خَرزَهره Nerium oleander

ـ خرزهرج، خورزهره، دفلَی، خورَه، سمُّ­الحِمار، وَردالحِمار، آغو، جَبَن، جَبین، پهی، پی­خوره، شبرنگ، کیش، گیش، جور، جار.

ـ نام انگلیسی: common oleander, oleander, willow of the brook, rose laurel

ـ تیرۀ Apocynaceae (تیرۀ خرزهره)

ـ این جنس در ایران 2 گونه گیاه درختـچه­ای دارد که معمولاً در بسـتر رودخانه­های مناطق گرمسیری می­رویند. انواع پرورش­یافتۀ آن نیز در غالب نقاط در حاشیۀ خیابان­ها پارک­ها و منازل کاشته می­شود.

ـ «دقیقی طوسی» (ف: 367 تا 370 ق.) گوید:

دفلی­ست دشمن من و من شهد جان­نواز

چون شهد، طعم حنظل و خـوُرَه کجا بود

ـ جالینوس آن را «دافنی» نامیده است. به سِندی « قَنویر» و به هندی «کَنیر» نامیده می­شود. به فارسی «خرزهره» می­گویند زیرا خرها و تمام چهارپایان را می­کُشد (الصّیدنه). پخته­اش و برگش را استعمال کنند به ضماد، آماس­های سخت بگشاید و گَر و کَنه را ببَرد و کسی را که همی پوست بازهِلَد سود دارد و نیز درد پشت­زانو و زانو را سود کند چون طلا کنند (الأبنیه).

نظر شما: