طوطی

طوطی (توقی/طوطک/توتک) پرنده‌ای از راسته‌ی طوطیان. از پرندگان نواحی استوایی است و در افریقای غربی و هندوستان و چین فراوان است. به سبب زبان عضلانی که دارد به آسانی می‌تواند اصوات را تقلید کند[۱].

خانواده‌ی طوطی (Family Psittacidae): طوطی طوق صورتی (Psittacula krameri) انگلیسی (Rose-ringed Parakeet)

مشخصات: ۴۰ سانتیمتر (با احتساب دم که طول آن ۲۵سانتی‌متر است). تنها نوع طوطی که به حالت وحشی در ایران یافت می‌شود. پرنده‌ای است کاملاً مشخص به رنگ سبز روشن با دم خیلی دراز و نوک تیز، بال‌های نوک‌تیز و منقار قرمز قلاب مانند. پرنده‌ی نر گلوی سیاه دارد و در پس گردنش یک طوق باریک به رنگ صورتی مایل به قرمز دیده می‌شود. پروازش سریع و توأم با بال زدن‌های تند است. پرنده‌ای است اجتماعی و در مناطقی که فراوان است بصورت گله‌های کوچک دیده می‌شود. در باغ‌ها، میوه‌زارها، پارک‌ها و کشتزارهای با درخت‌های بلند، زیست می‌کند.

طوطی‌ها، در طبیعت، تشکیل گرو‌ه‌های بزرگ یا کوچکی می‌دهند و اقدام به هر کاری، از جستجوی خوراک گرفته تا کوچ کردن به نقاط دیگر یا خوابیدن، به طور دسته جمعی صورت می‌گیرد. برخی از انواع آن، حتی گروهی تشکیل لانه می‌دهند، اما اغلب آنها در زمان جفت‌گیری و جوجه‌دار شدن از گروه، جدایی می‌جویند. طوطی‌ها حتی اگر در گروه‌های بزرگ زندگی کرده و گروهی لانه بسازند، تنها جفتی معین برای تمام عمر برخواهند گزید. آن‌ها جفتی را که انتخاب نموده‌اند، در تمامی عمر ترک نخواهند کرد.

طوطیان معمولاً داخل غارها و مکان‌های تاریک لانه می‌سازند و حفره‌های موجود در بدنه‌ی درختان و صخره‌ها و برخی مواقع نیز محل زیست متروک موریانه‌ها و حشرات دیگر را جهت لانه‌سازی انتخاب می‌نمایند. برخی از آنها از پوشال و شاخه‌های کوچک درختان استفاده نکرده و روی کف برهنه، تخم‌گذاری می‌کنند. انواع کوچک‌تر معمولاً دو بار در سال تخم‌گذاری کرده و بزرگترها، تنها یک بار در سال تخم‌گذاری می‌کنند. بسته به نوع، بین دو تا هشت تخم می‌گذارند.

جانوران نیز، مانند آدمی، قادر به بیان احساسات و حالات خو، بدون استفاده از کلمات می‌باشند. طوطی نیز، تمایل و عدم تمایل خویش را به وضوح توسط حالت‌ها و شکل‌های خاص بدنش، که برای همنوعانش قابل تفهیم است، بروز می‌دهد.[۲]

برای تعلیم طوطی، آینه‌ای جلوی او قرار می‌دادند و طوطی با دیدن شکل خود شروع به سخن گفتن می‌گرد. تعلیم طوطی بوسیله‌ی آینه، بارها در ادبیات فارسی مطرح شده است:

طوطی از آئینه می‌گویند می‌آید به حرف/ چون مرا در پیش رویش، زَهرهٔ گفتار نیست <صائب>

در پس آینه طوطی‌صفتم داشته‌اند/ آنچه استاد ازل گفت بگو می‌گویم<حافظ>

سخن گفتن طوطی یکی از موضوعات تعجب‌آور بود. اشعار بسیاری راجع به سخن گفتن طوطی سروده شده است و تصاویر و تشبیهات زیبایی از این موضوع ترسیم کرده‌اند:

اگر آئینه‌روئی در نظر می‌داشتم، صائب/ به طوطی می‌چشاندم شیوهٔ شیرین مقالی را <صائب>

قمری در شد به حال، طوطی در شد به نطق/ بلبل در شد به لحن، فاخته در شد به دم <منوچهری>

شکل و اجزاء‌ بدن «طوطی» نیز بارها، در اشعار مختلف توصیف شده است:

پوشش سبز طوطی را گاهی به قبایی سبز، گاهی به سنبل زیبا رخساران، گاه به حلّه و گاه به گیاه سبز تشبیه می‌کردند.

هر طوطیکی سبز قبایی دارد/ هر طاووسی دراز پایی دارد <منوچهری>

بینی آن بیچاره عارض، لعبت خمری قبای/ سنبلش چون پرّ طوطی، روی‌چون فر همای <منوچهری>

مرحبا ای طوطی طوبی نشین/ پوششت حله است و طوقت آتشین <عطار>

در کف لالهٔ‌ خودرو نهد سرخ قدح/ داغ همچون پر طوطی شود از سبز گیاه <فرخی>

منوچهری رنگ پا را به شلوار کوتاه تشبیه می‌کند و رنگ بال‌ها را به پیراهن بی‌آستین.

طوطی به حدیث و قصه اندر شد/ با مردم روستایی و شهری// پیراهنکی برید و شلواری/ از بیرم سرخ و از گل حری// پیراهنکی بی‌آستین، لیکن/ شلوار چو آستین بوعمری <منوچهری>

«عطار» در «منطق‌الطیر» طوطی را به شکل آن دسته از مردمان اهل ظاهر و مقلّد توصیف می‌کند که به دنیای باقی و حیات جاوید اعتقاد دارند و به آن سخت پایبندند[۳].

طوطی آمد با دهان پر شکر/ در لباس فستقی با طوق زر// پشه، گشته باشه‌ای از فر او/هر کجا سر سبزی‌ای از پرّ او// در سخن گفتن شکر ریز آمده/ در شکر خوردن پگه خیز آمده// گفت هر سنگین دل و هر هیچکس/ چون منی را آهنین سازد قفس// من در این زندان آهن مانده باز/ز آرزوی آب خضرم در گداز// خضر مرغانم از آنم سبز پوش/ بو که دائم کردن آب خضر نوش// من نیارم در بر سیمرغ تاب/ بس بود از چشمهٔ خضرم، یک آب// سر نهم در راه چون سوداییی/ می‌روم هر جای چون هر جایی// چون نشان یابم از آب زندگی/ سلطنت دستم دهد در بندگی[۴]

«طوطیان خاص» کنایه از سالکان راه، سالکان مستعد، اهل طریقت، مردان کامل است و طوطیان عام، کنایه است از زهاد، عُباد، اهل الله.

سرّ دیگر هست، کو گوش دگر/ طوطی‌ای کو مستعد آن شکر// طوطیان خاص را قندی است ژرف/ طوطیان عام از آن خود بسته طرف <مولوی>


[۱]- معین، محمد. فرهنگ فارسی. تهران: منشأ دانش، ۱۳۸۸، ذیل طوطی.

[۲]- دایمر، پترا. طوطی: نگهداری، تربیت، تغذیه، بیماری‌ها و شناخت حالات. مترجم علی فرشچی. تهران: روزبهان، ۱۳۶۲، ص ۸۷و ۸۵.

[۳]- عطار نیشابوری. منطق‌الطیر. تصحیح صادق گوهرین، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۸، ص ۳۱۶.

[۴]- عطار نیشابوری. منطق‌الطیر. تصحیح صادق گوهرین، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۸، ص ۴۵.

برگرفته از کاتلوگ نمایشگاه سیمرغ، مؤسسه کتابخانه و موزه ملی ملک، ۱۳۹۱.

برچسب‌ها: پرندگان، مقوا، حیوانی، قطاعی

نظر شما: