نمایشگاه منتخب هنر اسلامی ایرانی: دوره قاجار

​مروری بر نفایس هنر دوره قاجار از گنجینه کتابخانه و موزه ملی ملک

نمایشگاه منتخب هنر اسلامی ایرانی: دوره قاجار

حکومت و هنر دورۀ قاجار

طایفۀ قاجار یکی از طوایف ترکان اُغوز بودند که در سدۀ هفتم هجری قمری و به­هنگام هجوم چنگیزخان از مرکز آسیا به سمت غرب انتقال یافتند و بعدها یکی از هفت طایفۀ قزلباش و از دستیاران شاه­اسماعیل صفوی شدند. شاه­عباس اول با توجه به افزایش تعدادشان آن‌ها را مأمور حفظ مرزهای مهم کشور از جمله ولایت گرگان و قلعۀ مبارک­آباد، آق­قلعۀ امروزی، که از بناهای نظامی شاه­طهماسب اول بود کرد. یکی از رؤسای این طائفه فتحعلی­خان پسر شاهقلی­خان از تیرۀ اشاقه­باش و رئیس تیرۀ قوانلو بود. آغامحمّدخان پسر ارشد محمّدحسن­خان و نوۀ فتحعلی­خان بود که در روزگار نادرشاه اسیر و به دستور عادلشاه مقطوع­النسل شد. وی در 17سالگی و پس از مرگ پدرش در جنگ با شیخ­علی­خان زند به دستور کریم­خان به شیراز برده شد. آغامحمدخان روز فوت کریم­خان (13صفر 1193هجری قمری) به شتاب و به همراه سواران و اسبان ورزیده به سمت تهران رهسپار شد و خود را پادشاه خواند و پس از سال­ها جنگ و کشمکش با رقیبان نهایتاً در سال 1210هجری قمری تاجگذاری کرد و بدین ترتیب سلطنت قاجاریه رسماً تأسیس گردید. پس از حکومت وی که حدود 15سال به طول انجامید به ترتیب فتحعلی ­شاه (36سال و 8ماه)، محمدشاه (14سال)، ناصرالدین شاه (48سال)، مظفرالدین شاه (10سال)، محمدعلی شاه (3سال) و احمدشاه (16سال) به سلطنت رسیدند و عاقبت پس از حکومت 130ساله با خلع احمدشاه با رأی مجلس شورای ملی در سال 1344هجری قمری حکومت قاجار به پایان رسید.

تجربۀ مواجهۀ نزدیک جامعۀ ایران با غرب و هنر آن از میانۀ عصر قاجار آغاز شد. پادشاهی فتحعلی­شاه و محمدشاه سرآغاز ورود صنعت چاپ و واردات گستردۀ کالاهای اروپایی از جمله نقاشی­ها و آثار هنری بود. عهد ناصری و مظفری و سفرهای چندبارۀ ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه به فرنگ اوج ورود گستردۀ مظاهر فرهنگ غرب به ایران بود که از آن جمله می­توان به تأسیس مدرسۀ دارالفنون و آموزش اساتید اروپایی و ایرانیان اروپارفته به محصلین، تأسیس کارخانۀ ابریشم­تابی، ورود نخستین دوربین­های عکّاسی داگرئوتایپ و دوربین فیلمبرداری و دستگاه فُنوگراف، ایجاد نخستین خط تلگراف، ساخت تکیه دولت برای اجرای نمایش تعزیه، ایجاد نخستین ارکستر نظامی، راه­اندازی نخستین خط ­آهن، و... اشاره کرد. علاوه بر محصّلین دارالفنون که برای تحصیل علوم نظری و عملی راهی فرانسه می­شدند بسیاری از هنرمندان نیز برای تحصیل و آموزش علوم و هنرهای غربی رهسپار فرنگ شدند که می­توان از هنرمندانی چون ابوالحسن­خان صنیع­الملک، علی­اکبرخان مزین­الدوله، عبدالمطلب مستشار و کمال­الملک یاد کرد.

نگارگری سبک قاجار که در واقع ادامۀ تاریخی سبک­های سنتی پیشین شامل شیوۀ دیوارنگاری­های صفوی و نقاشی­های کلاسیک اروپا بود که در آغاز مایه­های ایرانی آن بیشتر بود و در میانه به­طور مساوی از هر دو مایه گرفته و در پایان دوره به تدریج به کپی­برداری از آثار استادان رنسانس می­پردازد. پیکرنگاری درباری نیز یکی از شیوه­های معروف و مختص نقاشی قاجاری است که اوج تلفیق سنت­های ایرانی و اروپایی را نشان می­دهد و میرزا بابا، مهرعلی، عبدالله خان و محمدحسن افشار از مشاهیر این فن به شمار می­آیند. همچنین می­توان از سبک رایج موسوم به گل و بلبل یاد کرد که از آثار گل و مرغ شفیع عباسی و محمدباقر الهام گرفته­اند و بیشتر برای تزیین جلد نسخه‌های خطی، قاب آیینه و قلمدان­های لاکی استفاده می­شد. ناگفته نماند که تأثیر عکاسی بر نگارگری دورۀ قاجار امری غیرقابل انکار است به­طوری که در نگاره­هایی که از ناصرالدین شاه ترسیم شده نقوش زینتی لباس به همان ظرافت نقوش قالی به تصویر درآمده­اند.

هنر خوشنویسی نیز که تا اوایل سدۀ دوازدهم هجری به وجود استادان بزرگ و نابغۀ خط و شاگردان و پیروان آنان مفتخر بود و به درجۀ اعلای ترقی و رواج رسیده بود به دلیل بروز فتنه­ها و آشوب­های متوالی دچار فترت و تنزل شد و در آغاز سدۀ سیزدهم هجری کم­کم به این هنر و خصوصاً خط نستعلیق توجه شد و از نیمۀ دوم سدۀ سیزدهم تا اوائل سدۀ چهاردهم هجری از نو رونق یافت و عدّه­ای از زبردست­ترین خوشنویسان ظهور یافتند که از مشاهیر آنان می­توان به خاندان وصال شیرازی، میرزا عباس نوری، میرزا غلامرضا اصفهانی، میرزا فتحعلی حجاب، میرزا محمدشفیع تبریزی، سیدعلی­اکبر گلستانه و عمادالکتاب قزوینی اشاره کرد. تنی چند از پادشاهان و شاهزادگان قاجاری نیز دستی به قلم داشته و آثاری از ایشان به جای مانده است مانند فتحعلی شاه، ناصرالدین شاه و ام‌سلمه دختر فتحعلی شاه و یا سیاستمدارانی همچون قائم مقام فراهانی و امیرنظام گروسی که سبکی خاص در خط شکستۀ تحریری از خود بجای گذاشتند.

صنایع نوظهور عکاسی و سینما و ضبط اصوات با فاصلۀ اندکی از زمان پیدایش و رواجشان در اروپا و در روزگار محمدشاه به ایران رسیدند ولی عهد ناصری را باید دوران شکوفایی عکاسی دوران قاجار برشمرد. وی که خود اهل ذوق و هنر و علاقمند به عکاسی بود با تأسیس عکاسخانۀ کاخ گلستان و برپایی رشتۀ عکاسی در دارالفنون و نیز تشویق و حمایت عکاسان تصاویر هنری و اسناد تاریخی ارزشمندی را از آن روزها ثبت و ضبط کرده است. ورود سینما و دوربین فیلمبرداری نیز با سفر مظفرالدین شاه به فرنگ گره خورده است که ظاهراً شاه قاجار به قدری مجذوب این وسیله شده بود که میرزا ابراهیم خان عکاس­باشی را مأمور خرید و آموختن کار با دوربین نمود و آن را به عنوان تحفۀ سفر فرنگ برای زنان حرمسرای خود به ایران آورد. نخستین صدای ضبط­شده بر روی استوانه­های مومین فُنوگراف (حافظ الأصوات) نیز از این شاه قاجار به یادگار مانده است.

دربارة صنایع فرش و نساجی نیز آنچنان که از اسناد و مدارک بجای­مانده برمی­آید در ابتدای دوران قاجار و در روزگار فتحعلی­شاه تولید قالی ایرانی رونق بیشتری داشت و بازار بهتری نسبت به دیگر تولیدات مانند حریربافی، ابریشم­بافی و ریسندگی به دست آورده و از شهرتی جهانی برخوردار بوده است. در این دوران همگام با پارچه­بافی سنتی پارچه­های نخی ارزان­قیمت اروپایی نیز به ایران وارد شد که صنایع بافندگی ایران را با خطر جدی روبرو کرد. با انعقاد عهدنامه­های گلستان و ترکمانچای نیز مسیر ورود انواع کالاهای فرانسوی و روسی به ایران فراهم شد و در نتیجه صنعتگران ایرانی بیشتر متضرر شدند. این روند در دوران محمدشاه نیز ادامه یافت ولی در عهد ناصری علماء با ترغیب مردم به خرید و مصرف منسوجات داخلی و تجار با تأسیس شرکت نساجی اسلامیه با 18 شعبه در شهرهای مختلف به مبارزه با سلطۀ تجاری اروپاییان برخاستند هرچند نهایتاً اروپاییان که در صدد کسب منافع بیشتر بودند اقدام به ترغیب مردم به تغییر نوع پوشاکشان کردند که بی­توجهی شاهان قاجار و اعتقادات غربگرایانۀ درباریان موجب گسترش انواع پارچه و پوشاک غربی در جامعۀ ایران شد. البته ذوق صنعتگر ایرانی فنون و شیوه­های متنوعی را در زمینۀ دوخته­دوزی­های ایرانی پدید آورد و انواع رودوزی مانند گلابتون­دوزی، نقده­دوزی، ملیله­دوزی، خوس­دوزی، سلسله­دوزی، رشتی­دوزی، بخارادوزی، پیله­دوزی، و... با اسلوب­های زیبا با تلفیق بسیار ماهرانه از نقش­مایه­های ایرانی و اروپایی بر روی انواع پارچه­های داخلی و خارجی به وجود آمد.

از نکات قابل ذکر دربارة فرهنگ و هنر عصر قاجار تأثیر خاندان­های متمکن ایرانی در حفظ و حراست از مواریث فرهنگی است که می­توان به خاندان قائم مقام فراهانی (در نظم و نثر و نقاشی و معماری و موسیقی)، خاندان معیرالممالک (در معماری تلفیقی و نگارگری و موسیقی)، خاندان غفاری کاشانی (در نقاشی)، خاندان صبای کاشانی (در ادبیات و موسیقی)، خاندان وصال شیرازی (در خوشنویسی و ادبیات و موسیقی)، خاندان فروغی (در سیاست و ادبیات)، خاندان هدایت (در سیاست و ادبیات و موسیقی)، خاندان پیرنیا (در سیاست و تاریخ­نویسی و موسیقی) اشاره کرد.

در انتها باید چنین گفت که هرچند بی­توجهی برخی از سلاطین قاجار به هویت ایرانی، زبان پارسی و شیوه­های ایرانی حکمرانی دست شاهان قاجار را در بسیج مردمی در چالش­های بزرگ ملی ازین سرمایۀ بزرگ تهی کرد و آن‌ها به نیروی معنوی روحانیون تکیه کردند که نهایتاً در ماجرای مشروطه با پیوند این نیروی معنوی به تحصیل­کردگان به زیان استبدادشان تمام شد، اما دولت قاجار با وجود تمام این کاستی­ها و نقاط ضعف به عنوان پشتیبان و پرورندۀ یک فرهنگ شاخص و قابل توجه در طول تاریخ ایران قاجاریه در مقایسه با سایر کشورهای مسلمان دنیای اسلام در خاورمیانه از جمله مصر و حتی دولت عثمانی کارنامه­ای روشن دارد.

نظر شما: