یادی از پیک پارسی و شاطر صفوی

یادی از پیک پارسی و  شاطر صفوی

علیرضا حیدری

نشانه‌های گسترده‌ای از کوشش‌ ایرانیان برای رساندن پیام خود به دیگران در تاریخ کهن ایران وجود دارد.

هرودوت در تاریخ خود پس از آوردن روایتی از جنگ خشیارشا (خشایارشا) با یونانیان چنین آورده:

«خشایارشا ... پیکی نیز به پارس فرستاد ... در میان موجودات زنده جهان هیچ موجودی تندروتر از این پیک‌های شاهی نیست. این سیستم اختراع خود ایرانی‌ها و چنین است: می‌گویند آنان در سراسر جاده‌هایی که باید گذشت به تعداد روزهایی که مسافرت طول می‌کشد و به همان فاصله یک روز یک اسب و یک سوار مستقر کرده‌اند تا هر یک فقط به اندازه یک روز بتازند.

نه برف و باران، نه گرما و سرما و نه شب و روز هیچ یک پیک را در مسیر خود از سرعت فوق‌العاده‌ای که دارد بازنمی‌دارد.

پیک نخست وقتی مسیر تعیین‌شده را پیمود، پیام را به پیک دوم می‌دهد و او به پیک سوم و تا آخر ... پیام‌ها بدین‌گونه دست‌به‌دست داده می‌شود همان‌گونه که مشعل‌داران در جشن‌های هفایستوس در یونان مشعل را دست‌به‌دست می‌دهند. ایرانیان به این پایگاه‌های پستی انگاریون می‌گویند».

اکنون به تصویر زیر بنگرید: 

این تصویر بخشی از ساختمان اداره پست جیمز فارلی، وابسته به خدمات پستی ایالات متحده آمریکاست. بخشی از کتیبه حکاکی شده بر سردرِ ورودی آن با واسطه شعری از چارلز ویلیام الیوت به نام «نامه» با مضمون گفتاری از هرودت درباره پیک‌های پارسی دیده می‌شود که در بالا از آن یاد شد. متن این بخش به انگلیسی و فارسی چنین است:

Neither snow, nor rain, nor heat, nor gloom of night stays these couriers from the swift completion of their appointed rounds

نه برف، نه باران، نه گرما، نه تاریکی شب نمی‌تواند این پیک‌ها را از انجام تندوتیز وظیفه‌شان بازدارد.

بسیار پیشتر از هرودوت ایرانیان در پیام‌رسانی کوشا بودند. داستانی به نام یادگار زریران، به زبان فارسی میانه با اصلی پارتی موجود است. بر بنیاد این متن ارجاسب فرمان‌روای هیونان (گروهی از تورانیان) به گشتاسپ فرمان‌‎روای ایران پیشنهاد جنگ می‌دهد و گشتاسپ به زریر، برادرش می‌گوید:

«فرمان ده فراز کوهسارها و کوه بلند آتش بیفروزند. و کشور را آگاه کن و پیام‌آوران آگاهی دهند که ... هیچ مردی به خانه خویش نماند. ایدون کند که ماه دیگر به دربارِ گشتاسب شاه آید... پس هر کدام از مردمان را که از پیام‌آوران آگاهی رسید، ... به دربار گشتاسب شاه آمدند».

به سبب هم‌زمانی پادشاهی گشتاسب با پیدایی زرتشت در نوشته‌های ایرانی، منشأ این روایت از 3500 تا 2700 سال پیش بوده است. پس بر ما روشن است پیش از هخامنشیان آگهی‌رسانی با آتش و نیز کارِ پیک‌های نامه‌بر در ایران روایی داشته است. پدیده آگهی‌رسانی با آتش‌افروزی و نشانه‌های ویژه در کنار‌راه‌ها و بر فراز میل‌ها یا برج‌های بلند، تا میل یا برج بعدی و جایی که باید پیام می‌رسید، ظاهراً منشأ شیوه پیام‌رسانی‌ای است که در دوران اخیر به گونه تلگراف آشکار شد. در کنار این کار، مردانِ نامه‌بر، بر اسبان، آماده بودند؛ نامه‌ها را از یکدیگر می‌گرفتند و به سوی میلِ پس از آن می‌رساندند. فاصله هر دو میل از یکدیگر به اندازه‌ای بود که یک اسب تازه‌نفس بدون در راه ماندن، بتواند آن مسیر را به‌تاخت بپیماید. این راه همان 1500 گز (1609 متر)، میان دو میل است.

از بردن و آوردن نامه‌‌ها در زمان هخامنشیان بسیار سخن رفته است. یونانیان با شگفتی فراوان از پدیده‌ای در ایران یاد می‌کنند؛ آگهی‌ها از دوردست‌ها (از آسیای کوچک به شوش) و فرمان شاهان به دورترین مرزهای کشور، یک‌روزه می‌رسید. نشانه ادامه این کار در زمان اشکانیان دیده می‌شود؛ در آغاز پیروزی اردشیر ساسانی بر اشکانیان، فرزندان اردوان به هندوستان یا کابلستان گریخته بودند. آنان توانستند برای خواهر خود در دربار اردشیر (ایالت فارس) نامه بفرستند. سازمان پیام‌رسانی در همان چارچوب ساسانی با نام «بَرید» یا «دیوان برید» به امویان منتقل شد؛ در زمان عباسیان به اوج قدرت رسید. از زمان سلجوقیان رونق «برید» اندک شد اما از میان نرفت. پس از تازش مغولان شیوه‌های خبررسانی مغولی و اصطلاحات ویژه آنان رایج شد. واژه «چاپار» عنوان اصلی پیک دولتی در ایران از قرن 7 تا 13 هجری بود. چاپار واژه‌ای‌ ترکی‌ از ریشه «چاپ‌/ چاپماق»‌ به‌ معنای‌ «چهارنعل‌ رفتن‌ با اسب»‌، «دوانیدن»‌، «به‌‌سرعت‌ راندن‌» و «شتاب‌ کردن»‌ و در اصطلاح‌ به‌ معنای‌ «پیک‌»، «قاصد» و «نامه‌بر» است‌.

واژه دیگری که باید بدان نگریست «شاطر» است. پادو و دونده تیزپای با پوشاک و ابزارهای ویژه، «شاطر» نامیده می‌شد؛ تا زمان ناصرالدین شاه قاجار، نامه‌ها و پیام‌ها را به‌سرعت به مقصد می‌رساند. او پیام‌رسانی پیاده و تیزرو بود؛ کمتر به چشم می‌آمد. می‌توانست از همه‌جا بگذرد و در همه‌جا مخفی شود؛ از‌این‌رو، در زمان‌های حساس، نسبت به یک قاصد سواره‌ کاراتر بود. آنان در هنگام صفوی جایگاه ویژه‌ای در دربار شاهی و دستگاه بزرگان کشوری داشتند و به‌سرعت پیام‌ها را به مقصدهای معین می‌رساندند.

پست در ایران تا پیش از سال ۱۲۵۸خورشیدی به گونه یک اداره بوده و همه کارهای پستی با واسطه آنجا انجام می‌شد. سپس ناصرالدین شاه دستور داد وزارت پست تأسیس شود. کشور ایران در سال ۱۲۶۴خورشیدی ۷خط اصلی و 5 خط فرعی پستی داشته است.

با تأسیس اتحادیه جهانی پست، ایران یکی از نخستین کشورهای عضو این اتحادیه بود. در زمان وزارت امیرکبیر دگرگونی‌های تازه‌ای در پست کشور رخ داد. پست نوین بنیان‌گذاری شد. در این دوره سرویس‌های پستی منظم میان شهرها برپا شد؛ تعرفه‌های پستی تعیین و قانون‌های پستی نیز تدوین و مصوب شد.

در سال ۱۲۸۸ وزارت پست تشکیلاتی نو یافت و پس از ترکیب با اداره تلگراف، وزارت پست و تلگراف نامیده شد. در اواخر سال ۱۳۰۸ با خرید سهام شرکت تلفن، وزارت پست و تلگراف و تلفن شکل گرفت. سپس در سال ۱۳۶۷ یک شرکت مستقل دولتی با نام «شرکت پست جمهوری اسلامی ایران» تأسیس شد.

تمبر

این گوناگونی واژه‌ها و آیین‌های ویژه برای رساندن پیام و آماده‌سازی راه‌ها چنان اندیشه‌برانگیز است که به‌راستی در روز جهانی پست (17 مهر) باید یاد همه آن نیاکان کوشنده در راه رساندن پیام در سرزمین پهناور ایران را گرامی بداریم.

اکنون پس از یادکرد پیک‌های پارسی و شاطران صفوی و اشاره‌ای کوتاه به دیوان برید و تاریخ شکل‌گیری اداره پست در تشکیلات دولتی ایران معاصر، به گنجینه کتابخانه و موزه ملی ملک بنگریم.

یکی از بایسته‌های همواره در کنار نامه‌، پاکت نامه و تمبر است. تَمبر (به فرانسوی: timbre) یا تمبر پستی مدرک چاپیِ نشان‌دهنده پیش‌پرداخت مبلغی برای خدمات پُستی است. در گنجینه کتابخانه و موزه ملی ملک مجموعه هزاران قطعه تمبر از نخستین تمبرهای منتشر شده در ایران و جهان تا زمان حاضر نگهداری می‌شود. گستردگی تمبرهای موجود در این مجموعه، برای پژوهشگران و مجموعه‌داران بسیار جذاب است.

تمبرها با نمادها و نگاره‌های همراه با خود، نشانه‌ها و پیام‌های گوناگونی را در دوره‌های زمانی مختلف انتقال می‌دهند. یک پژوهشگر با رویکرد جامعه‌شناختی و انسان‌شناختی و تاریخی، با بررسی ژرف تمبرها از علایق مردم و دستگاه حاکم، هنجارهای برساخته، دال‌های مرکزی و تهی گفتمان‌های مسلط، هنر و فرهنگ و آداب و رسوم ملی هر سرزمین می‌تواند داده‌های ارزشمندی گردآوری و توصیف کند. این چنین تمبرها نه چون منبعی جنبی، بلکه به عنوان ابزاری مهم برای مطالعه تاریخ سیاسی و رسمی و تاریخ زندگی مردم یک کشور، نزد پژوهشگران گوناگون در مطالعات گسترده علوم انسانی و فرهنگ به کار می‌آید.

اکنون به چند تمبر از گنجینه گسترده کتابخانه و موزه ملی ملک می‌نگریم: 

تمبر 10 ریالی میلاد امام رضا (علیه‌السلام) به تاریخ تیرماه 1365 خورشیدی

تمبر 1200 ریالی یادبود وقف‌نامه ربع رشیدی به تاریخ آذر 1388 خورشیدی

تمبر2 شاهی چاپ تهران (حروف بزرگ) دارای نوشته پست ایران به زبان فارسی و لاتین و مبلغ تمبر و مُهری با نشان شیر و خورشید در وسط به تاریخ اسفند 1280 خورشیدی

تمبر 50 دیناری با موضوع تمبر سری ستارخان و نقش سه رنگ پرچم ایران؛ مشروطه‌خواهان تبریز به رهبری ستارخان به تاریخ 1287 خورشیدی تمبری به رنگ پرچم ایران با نوشته (پست موقت) چاپ کردند که هرگز از آن بهره برده نشد.

تمبر 15ریالی بزرگداشت جهان پهلوان غلامرضا تختی با تصویر دماوند و سه‌رخ پهلوان تختی و نشان سازمان کشتی به تاریخ بهمن 1366 خورشیدی

تمبر 10 شاهی «پست هوایی» با خط نستعلیق بر روی تمبرهای مالیهدر چاپ‌خانه مجلس به تاریخ 1307 تا 1308 خورشیدی از مجموعه اهدایی بانو عزت‌مَلِک ملک (سودآور)

تمبر 50 دیناری هفته کودک و تصویر نقاشی از کودک 5 ساله در سال 1349

تمبر 20 ریالی روز اتحادیه جهانی پست به تاریخ 17 مهر 1363 خورشیدی

نخستین دسته از تمبر پستی در کشور چاد

تاریخ اولیه پست در کشور چاد به زمان استعمار فرانسه در آفریقا بازمی‌گردد. نخستین نمونه‌های تمبرهای کشور کنگو (یکی از مستعمرات آن روزگارِ فرانسه) گرفته شده است. بر روی نخستین تمبرهای این کشور واژه جمهوری فرانسه دیده می‌شود.

این تمبرها در سال 1922 میلادی در کشور چاد چاپ می‌شدند.

منابع

آذرنوش، آذرتاش (1383). «برید». دائرة المعارف بزرگ اسلامی. جلد 12، تهران: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.

آموزگار، ژاله (1392). نک. یادگار زریران.

تاریخ هرودوت (1389). ترجمه مرتضی ثاقب‌فر. تهران: اساطیر.

ثاقب‌فر، مرتضی (1389). نک. تاریخ هرودوت.

جنیدی، فریدون (1389). حقوق جهان در ایران باستان. تهران: بلخ.

عبدلی‌فرد، فریدون (1393). «چاپار». دانشنامه جهان اسلام. جلد 11، تهران: بنیاد دائرة المعارف اسلامی.

میرجعفری، حسین (2536). «شاطری و شاطری‌دوانی در عصر صفویه». هنر و مردم. شماره 174، فروردین‌ 2536.

همایونی، صادق (1397). «شاطر». دانشنامه فرهنگ مردم ایران، جلد 5، تهران: بنیاد دائرة المعارف اسلامی.

یادگار زریران (1392). ترجمه ژاله آموزگار، تهران: معین. 

برچسب‌ها:

نظر شما: