بنفشه Viola odorata
ـ بنفشۀ معطّر، بَنَفسَج، وَنَفشَک، وَنوُشَه، وَنوُش.
ـ نام انگلیسی: violet, sweet violet
ـ تیرۀ Violaceaee (تیرۀ بنفشه)
ـ این جنس در ایران 14 گونه گیاه علفی یکساله یا چندساله دارد. گونههایV.pachyrrhiza و V.spathulata انحصاری ایران هستند. این گیاه علاوه بر ایران در ترکمنستان، ازبکستان، مناطق مدیترانهای، شبهجزیرۀ بالکان، جنوب روسیه، آناتولی، آسیای مرکزی، سیبری غربی و شرقی، افغانستان، پاکستان، کشمیر، قبرس، قفقاز، مجارستان، رومانی، بلغارستان، شبهجزیرۀ عربستان، سوریه، لبنان و فلسطین میرویند.
ـ «خاقانی شَروانی» (ف: 595 ق.) گوید:
من چون بنفشه بر سر زانو نهاده سر
زانـو بنفـشهرنگتر از لب هــزار بار
ـ اورباسیوس میگوید به رومی «یاوْن» و به سُریانی «مَنَشخا» نامیده میشود. روغن بنفشه به رومی «فسوشالَیون» نام دارد (الصّیدنه). گیاهیاست بهاندازۀ یکوجب تا یکوجبونیم با شاخههای باریک و بر سر هر شاخی یک گل خوشبوی بنفشرنگ. صفراآور است؛ مخصوصاً آنچه که در معده و روده مانده باشد. تشنگی را فرو مینشاند. جهت تسکین تبهای سخت و خفقان و غَشْیْ آن را با ماءالشّعیر میخورند. جهت درمان ذاتالرّیه، ذاتالجَنب، سردرد، زکام و سوزش مثانه مفید است (مخزنالأدویه). در درجۀ اوّل سرد و تر است. خون معتدل ایجاد میکند. اگر بنفشه و برگ آن را با قاووت (آرد) جو ضماد کنند، ورم گرم را فرو مینشاند. روغن بنفشه برای گَری (جَرَب) داروی خوبی است. بو کردن و بر سر مالیدن آن سردرد را تسکین میبخشد. بنفشه و بهویژه مربّای آن با شکر درمان سرفۀ گرم است و سینه را نرم میکند. شربت بنفشه علاج درد کلیه است. ملیّنی ملایم است. خوردن بنفشۀ خشک، صفرا را بیرون میراند (مبانی طب سنّتی). این گیاه حاوی اسانسهای فلاونوئید است که عنصر اصلی ترکیبکنندۀ آنها نوعی ستن بهنام ایرون میباشد. همچنین ساپونین و اسیدهای آلی دارد. گلهای آن محتوی نوعی مادۀ رنگی بهنام ویولاروبین هستند. این گیاه برای جوشاندههای ضدّروماتیسمی بهکار میبرند. در مصارف خارجی از آن در کمپرسهای ضدّالتهاب و برای پاککردن زخمهای عفونی، جراحتها و ناراحتیهای پوستی استفاده میکنند (گیاهان دارویی).