مرغ حق
مرغ حق
مرغ حق (Otus brucei) از خانوادهی جغدیان (Strigidae). نامهای دیگر آن شبآهنگ. مرغ شباهنگ. شبآویز. دشت ماله. بیلباقلی. ابوحکب. چوک. هوگویک. چوکک. ضوع. بایغوش. بایقوش. بیغوش. مرغ حقگو. مرغ حقگوی[۱].
در سکهی روبهرو تصویر جغدی را میبینیم که روبروی میمونی ایستاده است. گوشپرهای آن کاملاً مشهود است و چشمهای درشت و گردن خیلی کوتاه دارد؛ دم درازی دارد و ساق پا تا زیر زانو پوشیده از پر است. بالهای آن نواری و سینه بدون نقش است. با توجه به مشخصات فوق این پرنده احتمالاً «مرغ حق» است.
مرغ حق یکی از کوچکترین انواع جغد است که اندازهی آن حدود ۱۹ سانتیمتر است. شاخصترین ویژگی این پرنده که از آن طریق شناخته میشود کوچک بودن و داشتن «گوشپر» است، اگر چه گوشپرهای این پرنده معمولاً فقط در هنگام خطر بلند میشود و در بقیهی اوقات خوابیده است و به سختی قابل تشخیص است. پر و بال آن پر از خطوط موجدار و خالهای قهوهای مایل به خاکستری است، که خود را در میان درختان به طرز شگفت آوری استتار می کند. در مقایسه با جغد کوچک؛ سری کوچکتر و برآمدهتر دارد. جثهاش از پرنده مزبور لاغرتر و در سمت دم باریکتر و دمش نیز درازتر است. برخلاف جثه کوچکی دارد صدای یکنواخت آن خیلی مشخص است ، بیشتر هنگام شب فعالیت می کند ، منبع غذایی مرغهای حق بسیار گسترده بوده و شامل انواع حشرات بزرگ، کرم خاکی، دوزیستان، خزندگان، پستانداران کوچک مثل موش و خفاش، ماهی و پرندگان کوچک میباشد.
برخلاف جثهی کوچکی دارد صدای یکنواخت آن خیلی مشخص است، بیشتر هنگام شب فعالیت میکند، منبع غذایی مرغهای حق بسیار گسترده بوده و شامل انواع حشرات بزرگ، کرم خاکی ، دوزیستان، خزندگان، پستانداران کوچک مثل موش و خفاش، ماهی و پرندگان کوچک میباشند. این پرنده قدرت شنوایی بسیار قوی دارد و همین باعث شده است که شکارچی ماهری باشد و صدای طعمه را در هر مکانی که نشسته تشخیص دهد. استتار او در میان درختان نیز به او بیشتر در این امر کمک می کند. پنجه های خمیدهاش بسیار دقیق برای شکار طراحی شده و از آن برای تکهتکه کردن طعمه بهره میگیرد. مرغ حق اصولاً پرندهی منزوی و گوشهگیری است و در درختهای مجاور مناطق مسکونی ، باغها و باغچهها و همچنین در ساختمانهای قدیمی دیده میشود. بیشتر ترجیح میدهد درختان کهنه و قدیمی را انتخاب کند و در میان سوراخهای آن و گاهی در لانهٔ متروک پرندگان دیگر آشیانه میسازد[۲].
مرغ حق در فرهنگها بدین صورت تعریف میشود: مرغی که شبها صدا کند و نغمهاش شبیه حقحق است. گاهی کنایه از مرد کامل و مرشد راهدان است:
چون صفیری بشنوی از مرغ حق ظاهرش را یاد گیری چون سبق
اصطلاحاتی است مر ابدال را که از آن نبود خبر جهال را مولوی
مرغ حق گاهی با نام مرغ زیرک نیز خوانده میشود: مرغ زیرک مرغی است که به دوپا از درخت آویزان شده به آواز بلند حق حق کند و به معنی طوطی هم آمده است[۳].
بس دل چون کوه را انگیخت او/ مرغ زیرک با دو پا آویخت او <مولوی>
در فرهنگ عوام نیز روایات و داستانهای زیادی در مورد مرغ حق گفته شده است:
برادری با خواهرش سر ارث دعوا میکند چون میخواسته دو بهر ببرد و یکی به خواهرش بدهد ولی خواهرش قهر کرده، فرار میکند و برادرش مرغ حق میشود و از آنوقت به انتظار خواهرش میگوید: بیبی جون دو تا تو، یکی من. به روایت دیگر میگویند: یک دانه گندم از مال صغیر خورده و در گلویش گیر کرده است. آنقدر حق حق میگوید تا از گلویش سهچکه خون بچکد[۴].
مرغ حق را دهن آلوده نمیگشت به خون/ سخن حق اگر اینگونه گلوگیر نبود <امیری فیروزکوهی>
بر اساس این باور، صادق هدایت نویسندهی معاصر ایرانی داستان کوتاه «سه قطره خون» را نوشت که آنرا از نقطههای آغاز داستاننویسی جدید در ایران میدانند.
در جنوب ایران این پرنده را «وَقّه» مینامند و معتقدند بعد از زایمان هر زن مرغ حق در آسمان ظاهر میشود و صدا میکند. اطرافیان زائو پس از شنیدن صدای مرغ حق نوزاد را از روی زمین یا گهواره بلند میکنند و بر روی زانوی خود میگذارند و در این ضمن ناسزاهایی نثار مرغ حق میکنند. اگر زائو هم خواب باشد باید او را بیدار کرد. اگر بچه را از روی زمین بلند نکنند، کبود میشود و یا ناخنهایش سیاه میشود. (با توجه به علایم احتمالاً باید «سندرم خفگی نوزاد» باشد). در این صورت برای رفع خطر باید او را از روی رودخانه عبور داد (بهوسیلهٔ سبد یا درون قایق یا از روی پل) و یا گوشهایش را سوراخ کرد. همچنین میتوان نوزاد را در بازار گردش داد. بعضی از مردم به خاطر دفع گزند مرغ حق را خشک میکنند و بر سر زائو میآویزند.
[۱] -لغتنامه دهخدا، ذیل «مرغ حق»
[۲]- اسکات، درک. ص 200-201
[۳] -لغتنامهٔ دهخدا، ذیل مرغ زیرک.
[۴] -هدایت، صادق. ص 135