رباعیات خیام به زبان لهستانی
در میان نامداران فرهنگ کلاسیک ایران، خیام چهرهای بحثبرانگیز است. گروهی بر سر آن هستند تا رباعیاتش را دون شخصیتی که برای وی در ذهن دارند قرار دهند و دامن او را از تهمت شاعری پاک کنند، آن هم شاعری که به باور آنان دهری مذهب است. این تمایل تا جایی پیش رفته که این گروه به وجود دو شخصیت قایل شدند: خیام و خیامی ...
رباعیات خیام به زبان لهستانی
علیرضا دولتشاهی
در میان نامداران فرهنگ کلاسیک ایران، خیام چهرهای بحثبرانگیز است. گروهی بر سر آن هستند تا رباعیاتش را دون شخصیتی که برای وی در ذهن دارند قرار دهند و دامن او را از تهمت شاعری پاک کنند، آن هم شاعری که به باور آنان دهری مذهب است. این تمایل تا جایی پیش رفته که این گروه به وجود دو شخصیت قایل شدند: خیام و خیامی. خیام شاید یگانه نامدار فرهنگ کلاسیک ما باشد که دستی پر در ادب دارد و دستی پُرتر در علم. میدانیم نخستین بار عمادالدین کاتب اصفهانی (597-519) است که در اثر ده جلدی خود به زبان عربی «خریده القصر و جریده العصر»، تالیف 572 قمری سخن از شاعری خیام آورده است. این خود نیم سده پیشتر از مرصاد البعاد نجمالدین رازی (654-573) است. اما همین چهره بحثبرانگیز در جهان خارج از مرزهای فرهنگی ایران، بدل به یکی از نمادهای افتخار فرهنگ ایرانی شده است. شاعر و دانشمندی متفکر که نامداریش مرزهای جغرافیایی را در هم نوردیده و تا اقصای جهان رفته است.
میدانیم که نخستین اروپایی که به اشعار خیام بذل توجه نمود و سرودهای از او را به زبان لاتینی ترجمه نمود توماس هاید[1] بود. اما آنچه در اروپا خیام را در کانون توجه قرار داد بیشک همزمانی با پیدایش و رشد جنبش شرقشناسی بود. جنبشی که شاید بهتر باشد با عنوان شرقگرایی از آن یاد کرد. جنبشی که بخصوص در فرانسه بالندگی ویژهای یافت. در امتداد این جنبش بود که شرقشناس نامدار آلمانی، هامرپورگشتال[2] چند رباعی از خیام را در سال 1818 میلادی به زبان آلمانی ترجمه کرد. در حدود سه دهه بعدتر بود که سر گور اوزلی[3]، نخستین سفیر پادشاهی بریتانیا در ایران، برگردان هامرپورگشتال از رباعیات خیام را به زبان انگلیسی ترجمه کرد. اما میدانیم که نامداری خیام در جهان امروز، وامدار ترجمه مفهومی سرودههای او توسط فیتزجرالد[4] بریتانیایی است. ترجمههایی که طی سه دهه، از سال 1859 الی 1889 میلادی، از هفتاد و پنج به صد و ده رباعی افزایش یافت. اشعاری که از 1878 میلادی با باز نشر چاپ سوم ترجمه انگلیسی جرالد در آمریکا، در قاره جدید نیز نامداری یافت.
میدانیم که خیام نخست بار در اروپای غربی نامداری یافت و سپس در چهار گوشه ربع مسکون به شهرت رسید. قدیمیترین ترجمه روسی شناخته شده از رباعیات خیام، ترجمهای است که در سال 1891 میلادی بوسیله واسیلی ولیچکو[5]، شاعر و ملیگرای روس و از رهبران سپاه صد سیاه[6]، انجام شد. در حدود دو دهه بعدتر، در سال 1914، روایت فیتزجرالد از رباعیات خیام نیز توسط اوسیپ رومر[7]، برادر بزرگتر یوری رومر[8]، فیزیکدان روس که در عرصه مکانیک کوانتوم صاحب نظریه است، به زبان روسی ترجمه شد. آنگونه که امروز میدانیم در سال 1910 میلادی ترجمه ژاپنی صد رباعی از روایت فیتزجرالد از رباعیات خیام به همت دکتر اچ. کاکیشی[9] در ژاپن نیز منتشر شده است. شاید اگر به کتابشناسی رباعیات خیام که توسط آمبروس گئورگ پوتر[10] در321 صفحه در سال 1929 منتشر شده[11]، نگاه کنیم، بتوان درک بهتری از نامداری خیام در جهان ، در حدود یک سده پیش بدست آورد ...
با توجه به تفصیل این مقاله، متن کامل آن را از فایل زیر میتوانید دریافت کنید و بخوانید؛