زَعفَران Crocus sativus
ـ کُرکُم، جادی، جاذی، اَیدَع، مَردَغوش، مَردَقوش، جِساد، صَفران، جَفران، ریهقان، عبیر، رادن.
ـ نام انگلیسی: saffron, crocus
ـ تیرۀ Iridaceae (تیرۀ زعفران/ زنبق)
ـ این جنس در ایران 9 گونه دارد که گونۀ فوقالذّکر بهصورت کاشتهشده و بهعنوان یکی از ادویههای مهم ایران در مناطق مختلف استان خراسان کشت میگردد. گونههای C.michelsonii, C.almehensis, C.gilanicus, C.caspius انحصاری ایران و گونههای C.haussknechtii, C.speciosus, C.cancellatus علاوه بر ایران در جنوب یوگسلاوی، یونان، آناتولی، عراق و قفقاز نیز میرویند.
ـ «خاقانی شَروانی» (ف: 595 ق.) گوید:
گر کسی را زعـفران شادی فـزاید، گو فزای!
چون تو با غم خو گرفتی زعفران کس مخور
* * * * * * * * *
ـ به رومی «اَنیخوس» و «قُروموا»، به سُریانی «کُرکِما»، نزد جالینوس «قوروقوس»، به دَری و در طسّوج اصفهان «جفران»، در سجستان «شَبورَک» و به هندی «کُنکون» نامیده میشود. برگهای زعفران «قیدومه»، «رقان»، «خشیف»، «رقون» و «شوران» نامیده میشود (الصّیدنه). این گیاه از داروهای محلّل است و نُضج آورد و قوّت اندامهای باطن کند چون بخورند یا بر اندام طِلا کنند و سُدَد بگشاید اندر جگر و رگها و داروها را به همۀ اندامها برساند و ادرارالبول آورد و گونه نیکو کند و معده را زیان کند و درد سر آورد و سر سنگینی کند و گوشاسب [خواب طولانی و احتلام] آورد و مغز را بیاکند، سر پاک کند (الأبنیه). درجۀ اوّل خشک و دوّم گرم است. قبضکننده و گُدازنده است و عفونت را میزداید. خوردن آن رنگ و رو را صفا میدهد. دیده را جلا میبخشد. توانبخش قلب و خوابآور است. اشتها را از بین میبرد و شهوتانگیز است (مبانی طب سنّتی). کُلالههای این گیاه محتوی کروسین (مادۀرنگی کاروتنوئید که شبیه به گلوکوزید است)، عصارهای تلخ، پیکروکروسین و دیگر مواد است. مصرف زیاد آن موجب خونریزی، تهوّع، سرگیجه و اسهال میشود (گیاهان دارویی).