گـَزَنه Urtica urens

ـ گزنۀ سگ، گزنۀ دوپایه، گِزگِزک، گِزگِز، اَنجَرَه، اَنجُرَه، نبات­النّار، کجیت، هُرتیکِه، حریق، قُرَّیص، قُرّیس.

ـ نام انگلیسی: dog nettle, dwarf stinger

ـ تیرۀ Urticaceae (تیرۀ گزنه)

ـ این جنس در ایران 3 گونه گیاه علفی همه­جاروُی دارد. غالباً گونه­های مختلف این جنس در جهان به­عنوان گیاه جهانْ­وطنی شناخته می­شوند.

* * * * * * * * *

ـ اورباسیوس آن را به نام «اقالیفی» ذکر می­کند و آن به عربی «قُرَّیص» است (الصّیدنه). اگر برگ کوبیدۀ آن را در بینی بچکانند، خون­دماغ را قطع کند و اگر نیم­مثقال مُرّ صافی به­صورت شیاف درآورده و زنان به­خود بردارند موجب جاری­شدن خون عادت ماهیانه گردد. ضماد برگ تازۀ آن آماس رحم چاره سازد و غدّه­های چرکین را بگشاید. اگر آن را با عسل بیامیزند و بر زگیل مالند، موجب افتادن آن گردد (مخزن­الأدویه). رازی از قول دیسقوریدوس گوید: وقتی نوعی انجره را با مِلح به­صورت ضماد مصرف کنند در درمان زخم­های ناشی از گزیدن سگ و نیز زخم­های بَد و چرکین و سرطانی مؤثّر است (الحاوی). مزاج آن در درجۀ سوّم گرمی و دوّم خشکی است. اگر خاکستر یا تخم انجره را ضماد کنند در علاج ورم سرطانی سودمند است. خوردن تخم گزنه با پیاز و تخم­مرغ شهوت­انگیز است. در درمان بیماری­های پوستی مؤثّر است. مسهل، ضدّکِرم، مدرّ، بندآورندۀ خون، برطرف­کنندۀ سرماخوردگی و درمان بیماری قند است (مبانی طب سنّتی). پُرزهای گزنه محتوی اسید فُرمیک، مواد پروتئینی ناشناخته، رزین، استیل­کولین و هیستامین هستند که باعث تحریک و ایجاد کیسه­های خارشی روی پوست می­شوند. سرشاخه­ها و برگ­ها محتوی تانن­ها، اسیدهای آلی کلروفیل، ویتامین C، پروویتامین A و نمک­های معدنی­اند. مصرف آن مبادلات متابولیکی را تقویت نموده، فعّالیت غدد آندوکرین و تولید گلبول­های قرمز را تحریک می­کند (گیاهان دارویی).

نظر شما: