلیم و بافت فرش در حالتهای مختلف، بافتهای به نام گلیم فرش یا گلیم گلبرجسته تولید میشود.
در بیشتر شهرها، روستاها و نزد تمامی عشایر ایران گلیم بافته میشود، اما ایلات شاهسون، افشار، خمسه، قشقایی، ترکمن و بلوچ و همچنین مناطق شهری و روستایی در استانهای آذربایجان شرقی و غربی، فارس، اردبیل، کرمان به ویژه سیرجان، خراسان، گلستان، کردستان به ویژه سنه، لرستان، کرمانشاه به ویژه هرسین، قزوین، شهرهای ساوه و ورامین و مازندران مهمترین مراکز و مناطق بافت گلیم هستند.
از نظر قدمت، محققان گلیم را از قدیمیترین دستبافتههای انسان و زادگاه آن را منطقهای وسیع بین آسیای میانه، ایران و آناتولی در نظر میگیرند. به سبب اینکه پشم و سایر الیاف حیوانی و گیاهی که به عنوان مهمترین مواد اولیه در بافت گلیم بکار میروند دوام چندانی در خاک و رطوبت ندارند. نمونههای بسیار کهن از این دستبافتهها در کشفیات باستانشناسی به دست نیامده است، از اینرو زمان دقیق پیدایش آن مشخص نیست. با این وجود میتوان قدمت بافت گلیم در ایران را به مراتب کهنتر از بافت فرش دانست. ردپای گلیم در تاریخ را در متون تاریخی روشنتر میتوان پیگیری کرد. در بسیاری از متون تاریخی به گلیم و بافت آن در مناطق مختلف ایران اشاره شده است. نسخة خطی حدودالعالم مربوط به سال 372هـ.ق کهنترین متنی است که در آن به بافت گلیم اشاره شده است. در این کتاب میخوانیم: ... و از وی [از ناحیت پارس] بساط و فرشها و زیلوها و گلیمهای باقیمت خیزد. همچنین نویسندة ناشناس کتاب حدودالعالم از ترکیبات متنوعی برای توصیف انواع گلیمها در این دورة تاریخی استفاده میکند که گلیم سپیدگوش، زربافت دیلمی و کبود از آن جمله است. پارس، آمل، ناتل، چالوس، رودان، کلار و واسط مشهورترین شهرها و مناطقی هستند که در کتاب حدودالعالم به آنها به عنوان مناطق تولید گلیم اشاره شده است.
نفیسترین نمونههای گلیم مربوط به دورة صفوی هستند. در این دوره گلیم نوآوریهای پراهمیتی را در حوزههای مختلف بافت، طرح و نقش، ابعاد و اندازهها و مواد اولیه تجربه میکند. در دورة صفوی برای اولین بار شاهد کاربرد ابریشم و گلابتون و ملیلههای زرین و سیمین در بافت گلیم هستیم که از اهمیت این دستبافت در این دوره حکایت دارد. ظرافت این گلیمها به حدی است که نقوش هندسی جای خود را به طرحهای نیمه شکسته، منحنی، نقوش گردان ختایی و اسلیمی میدهند. گلیمهای صفوی در شهرهای تبریز، اصفهان و کاشان تولید شدهاند. بهترین نمونههای گلیم صفوی را میتوان در گنجینة دوران اسلامی موزة ملی و موزة فرش در ایران و دیگر موزهها و مجموعههای هنری جهان مشاهده کرد.
در ادبیات و فرهنگ ایران نیز گلیم نقش و جایگاه ویژهای دارد و در بسیاری از اشعار، ضرب المثلها، امثال و حکم مشاهده میشود. در بسیاری از اشعار، متون ادبی و تاریخی از گلیم به عنوان نوعی پوشش و لباس علاوه بر زیرانداز نیز یاد شده است. علیرغم وجود نمونههای نفیس و فاخر گلیم از تاریخ ایران، این دستبافته در فرهنگ و ادبیات ایرانی چه در قامت لباس و چه به عنوان زیرانداز نمادی از فقر و درویشی است. مشهورترین آن از گلستان سعدی است: ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند.