پرستو
پرستو
خانواده پرستو (Hirundinidae) پرندگانی هستند کوچک و باریکچشم، با گردن کوتاه، بالهای خیلی دراز و نوک تیز، دم دو شاخه، منقار کوتاه و سخت، دهان گشاد و پاهای کوچک و ضعیف، و پروازی زیبا و سریع دارند. پرندگانی اجتماعی هستند و بیشتر بهصورت گلههای بزرگ و مختلط دیده میشوند. نروماده آنها همشکل است. روی صخرهها یا در ساختمانهای لانهی گلی میسازند (بجز «چلچله رودخانهای»). غذای عمدهی آنها حشرات است، که در حال پرواز، آنها را میگیرند و میخورند.[۱] «پرستو» و «چلچله» دو نوع مختلف از خانوادهٔی پرستوها هستند. تعداد کمی از پرستوها ممکن است، زمستان را در منتهیالیه جنوب ایران باقی بمانند.[۲] رفتارچلچله شبیه «پرستو» ولی از آن اجتماعیتر است و به صورت دستهجات متعدد و نزدیک بهم آشیانه میسازد. پروازش سریع و شامل بال زدنهای پیدرپی است و کمتر مانند «پرستو» ویراژ میدهد. اغلب در ارتفاع نسبتاً زیاد پرواز میکند. نام فارسی پرستو که در فرهنگها به اشکال «پرستک» (Perestok) و «فرستو» و «فرستوک» و «فراشترو (Faraštarū) و فراشتروک (Faraštarūk) ضبط شده است ممکن است از تقلید صوت یا صدای بههم خوردن بالهای این پرنده ساخته شده باشد، چنانکه کلمهی چلچله نیز، احتمالاً به همین دلیل ساخته شده است. نامهای دیگر پرستو شمشیربال، بالوایه و به عربی ابابیل و خطّاف است.
لبان لعل چون خون کبوتر/ سواد زلف چون پر پرستو <سعدی>
ندارد هیچ خوبی فر آن ماه/ ندارد پر طاوسان پرستو <سیف فرغانی>
پرستوها همیشه در ردیف محبوبترین پرندگان در نزد بشر قرار داشتهاند. انسان همواره این پرندهی زیبا را پیامبر شادی و خوبیها لقب داده و همواره پیدا شدن آنها را نشانهی شادی و بهبودی دانستهاند.
نروماده با هم برای ساختن آشیانه همکاری میکنند. ابتدا پرنده نر جرعهای آب برمیدارد، سپس خار و خاشاک هم تهیه کرده و اولین سنگ بنای خانه را مستقر مینماید و سپس چلچلهی نر، بههمراه ماده دنبالهی کار را میگیرند. پرستو لانهی خود را زیر سقف درگاهی پنجره بنا میکند و این لانه بشکل پیالهی کوچکی است که از گل رس، مخمر به آب دهان پرنده ساخته شده است و علف خشک و پر کاه و پشم و مو نیز در ترکیب آن بکار برده شده است. خوابیدن روی تخمها بین نر و ماده، نوبتی است، به این ترتیب که هر یکساعت و نیم یکی از آنها روی تخم میخوابد. پس از هشت تا دوازده روز، نوزادان سر از تخم بیرون آورده و از این موقع کار مداوم و کُشندهی پدر و مادر شروع میشود، زیرا نوزاد چلچله اشتهای عجیب و پایان ناپذیری دارند. پدر و مادر از صبحدم به پرواز در آمده و حشرات و کرمها را شکار کرده به بچهها میدهند. یک بچهٔ چلچله دو روزه در مدت ۲۴ ساعت ۱۶۰ گرم که سیزده برابر وزن خود اوست، غذا میخورد و بلع این غذا، مصیبت دیگری نیز در پی دارد و آن بیرون بردن فضلهی آنها از آشیانه است.
با فرارسیدن پاییز و کم شدن حشرات و کرمها پرستوها به ناچار مهاجرت میکنند. چند روز قبل از مسافرت، چلچلههای هر ناحیه و شهر، یک روز در طول سیمهای تلگراف و یا جادهها کنار یکدیگر مینشینند و مدتها آواز میخوانند، سپس همه با هم به سوی لانهها پرکشیده و یکبار دیگر با لانههای خود تودیع کرده و سراسر لانهها را با آب دهن اندود میکنند تا استحکام آن برای فصل زمستان کافی باشد. آنگاه یکروز صبح زود، دسته جمعی پرکشیده و به نقاط گرمسیر پرواز میکنند. پرستو در ادبیات فارسی به عمر کوتاه خویش مشهور است، و معروف است که یک سال بیشتر نمیزید، اما در واقع عمر او ۲۸ ماه است که بیشتر آنرا در تغذیه و پرورش جوجههایش میگذراند.
پرستو در طب سنتی هم جایگاهی دارد: اگر بچهی اول پرستو را بگیرند ـ وقتی که ماه در افزونی بود ـ و شکم او را بشکافند، دو سنگریزه از شکم او برآید. یکی ساده و دیگری رنگی، این دو سنگ را اگر در پوست گوساله یا بزکوهی بپیچند و زیر بازوی مصروع بندند و یا به گردنش آویزند، صرع از او زایل گردد. اگر سرگین پرستو را در چشم کشند سفیدی که در چشم افتاده باشد ببرد و اگر سرگین او را با زهرهی گاو درآمیزند و بر موی طلایی کشند، بیهنگام سفید نشود.[۳]
[۱]- اسکات، درک. پرندگان ایران. ترجمه محمدحسین مروج همدانی، علی ادهمی میرحسینی و اسکندر فیروز. تهران: ابن سینا،۱۳۴۷،ص ۲۲۰.
[۲]- اسکات، درک. پرندگان ایران. ترجمه محمدحسین مروج همدانی، علی ادهمی میرحسینی و اسکندر فیروز. تهران: ابن سینا، ۱۳۴۷، ص ۲۲۶.
[۳]-محمدحسین بن خلف برهان. برهان قاطع. به تصحیح دکتر محمد معین. تهران: امیرکبیر، ۱۳۵۶، ذیل پرستو.
برگرفته از کاتالوگ نمایشگاه سیمرغ، مؤسسه کتابخانه و موزه ملی ملک، ۱۳۹۱.