فکّه
فَکّه به روایت فصول الطّبری ـ «در بیان صورت اکلیل شمالی که آن را فکّه و کاسۀ درویشان نیز گویند، هشت کوکبند به طریق دایرۀ ناتمام در طرف مشرق عصای صورت صیّاح و در سمت جنوب، اندک مایل به مشرق این ستارهای روشن است از قدر دوّم که اوّل کوکب این دایره است، آن را نیّرۀ فکّه می گویند. بعد از ابتداء از نیّرۀ فکّه به سمت مغرب و شمال تا سه کوکب شماره می شود که یک طرف دایره آنجا تمام می شود، بعد از این شماره، این کوکب پنجم از سمت مشرق نیّرۀ فکّه تا به سمت شمال که کوکب هشتم آخر دایره واقع است» (فصول الطّبری)
تصویر صورت فلکی فکّه از نسخه خطی صورالکواکب عبدالرحمان صوفی
فَکّه به روایت اساطیرـ می گویند که این تاج، زمانی از آن آریادنۀ زیبا (Ariadne)، همسر تسیوس (Theseus) بود. تسیوس از آتنی هایی بود که باید قربانی مینوتار (Minotaur)، هیولای نیمه انسان/ نیمه گاو خونخواری شودکه در دهلیز تودرتوی مشهوری در نزدیکی جزیرۀ «کِرت» (Crete) مسکن گزیده بود. تسیوس با یاری آریادنه غول را کشت. آریادنه به محبوب خود یک شمشیر و قرقره ای نخ داد. تسیوس به داخل دهلیز رفت و مأموریت خود را انجام داد. آنگاه به کمک نخ، راه خود به بیرون را بازیافت و نجات پیدا کرد. اما داستان، پایان ناخوشایندی دارد؛ ازدواج تسیوس و آریادنه، چندان نپایید و تسیوس همسر خود را ترک گفت. رب النّوع «باکوس» (Bacchus)، برای دلداری آریادنه، تاجی به او هدیه کرد که پس از مرگش در آسمان جای داده شد.
فَکّه به روایت منجّمین ـ تعداد ستارگان دیده شدنی آن در شرایط مساعد 20عدد است. ستارۀ «فکّه» به صورت نامحسوسی متغیّر است. اجتماع ستارگان در این صورت فلکی صرفاً محصول تصادف است. از این هفت ستاره، هیچ جفتی نیست که به یک سمت یا با یک سرعت حرکت کنند. دو ستارۀ α و β در دو جهت مخالف حرکت می کنند و در پنج هزارسال آینده، این صورت فلکی هیچ شباهتی به تاج نخواهد داشت.