طرخون
ـ تَرخون، تَلخون، تَرخان، طُرخون، طرخونی، الحَوْدان، ذُعلوق، غَرمانوش، رُعلول.
ـ نام انگلیسی: tarragon, estragon, wild dragon
-نام لاتین: Artemisia dracunculus
ـ تیرۀ Compositae (تیرۀ مرکّبیان)
ـ این جنس در ایران 34 گونه گیاه علفی یکساله و چندساله دارد که در سراسر ایران پراکندهاند. گونههای انحصاری آن در ایران عبارتند از: A.melanolepis و A.kermanensis و دیگر گونههای آن علاوه بر ایران در قفقاز، سیبری، ترکمنستان، افغانستان، پاکستان، آسیای مرکزی، ارمنستان، آناتولی، عراق، هیمالیا، تبت و اروپا نیز میرویند. پراکندگی جغرافیایی این گیاه بهوسعت ایران بوده و از دشتهای پست ساحلی تا ارتفاعات کوهستانی را پوشش میدهد. گونۀ A.siberi باارزشترین گونه برای تغذیۀ دام و نیز از گیاهان بردبار مناطق بیابانی و نیمهبیابانی ایران است.
ـ جالینوس «هوبلوس» مینامد. به بلخی «غَرمانوش» نامیده میشود (الصّیدنه). نباتیاست معروف در بلاد ایران خصوص در فارس و در شیراز کثیرالوجود. بَرّی و بُستانی باشد و نبات آن هم از تخم و هم از قلم شاخ آن بههم میرسد و در طعم آن حِدّت و قُبوضَت و عُفوصَت و اندک حلاوتی است و بیخ بَرّی آن عاقِرقَرحا است. بادشکن است و زُدایندۀ خلطهای لزج، بازکنندۀ گرفتگیهای مجاری بدن، تقویتکنندۀ معده، اشتهاآور و جاذب رطوبتها است. خائیدن آن خوشبوکنندۀ دهان و تغییردهندۀ ذائقه است و جهت اصلاح هوای وبایی و طاعون مفید است (مخزنالأدویه). درجۀ دوّم گرم و خشک است. جویدن و نگاهداشتن آن در دهان در بهبود زخم و جوش درون دهان نافع است. اشتهای جماع را نابود میکند (مبانی طب سنّتی). مادۀ مؤثّرۀ اصلی آن نوعی اسانس روغنی است که محتوی استراگل، فلاندرن، موادّ تلخ و تاننهاست (گیاهان دارویی).