خوان اول: نبرد رخش و شیر

​کیکاووس شاه خیره‌سر کیانی با هدف پیروزی بر دیو سپید وگشودن مازندران به آن دیار لشکر می کشد، اما شکست خورده در بند دیو سپید گرفتار می شود. رستم از سوی زال فرمان می یابد که شاه و لشکر ایران را از بند برهاند و اینچنین پهلوان بزرگ ایران زمین پای در راهی پر خطر می گذارد با کارستان‌های دشوار؛ هفت خوان!

نخستین خوان به یاری رخش، چون آب بر رستم می گذرد؛ آغاز سفر است؛ رخش و سوارش به بیشه ای سر سبز می رسند، رستم چاشتی می خورد و به خواب می رود، بی گمان از شیری که در بیشه خانه دارد. نیمه شب شیر قصد رستم می کند اما رخش به رویارویی شیر بر می خیزد، با سم بر سر شیر می کوبد، به دندان پوستش می دَرَد و سرانجام شیر را از پای به در می آورد و جان خداوند در خوابش را نجات می دهد.

برچسب‌ها:

نظر شما: