نمایشگاه «هزار داستان»، از نخستین موزه‌های محتوامحور در ایران است

نشست «معرفی نسخه‌های خطی و کهن داستانی» (با نگاهی به نمایشگاه دایمی هزار داستان کتابخانه و موزه ملی ملک) روز دوشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۱) با حضور پیمان سمندری مسوول پژوهش و آموزش موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک و نگار ساقریچی،موزه‌دار موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک با دبیری زینب فری‌زاده در سرای اهل قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

نمایشگاه «هزار داستان»، از نخستین موزه‌های محتوامحور در ایران است

در نشست «معرفی نسخه‌های خطی و کهن داستانی» در سرای اهل قلم مطرح شد

نمایشگاه «هزار داستان»، از نخستین موزه‌های محتوامحور در ایران است

نشست «معرفی نسخه‌های خطی و کهن داستانی» (با نگاهی به نمایشگاه دایمی هزار داستان کتابخانه و موزه ملی ملک) روز دوشنبه 23 آبان ۱۴۰۱) با حضور پیمان سمندری مسوول پژوهش و آموزش موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک و نگار ساقریچی،موزه‌دار موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک با دبیری زینب فری‌زاده در سرای اهل قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

مهم‌ترین کارکرد ادبیات داستانی لذت مطالعه و آموختن است

به گزارش روابط عمومی موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک به نقل از از ستاد خبری سی‌امین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، در ابتدای این نشست، پیمان سمندری درباره چیستی ادبیات داستانی بیان کرد: ادبیات داستانی تاریخچه‌ای دیرینه‌ دارد. همه‌چیز از قصه آغاز می‌شود؛ از همان‌جایی که مادرها و مادربزرگ‌ها قصه را برای کودکان‌شان نقل و این قصه‌ها مسیری را در زندگی هر کودک و جامعه بشری آغاز کردند. بعدها و به مرور، انتقال‌دهندگان دیگری مانند نقال‌ها و قصه‌گویان محلی به این جمع اضافه شدند و حتی خود کودکان برای یکدیگر قصه گفتند تا رسیدیم به امروز که خالقان ادبیات داستانی جدید هم به قافله انتقال‌دهندگان محتواهای داستانی پیوستند.

وی ادامه داد: در گذشته قصه‌ها موجودات زنده‌ای بودند، چون سینه به سینه از افراد به یکدیگر منتقل می‌شدند و با توجه به مخاطبان خود به‌صورت مستمر در حال حرکت بودند. اما این رشد و تحرک در جایی متوقف می‌شود؛ از جایی که پیاده‌سازی و ثبت و ضبط‌شان آغاز می‌شود. نمی‌‌خواهم بگویم قصه‌ها می‌میرند، اما بازسازی خود را از دست می‌دهند و وارد دوره جدیدی از حیاتشان می‌شوند.

مسوول پژوهش و آموزش موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک با اشاره به تاریخچه ادبیات داستانی، گفت: در ابتدا ادبیات داستانی، خود را به شکل افسانه نشان می‌دهد و آرام‌آرام به سمت ادبیات تعلیمی و حماسی حرکت می‌کند تا می‌رسد به دنیای امروز که رمان‌ها را داریم. داستان‌ها سیری را از کودکی بشر تا زمان حال که شاید دوران بلوغ یا بزرگسالی باشد طی کرده‌اند؛ همان اتفاقی که برای هر فرد هم می‌افتد. یک کودک در ابتدا بیشتر گرایش به قصه و افسانه دارد، بعد به سمت ادبیات تعلیمی می‌رود و زمانی که انسان‌ها به دوره بزرگسالی می‌رسند، دیگر به افسانه تمایل نشان نمی‌دهند و بیشتر به سمت رمان و داستان کوتاه و اشکال جدید می‌روند.

سمندری درباره انواع ادبیات داستانی افزود: دسته‌بندی‌های زیادی برای ادبیات داستانی وجود دارد؛ از داستان‌های تمثیلی گرفته تا قصه‌های پریان و افسانه‌های شگفت مثل عجایب‌نامه‌ها، افسانه‌های سحروجادو، افسانه‌های عشقی، داستان‌های دینی و اساطیر، افسانه‌متل‌ها و قصه‌مثل‌ها و گونه‌های گسترده دیگری که بعدها بسیاری از آن‌ها در نسخه‌های خطی ثبت و ضبط شده‌اند.

وی همچنین درباره کارکردهای ادبیات داستانی بیان کرد: انسان با قصه ‌زاده می‌شود؛ در قصه هویت خودش را پیدا می‌کند و اکنون هم در دنیا می‌بینیم که هیچ‌چیز را بدون استفاده از عنصر قصه و روایت نمی‌توان به سرانجام رساند. از یک تبلیغ تلویزیونی ساده تا کار یک کتابدار و یک گرافیست، همه قصه‌ای را تعریف می‌کنند و ما به دلیل همان قصه‌هاست که کارشان را دنبال می‌کنیم. البته مهم‌ترین کارکرد ادبیات داستانی، سرگرمی و لذت از مطالعه است؛ در واقع همه ما قصه‌ها را برای لذت می‌خوانیم و گوش می‌دهیم.

مسئول پژوهش و آموزش موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک، ادامه داد: کارکرد دیگر آن، آموزش و تربیت برای گروه‌های خاص مخاطبان است. کارکرد دیگر ادبیات داستانی، وجه ادبیت و ادبیاتی آن‌ است که در شاهنامه، گلستان و بسیاری دیگر از منابع این وجه پررنگ است. وجه روان‌شناسی و روان‌درمانگری، کارکرد چهارم ادبیات داستانی است. در واقع ادبیات داستانی تنها حامل وجه ادبیت نیست و وجوه بسیار جداگانه‌ای هم دارد. مثلا درباره عجایب‌نامه‌ها باید گفت که این آثار با جغرافیا درهم تنیده شده‌اند و از این حیث می‌توانند مهم باشند. اما شاید یکی از کارکردهای بسیار مهم دیگر این ادبیات داستانی، وجه انتقال میراث فرهنگی و کارکرد مردم‌شناسانه آن باشد که کمک می‌کند. آن چیزی که در فرهنگ کهن ما وجود داشته، مثل یک اثر تاریخی که در موزه نگه‌داری می‌شود یا یک بنای تاریخی که در گوشه‌ای از شهر واقع شده، ارزش ماندگاری داشته باشد و به عنوان بخشی از میراث فرهنگی ما سینه به سینه منتقل شود.

بخش مهمی از آثار داستانی کارکرد اخلاقی و روان‌درمانی دارند

زینب فری‌زاده، کتابدار موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک نیز به معرفی تعدادی از نسخ خطی ادبیات داستانی موجود درگنجینه ملک پرداخت و گفت: بخش مهمی از آثار داستانی کارکرد اخلاقی دارند و با توجه به اهمیتی که به اخلاق در دوران گذشته داده می‌شد، بخش داستان‌های اخلاقی، بسیار غنی و بزرگ است. بخشی از این‌ها را به‌عنوان اندرزنامه‌ها می‌شناسیم که ازجمله آن‌ها می‌توان به «جواهر الاخلاق»، «اخلاق مصور» و «انوشیروان‌نامه» اشاره کرد.

وی افزود: بخش دیگر، آثار مربوط به کودکان است که برخی مانند «انیس الاخلاق» به‌صورت اختصاصی برای کودکان نوشته شده است. بخش دیگر ادبیات مذهبی منبعث از داستان‌های قرآن یا وقایع تاریخ دین است، مانند «طوفان‌البکا» درباره واقعه کربلا که بخشی از آن‌ها داستان‌های مصور و معطوف به مخاطب کودک هستند. بخش دیگر این آثار، ترجمه‌هایی مانند ترجمه آثار ژول ورن است که عمدتا در دوران قاجار صورت گرفته و سیاحت‌نامه‌هایی مانند «کنت‌مونت کریستو» که به‌صورت چاپ سنگی در مجموعه ما موجود است. گونه دیگر هم عجایب‌نامه‌ها هستند که به‌صورت نسخه خطی مانند «غرایب زمین و عجایب آسمان» موجود هستند. برخی آثار مثل «مولستان» برگرفته از گلستان و برخی دیگر همچون «یوسف و زلیخا» به‌صورت شعر هستند.

میراث غیرملموس، یکی از مهم‌ترین میراث بشری

در بخش دیگری از این نشست، نگار ساقریچی، موزه‌دار موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک، درباره روند شکل‌گیری نمایشگاه‌ دایمی هزارداستان بر اساس همین آثار در موسسه ملک توضیح داد: الهام‌بخش ما برای ایجاد این نمایشگاه این بود که برای سال‌ها عمده‌ترین مخاطب ما در موزه ملی ملک، گروه سنی کودک و نوجوان بوده‌اند. ما برای این گروه سنی، کارگاه‌ها و برنامه‌هایی متنوع را با اهداف مشخص تدارک دیدیم. برای این برنامه‌ها دو راهکار داشتیم؛ راهکار اول این‌که این گروه مخاطبان به مجموعه ملک بیایند و از این برنامه‌ها استفاده کنند و راهکار دوم این‌که به کمک نمایشگاه‌های سیار، به مجموعه‌ها و مدارس آن‌ها برویم و برنامه‌هایی را برایشان برگزار کنیم.

وی با اشاره به اهداف این حرکت ادامه داد: ما دو هدف داشتیم؛ نخست تمرکز بر افزایش مهارت‌های ذهنی بچه‌ها و دوم تمرکز بر تقوت مهارت‌های فیزیکی آن‌ها. برخی دیگر از برنامه‌ها تلفیقی از هر دو این اهداف بودند. برای این هدف کارگاه‌هایی مثل ضرب سکه و ساخت مهر با گِل تدارک دیدیم و برای تقویت مهارت‌های ذهنی هم برنامه‌های قصه‌گویی را اجرا کردیم که به‌صورت مداوم در روزهای دوشنبه میزبان آن‌ها بودیم یا در مجموعه‌ها مهمانشان می‌شدیم. این‌کار توسط آموزش‌یاران تخصصی انجام می‌شد و برخی از این قصه‌گویی‌ها در نمایشگاه‌های مختلف وابسته به موضوع خودشان برگزار می‌شد. در بخش دیگر از همین قصه‌گویی برای اجرای نمایش سایه‌ها استفاده می‌کردیم و همین‌طور از تکنیک‌های گوناگون قصه‌گویی و روایت‌پردازی استفاده کردیم.

ساقریچی شروع ایده نمایشگاه «هزار داستان» را همین نقطه دانست و گفت: در خلال همین برنامه‌ها متوجه شدیم که کودکان ما برخلاف این که داستان‌های غیرایرانی را به واسطه انیمیشن‌ها و فیلم‌های خارجی به‌خوبی می‌‌شناختند، اطلاعاتشان درباره داستان‌های ایرانی خیلی کم بود و همین مسئله، ایده اولیه اختصاص یک نمایشگاه دایمی به داستان‌های ایرانی را شکل داد. این اتفاق، چند هدف ما را پوشش می‌داد؛ اول این‌که میراث غیرملموس یکی از مهم‌ترین میراث بشری در همه جهان محسوب می‌شود و بخشی از فهرست جهانی یونسکو را هم به خود اختصاص می‌دهد. با این نمایشگاه می‌توانستیم این جای خالی را پر کنیم. دوم این‌که می‌توانستیم زمینه آشنایی بچه‌ها با داستان‌های ایرانی را فراهم کنیم.

موزه‌دار موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک در ادامه بیان کرد: با کمک بخش کتابخانه، انواع داستان‌های موجود در منابع را برای کودکان و نوجوانان شناسایی کردیم و از این طریق به ساختار کلی نمایشگاه و تقسیم‌بندی آن رسیدیم تا درک آن را برای بچه‌ها آسان‌تر کنیم. سپس مهم‌ترین منابع در هر زمینه شناسایی شدند و بر این اساس تصاویری باکیفیت از این آثار تهیه کردیم. همین تصاویر ما را به این ایده هدایت کرد که مانند پرده‌های نقالی، هر بخش را طوری تصویرپردازی کنیم که بتوانیم در هر کدام داستانی را روایت کنیم. با الهام از همین پرده‌های قهوه‌خانه‌ای، گرافیک محیطی نمایشگاه طراحی شد. بعد با استفاده از همین منابع تصویری،‌ توانستیم فعالیت‌های دیجیتالی جنبی نمایشگاه را هم تغذیه کنیم. بنابراین دستگاه‌هایی را تدارک دیدیم که نسل جدید به دلیل ارتباطش با جهان دیجیتال، بتواند راحت‌تر و لذت‌بخش‌تر از این داستان‌ها استفاده کند. خود این بخش دیجیتال بعدا با ایده‌های مختلف، قسمت‌های دیگری هم پیدا کرد.

وی درباره بخش‌های این نمایشگاه گفت: این نمایشگاه پنج بخش اصلی دارد؛ ادبیات عامیانه، ادبیات تعلیمی، ادبیات مذهبی، ادبیات حماسی و ادبیات علمی- تخیلی. برای هر کدام از این بخش‌ها سعی کردیم منتخبی از بهترین و نفیس‌ترین آثاری را که در مجموعه داشتیم، نمایش دهیم. کتاب‌هایی مثل «هزار و یک ‌شب» و «کلیله و دمنه» در بخش ادبیات عامیانه قرار گرفتند. «کلیات سعدی» در بخش ادبیات تعلیمی، «امیرارسلان نامدار» و «شاهنامه فردوسی» در بخش ادبیات حماسی، «طوفان البُکا» و «حی ابن یقظان» در بخش ادبیات مذهبی، «سندبادنامه» و «عجایب المخلوقات» هم در بخش ادبیات تخیلی جا داده شدند.

ساقریچی درباره محتوای دیجیتال هم افزود: دو دسته امکان در این بخش ایجاد شد؛ اول دستگاه‌های دیجیتالی که در محل موزه قرار گرفتند و دوم QR کُدها که در زیرنویس آثار قرار دادیم و مخاطبان را به کتابخانه و موزه ملی ملک متصل می‌کردند تا بتوانند از این طریق به بخش مربوط به آن داستان متصل شوند یا جست‌وجوهایی بیش‌تر انجام دهند. در این بخش چهار دسته فعالیت را با توجه به گروه‌های مختلف مخاطبان در نظر گرفتیم. به‌طور معمول مخاطب به بیش از دو صفحه از نسخه خطی دسترسی ندارد، اما در این نمایشگاه امکانی ایجاد کردیم تا مخاطب بتواند اسکن کل کتاب را به‌صورت دیجیتالی در تبلت‌های موجوددر تالار تورق کند. بسیاری از این کتاب‌ها برای خوانش توسط مخاطب خصوصا مخاطب کودک و نوجوان، مشکل هستند. بر این اساس شکل تایپ‌شده بخشی از این داستان‌ها را هم در دسترس مخاطبان قرار دادیم. از آنجا که مخاطب کودک و نوجوان با انیمیشن آشنایی بیش‌تر دارد و به آن علاقه نشان می‌دهد، برخی داستان‌ها را انتخاب و با استفاده از نگاره‌های همان نسخه‌های خطی طراحی و در مجموعه دیجیتال قرار دادیم. در بخش آخر هم برایمان خیلی مهم بود که با گروه مغفول نابینایان هم ارتباط بگیریم و به همین علت فایل‌های صوتی این داستان‌ها را هم در مجموعه دیجیتال نمایشگاه گذاشتیم.

اهمیت مخاطب‌شناسی در ادبیات داستانی

زینب فری‌زاده در بخش دیگری از این نشست بیان کرد: در ارتباط‌شناسی گفته می‌شود که آدم‌ها کانال‌های ارتباطی متفاوتی دارند؛ برخی سمعی، برخی بصری و برخی لمسی هستند. اتفاقی که در این نمایشگاه افتاد این است که به هر سه این گروه‌ها احترام گذاشته شد. مخاطب‌شناسی در ادبیات داستانی موضوعی دیگر است که در نمایشگاه مورد توجه بوده است.

خلق منابع جدید با بهره‌گیری از نسخه‌های خطی امکان‌پذیر می‌شود

در ادامه پیمان سمندری درباره مسئله مخاطب‌شناسی در ادبیات داستانی گفت: قصه‌ها در روزگار اولیه، بیشتر گوش مخاطب را به‌کار می‌گرفتند، اما این موضوع تا امروز پیش آمده که قصه‌ها همه حواس مخاطب را درگیر می‌کنند. سوال این است که مخاطب ادبیات مکتوب کهن چه کسانی هستند؟ عمدتا این کتاب‌ها برای مخاطبان بزرگسال نوشته شده است؛ مخاطبان بزرگسالی که هنوز بخشی بزرگ از نیازهایشان پاسخ داده نشده است. یکی از مهم‌ترین محورهای موجود در داستان‌های کهن، نظام جزا و پاداش است که به کارکرد آموزشی غیرمستقیم آن مربوط می‌شود. در نبرد خیر و شر، همیشه یک نام جزا و پاداش وجود دارد و همیشه خیر پیروز است و باید پیروز باشد، در غیراین‌صورت جهان به مشکل می‌خورد. مردم در دوره‌های مختلف نیاز دارند که این مسئله مدام برای آن‌ها تکرار شود. بنابراین همین آموزه اخلاقی مهم‌ترین کارکردی است که برای بزرگسالان در این داستان‌ها اتفاق می‌افتد تا مخاطب را از پیوستن به جبهه شر با همین نظام جزایی بازدارد.

وی با اشاره به این‌که نسخه‌های خطی مثل جزوه‌های دانشگاهی امروز است که یک استاد آن را آماده و مخاطب آن را می‌خواند تا قصه‌ها را به دیگران انتقال دهد، افزود: بخشی بزرگ از ادبیات داستانی کهن ما از دل شاهنامه‌ بیرون می‌آید، چراکه بسیاری از این‌ها به این شکل جمع‌آوری شده که این داستان‌ها را مانند تاریخ‌نگاری در اختیار افرادی نظیر فردوسی می‌گذارند و آن‌ها، شاهکارهای ادبی ما را خلق می‌کنند.

او با اشاره به این‌که جهان ادبیات داستانی را نیاز مخاطبان به قهرمان شکل می‌دهند، بیان کرد: در واقع داستان‌های پاسخ‌گوی نیاز زمانه به قهرمان بوده و این همان چیزی است که ما امروز در ادبیات داستانی خودمان به آن نیاز داریم و جای خالی همین است که مخاطب کودک و نوجوان را به سمت داستان‌های غیرایرانی و انیمیشن‌ها و فیلم‌هایشان سوق می‌دهد. ما از دل این نسخه‌های خطی به شکل جدیدی از مخاطب‌شناسی رسیدیم.

این پژوهشگر حوزه فرهنگ مردم و میراث فرهنگی درباره اهمیت بازآفرینی و بازنویسی هم گفت: یکی از کارکردهای نسخه‌های خطی این است که بتوانیم از روی آن‌ها منابع جدید خلق کنیم. مولفان امروزه به‌طور مداوم منابع را بازآفرینی و بازنویسی می‌کنند، چون نیاز مخاطب امروز بسیار متفاوت از دیروز است.

در ناخودآگاه هر فرد بزرگسال، یک کودک وجود دارد

زینب فری‌زاده، کتابدار کتابخان ملک درادامه اشاره کرد: مخاطب خیلی از داستان‌های کهن، بزرگسالان هستند و نه کودکان و این موضوع نشان می‌دهد در گذشته خیلی بیشتر به ناخودآگاه احترام گذاشته می‌شد. طبق روان‌شناسی جدید، در ناخودآگاه هر فرد بزرگسال یک کودک وجود دارد که با زبان داستان آشناست و به آن علاقه دارد. بنابراین هر بزرگسال یک کودک درون دارد که زبان این داستان‌ها را می‌فهمد و می‌پذیرد. این کودک خیلی قدرتمند است، چرا که بیش از ۹۵ درصد رفتارها را ناخودآگاه‌مان کنترل می‌کند که محل زندگی همین کودک درون است. بنابراین گذشتگان ما، دانسته و نادانسته به ناخودآگاه و داستان خیلی بیشتر اهمیت می‌دادند و خیلی از مسائل اخلاقی را از خلال داستان منتقل می‌کردند که اثرگذاری آن خیلی هم بیشتر بوده است.

ارتباط میان ادبیات کهن با ادبیات امروزی بسیار قوی است

در ادامه نگار ساقریچی درباره مسئله مخاطب‌شناسی در موزه بیان کرد: یکی از چیزهایی که در مسئله مخاطب نمایشگاه‌های موزه، مورد توجه ما قرار داشت، خواسته شخص حاج حسین آقا ملک بود. ایشان یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین اهداف وقف خود را ارتقای فرهنگ ایرانیان ذکر می‌کند که طبیعتا بخش مهم آن توسط کودکان و نوجوانان اتفاق می‌افتد. هم‌نشینی کتابخانه و موزه در این مجموعه هم خیلی به پیشبرد این هدف کمک کرده است. موزه براساس تعریف جهانی باید به همگان خدمات‌رسانی کند. طی سال‌های گذشته در موزه ملک، علاوه بر کمک گرفتن از کتابخانه ملک، از سایر نهادهای مرتبط هم کمک گرفتیم تا بتوانیم به مخاطبان خاص خدمات‌رسانی کنیم؛ از جمله این گروه‌ها کودکان اوتیسم، کودکان کار و کودکان مهاجر بودند. برای هر یک از برنامه‌های مرتبط با این گروه‌ها هم به نهادهای مرتبط مراجعه کردیم و آموزش‌های لازم را دیدیم. از موزه‌های هم‌سو با ما در این حوزه مانند موزه عروسک‌های ملل نیز کمک گرفتیم.

وی درباره ارایه خدمات به کودکان خاص افزود: برای کودکان اوتیسم برنامه‌های قصه‌گویی داشتیم و آن‌ها بعد از شنیدن، براساس‌ قصه‌ها نقاشی می‌کشیدند و قصه‌های خودشان را دوباره خلق می‌کردند. برای کودکان کار هم برنامه منسجمی را در سه سال طراحی کردیم و با نهادهای متولی ارتباط گرفتیم تا آن‌ها را مجاب کنیم که در برنامه‌های ما مشارکت داشته باشند و به افزایش مهارت‌های ذهنی و فیزیکی این بچه‌ها کمک کنند. با کودکان مهاجر خصوصا درباره خلق تجربه‌های میان‌فرهنگی کار کردیم. همان‌طور که گفته شد، کودکان به قهرمان نیاز دارند و واسطه برقراری ارتباط ما با کودکان مهاجر، قهرمان‌هایی بودند که در ادبیات داستانی ایران به آن‌ها پرداخته شده بود. از جمله مهم‌ترین آن‌ها، رستم و رودابه به عنوان قهرمان‌های ایرانی- افغانستانی بودند که بسیار برای آن‌ها جذابیت داشت و به آنان این پیام را می‌رساند که ما ریشه‌های مشترکی داریم و می‌توانیم تجربه‌های میان‌فرهنگی قوی داشته باشیم.

حاج حسین آقا ملک، همه‌چیز را در وقف‌نامه پیش‌بینی کرده‌ بود

فری‌زاده نیز در تکمیل این سخنان با اشاره به وقف‌نامه کتابخانه و موزه ملی ملک، گفت: حاج حسین آقا ملک، همه‌چیز را در وقف‌نامه پیش‌بینی کرده‌ بود. جذابیت وقف‌نامه ایشان این است که برای هر موضوع لازمی که در آینده امکان تحقق داشته، زمینه‌سازی کرده‌ است. درباره مخاطب هم ذکر شده که مخاطب مجموعه ملک باید عامه و خاصه مردم باشند و محدودیتی برای مخاطب ایجاد نکرده‌اند.

«هزار داستان»؛ نمایشگاهی محتوامحور

در بخش پایانی این نشست، پیمان سمندری با مقایسه ادبیات امروزی و ادبیات کهن کودک، بیان کرد: ادبیات داستانی امروز در قالب رمان، در گذشته وجود نداشته است، هرچند که از ویژگی‌ها و مولفه‌هایی از ادبیات کهن استفاده می‌شد، اما این شکل از ادبیات داستانی کاملا جدید است، چرا که نیاز و سبک زندگی و شکل تفکر و معیشت مردم امروز متفاوت از دوران کهن است، اما درباره کودکان این‌طور نیست. به همین دلیل است که داستان‌های کهن، همین امروز هم برای کودکان کارکرد دارند و برایشان جذاب است. نمایشگاه «هزار داستان» در موزه ملک به همه تعلق دارد و برای همه رده‌های سنی جذاب است، اما برای مخاطب کودک وجهی دیگر دارد.

وی ادامه داد: برای نمونه کتاب‌های «عجایب‌نامه» که در این نمایشگاه قرار گرفته‌اند، در واقع نیاکان همین ادبیات داستانی علمی-تخیلی و فانتزی امروز هستند. ما در ادبیات کودک دو دسته کلی داریم که یکی ادبیات واقع‌گرا با دایره محدود و کوچک و دوم، ادبیات تخیلی است که بزرگ‌ترین بخش این ادبیات را تشکیل می‌دهد. ادبیات فانتزی کودک امروز، حجم بزرگی از داده‌هایش را از دل همین داستان‌های کهن بیرون کشیده است.

مسئول پژوهش و آموزش موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک، درباره تفاوت بازآفرینی و بازنویسی هم گفت: در بازنویسی، همان داستان با بیان ادبی روزآمد و باتوجه به نیاز امروز کودکان دوباره خلق می‌شود. اما در بازآفرینی، داستان را می‌گیرید، تغییراتی در آن ایجاد می‌کنید و شکل جدیدی از ادبیات خلق می‌شود که نسبتی با قبلی دارد، اما همان نیست.

سمندری افزود: «هزار داستان»، از نخستین نمایشگاه‌های محتوایی یا محتوامحور در ایران است، زیرا مخاطب در هر موزه یا نمایشگاهی سراغ تماشای یک شی ملموس می‌رود، اما این نمایشگاهی است که مخاطب در آن به دنبال یک محتوا می‌آید که همان قصه یا داستان است. بازآفرینی ادبیات کهن به‌ویژه ادبیات داستانی و قصه‌ها و افسانه‌ها امروز در اشکال گوناگون صورت می‌پذیرد که آن‌چه در نمایشگاه هزار داستان می‌بینیم مجموعه‌ای از روش‌های گوناگون بازآفرینی روایت‌های داستانی با روشی خلاقانه است.

در ادامه زینب فری‌زاده در جمع‌بندی سخنان خود بیان کرد: ارتباط میان ادبیات کهن با ادبیات امروزی بسیار قوی است و حتی علوم امروزی از این ادبیات تأثیر گرفته‌اند. وقتی محتوای کتاب‌های جدید را در کتاب‌های قدیمی می‌بینیم، هم احساس غرور می‌کنیم و هم احساس ناراحتی از این‌که چرا از منابع خود غافل شده‌ایم.

نگار ساقریچی نیز در پایان گفت: بخشی مفصل از قالب نمایشگاه هزار داستان در شکل دیجیتال است. در کنار آن، آموزش‌یارانی داریم که کارشان قصه‌گویی برای گروه کودک و نوجوان است. وقتی آن‌ها قصه‌ها را می‌شنیدند، عملیات بازآفرینی اتفاق می‌افتاد. اگر گروه مبتلا به اوتیسم بودند، این بازآفرینی در قالب نقاشی صورت می‌گرفت و اگر کودکان کار بودند، این بازآفرینی در قالب عروسک‌سازی با ابزارهای ساده و اولیه تحقق پیدا می‌کرد که با همکاری موزه عروسک انجام می‌شد. یکی دیگر از این بازآفرینی‌ها در قالب نمایش سایه بود که کودکان آنچه را شنیده بودند، دوباره براساس ذهنیت خودشان می‌نوشتند و برای آن داستان عروسک‌ها را می‌ساختند و نمایش سایه اجرا می‌شد.

موزه‌دار موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک افزود: برای گروه کودکان مهاجر هم قصه‌گویی دیجیتال بسیار جذاب بود که با کمک گروه قصه‌گویی شهرزاد در موزه ملک انجام شد. آن‌ها قصه خودشان را براساس یک اثر ناتمام موزه که اثری از استاد کمال‌الملک بود، خلق می‌کردند و سپس آن را در قالب قصه دیجیتال که ترکیب عکس و نقاشی و روایتی از زبان خودشان و با صدای خودشان بود، بازآفرینی می‌کردند. این قالب‌های نوین، روش‌هایی بود که این داستان‌های کهن، توسط همان گروه‌های سنی کودک و نوجوان به‌عنوان مخاطبان اصلی موزه ملک، در آن‌ها بازآفرینی می‌شدند و شیوه‌های کهن و نو در ادبیات داستانی را به هم متصل می‌کردند.

سی‌امین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار «ما همانیم که می‌خوانیم» از ۲۱ آبان آغاز شده است و تا ۲۷ آبان ۱۴۰۱برگزار می‌شود.

برچسب‌ها:

نظر شما: