کبوتر
مرغ دل باز گرفتار کمان ابرویی است/ ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد[۱]
کبوتر(kabūtar )(=کفتر= کبتر) پهلوی: kapōtar، عربی (حمامه)[۲]
خانوادهی کبوتر (Columbidae) پرندگانی هستند نسبتاً پر جثه و تند پرواز با بالهای نوکتیز و دم نسبتاً بلند که اغلب طرح خاصی دارند. سری کوچک و گردنی نسبتاً کوتاه دارند. روی زمین یا درخت زندگی میکنند در خارج از فصل زاد و ولد بطور دسته جمعی دیده میشوند. پروازی قوی و سریع دارند. نرومادهی آنها همشکل است و روی درخت و یا در سوراخها آشیانه میسازند. جوجههای خود را ابتدا از شیر غدد چینهدان خود تغذیه میکنند.[۳] از دانهها و میوهها تغذیه میکنند. بعضی از گونهی حشرات و کرمها و حلزونها را نیز میخورند.
انواع جنس پرندگان این خانواده کبوتر جنگلی، فاخته، فاختهی خاوری، کبوتر چای، یاکریم، قمری معمولی، قمری خانگی است.[۴] کبوتر در شب، با استفاده از ستارهها راه میپیماید و بادهای جنوبی و شمالی را میشناسد. از باز و شاهین تیزتر است، ولی از آنها میترسد. در صورت دیدن آنها بر زمین میافتد تا او را بگیرند. برای نامهرسانی نر را میفرستند، زیرا قوی است و بخاطر ماده زودتر برمیگردد. اگر کبوتر را بگیرند و دیر زمانی آنرا نگه دارند و یا پرش را ببرند، چون دوباره رشد کند به مکان اولی خود بازمیگردد.[۵] «طوسی» در عجایبالمخلوقات ادامه میدهد: بهترین کبوتر، کبوتر سیاه سوخته و کبود است و کبوتر سپید، ضعیف است. کبوتری که پیر شد، بوسه نمیدهد. تخم کبوتر از آواز رعد آب میشود. بهترین بچهی کبوتر در بهار و پاییز است و در زمستان و تابستان به درد نمیخورد. سالی یکبار نرو ماده را از یکدیگر جدا میکنند تا آرزومند یکدیگر شوند و تخمهایش را تباه نکنند. اگر «سقر» یا انجیر خشک بکوبند و به کبوتر بدهند، از صاحبش جدا نمیشود. اگر بال کبوتر را با انگشتری طلا داغ کنند، از آن خانه نپرد. این خاصیت طلا است، نه انگشتری. همچنین گویند: اگر خون کبوتر را در سایه خشک کنند و بسابند و در چشم کنند، تاریکی و شبکوری را ببرد. گوشت کبوتر معده را خراب میکند.[۶]
استخدام کبوتران برای رسانیدن نامهها در تاریخ کاری بسیار دیرینه است، چنانکه در تورات آمده است که، نوح برای نخستین بار از کبوتر در این راه سود جست. یکی از نخستین اقوامی که از کبوتران برای فرستادن نامهها سود جستند، ایرانیان بودند. مردم یونان نیز راه و رسم پرورش کبوتران را آموختند و در گزارش اخبار بازیهای المپیک از آن بهرهور شوند. پس از ایشان، رومیان نیز در مسابقات از کبوتران استفاده کردند و نخستین کسی که از ایشان بدین کار دست یارید، یکی از قهرمانان در جزیرهی «ایچنی» بود که کبوتری با خود به مرکز بازیهای المپیک برد و هنگامی که بر حریفان خویش پیروز شد، قطعهای از پارچه به گردن وی آویخت و او را رها کرد تا در آنروز، پیروزی وی را به اطلاع خانوادهاش برساند. گاه میشد که بال کبوتران را سرخ میکردند. چنانکه «تورسینوس» اینکار را کرد و بدین وسیله پدرش را از پیروزی خویش در بازیهای المپیک آگاه ساخت.[۷]
در دورهی اسلامی، توجه رهبران حکومت اسلامی به استفاده از کبوتران پیغامبر، کمتر از توجه ایشان به «برید» زمینی نبوده است. در سراسر قلمرو اسلامی اداراتی وجود داشت که بازرسی کار این کبوتران به عهدهی آنها بوده و کارمندانی که در برجها، به مراقبت رفت و آمد کبوتران میپرداختند. و رستههایی نیز آماده خدمت بودند که بوسیلهی آنها، دستهدسته، کبوتران را از فرودگاههای اصلی به فرودگاههای فرعی، گسیل میکردند. میگویند نخستین بار در موچل، کبوتران را به کار پیامبری و بردن نامهها گماشتند و سپس در مصر به روزگار فاطمیان و عباسیان، در فاصلهی بین اسکندریه، در سوریا و شهر بغداد، مخابرات پیوسته بوسیله کبوتران انجام میشد و این کار بوسیلهی کبوتری بود بنام کبوتر جلب.[۸]
... اما چگونگی استفاده از کبوتران نامهبر، بدین گونه بود که نام را زیر بال یا به دم آنها میبستند و نیز مرسوم بود که برای اطمینان بیشتر به رسیدن نامهها، از دو کبوتر استفاده میشد که در فاصلهی یکی دو ساعت، پشت سر هم فرستاده میشدند، که اگر یکی از آن دو کبوتر، صید پرندگان شکاری میشد، اطمینان داشته باشند که دیگری خواهد رسید. همچنین، عادت بر این بود که، در روزهای بارانی و یا قبل از اینکه کبوتران به حد کافی تغذیه کنند، آنها را نفرستند.[۹]
بعضی مواقع به پای کبوتر نامهبر و معلَّم (=آموخته) زر میبستند، از آن جهت که اگر گرفتار شود، زر را از پای او برگیرند و از کشتنش صرفنظر کنند و بدانند که کبوتر معلَّم و آموخته است.[۱۰]
چون کبوتر رفته بالا وآمده بر پای خویش/ بستهٔ زر تحفه و خط امان آوردهام <خاقانی>
شاردن در سیاحتنامهی خود مینویسد: ایرانیان کفترخانههای عظیمی از آجر بنا میکنند و رویش گچ و آهک میکشند و در تمام سطوح داخلی دیوارهی بنا، از بالا به پایین سوراخهایی احداث میکنند تا کبوتران در آنها آشیانه نمایند. کلیهی کسانی که مایل به داشتن کبوترخانه باشند ـ به استثنای سکنهای که مقدین به مذهب رسمی کشور نیستند ـ میتوانند آنرا بسازند. در این مورد، هیچگونه شرطی انحصاری و امتیازی وجود ندارد، فقط مالیات کود میپردازند. در حوالی اصفهان بیش از سه هزار کبوترخانه میشمارند.
تمامی اینها چنانکه من (شاردن) دیدهام، بیشتر برای تحصیل کود است، نه پرورش و تغذیهی کبوتران. کفتربازی با وجود ممنوعیت رسمی، یکی از تفریحات و مشغولات عوامالناس و در دهات و حتی شهرها بشمار میرود. ایرانیان کبوترهای وحشی را بوسیلهی کبوترهای اهلی که بخصوص برای همین منظور پرورش یافتهاند، جلب میکنند. چنانکه تمام روز، آنها را دستهدسته به دنبال وحشیان میرانند و آنها نیز، هر چه پیدا میکنند، وارد صفوف خویش میسازند و به کبوترخانههای مزبور هدایت میکنند. بعضی اوقات کبوتران اهلی، کبوترهای اهلی دیگری را با خود بههمراه میآورند و بدین طریق در یک چشم بهم زدن، یک کبوترخانه، کاملاً خالی و غارت میشود. در این مورد قانون و مجازاتی وجود ندارد. کبوتری که داخل کبوترخانه دیگری میشود، کبوتر وحشی شمرده میشود. اینگونه شکارچیان را کفترباز یا کفترپران گویند که به معنی گول زدن و دزد کبوتر است. و این اصطلاحات در اخلاقیات فضاحت را میرساند. در حقیقت این کبوتربازان، تمام روز را به کفتربازی میگذرانند و حتّی سوز و سرما، مانع حرفه آنها نیست.[۱۱]
[۱]- حافظ، ص ۱۳۶.
[۲]- فرهنگ معین، ذیل کبوتر.
[۳]- شرمت ناید که چون کبتر/ روزی خوری از دهان مادر. (گزیدهی خاقانی، ص ۳۸۵).
[۴]- پرندگان در ایران، ص ۱۸۷.
[۵]- عجایبالمخلوقات، طوسی، ص ۵۲۱.
[۶]- عجایبالمخلوقات، طوسی، ص ۵۲۲.
[۷]- A short history of the saracens london 1931.. نقل از مجلهٔ هنر و مردم، شماره ۱۱۳ و ۱۱۲.p.18.
[۸]-زبدة الکشف الممالک، چاپ پاریس، ص ۱۷ به نقل از مجلهی هنر و مردم شماره ۱۱۳ و ۱۱۲.
[۹]-مجلهی هنر و مردم، ص ۴۵و۴۴، شمارهٔ ۱۱۳ و ۱۱۲.
[۱۰]-گزیدهی خاقانی، دکتر سجادی، ص ۲۴۹.
[۱۱]- سیاحتنامهی شاردن، ج ۴، ص۱۲۴.