برخی مدعی هستند بر پایهٔ نظریهٔ "حضور دیرین مردم آریایی در خاور نزدیک و میانه" که توسط جمعی از تاریخدانان به ویژه جهانشاه درخشانی ارائه شدهاست، واژهٔ "مَدَه" در نوشتارهای میانرودان به نادرست به معنای عام سرزمین ترجمه شدهاست که در واقع با برخی از اسناد باستانی سازگار نمیباشد. بر پایهٔ این نظریه دست کم از هزارهٔ سوم پیش از میلاد مادها در بخشهای غربی ایران حضور داشتهاند.
هخامنشیان(۵۵۹- ۳۳۰ق.م)
هخامنشیان به عنوان اولین امپراطوری ایرانی، درابتدا شاهان بومی پارس و انشان بودند. کورش دوم یا کورش کبیر پس از تسلط بر ماد و فتح لیدی و بابل در سال ۵۵۹ پیش از میلاد امپراتوری هخامنشی را بنیاد نهاد. امپراطوری هخامنشی بر بخش بزرگی از دنیای آن روزگار - از رود سند تا دانوب و از آسیای میانه تا آفریقا – حکمروایی میکرد. دوره پادشاهی داریوش سوم آخرین شاه هخامنشی مقارن بود با ظهور اسکندر و حمله وی به ایران و وقوع جنگهای متعددی میان این دو که سرانجام منجر به شکست داریوش و انقراض امپراتوری هخامنشی در سال ۳۳۰ پیش از میلاد شد.
سلوکیان(۳۱۲- ۲۴۷ ق.م)
در منازعات جانشینی پس از مرگ اسکندر، سلوکوس مقدونی با پیروزی بر حریفان خود موفق به دست گرفتن قدرت شد و سلسله سلوکیان را در سال ۳۱۲ پیش ازمیلاد پایه گذارد. قلمرو تحت حاکمیت سلوکیان از میانرودان در غرب تا افغانستان در شرق گسترده بود و بعدها سوریه و آسیای صغیر نیز در زمره قلمرو ایشان درآمد. فرمانروایی جانشینان سلوکوس برپایهٔ گونهای ائتلاف میان سرداران و نظامیان مقدونی شکل گرفته بود. نبردهای انان با مقدونیه، مصر، پارتها و رومیان، توطئههای دربار و رقابتهای مدعیان سلطنت سبب ضعف و اضمحلال آنان شد.
اشکانیان(۲۴۷پ. م - ۲۲۴م)
اشک رهبر قبیله پرنی پس از فتح ساتراپ پارت در شمال شرقی ایران سلسله اشکانی را تاسیس کرد. دولت اشکانی در زمان اقتدار قلمرو وسیعی از رود فرات تا هندوکش و از کوههای قفقاز تا خلیج فارس را شامل بود. به دلیل موقعیت مناسب جغرافیایی این حکومت و قرار گرفتن در مسیر بازرگانی بین امپراتوری روم و حوزه مدیترانه و امپراتوری هان در چین، و نیزمسیر جاده ابریشم، این امپراتوری به مرکزی برای تجارت تبدیل شد. حکومت اشکانی در اثر اختلافات داخلی و جنگهای خارجی در مدت حدود پنج قرن در شرق و غرب بهتدریج ضعیف شد و با کشته شدن اردوان پنجم، آخرین پادشاه این سلسله به دست اردشیر اول ساسانی در سال ۲۲۴میلادی منقرض گردید.
ساسانیان (۲۲۴- ۶۵۱م)
سلسله ساسانی با تاجگذاری اردشیر بابکان در شهر تیسفون تاسیس شد. با استقرار این حکومت بر اریکه قدرت ساختار تازهای از قدرت وحاکمیت مبتنی بر اتحاد دین و دولت در ایران شکل گرفت. از دوره خسروپرویز به بعد دولت ساسانی به دلایل ضعف و درماندگی دولت در اثر خوشگذرانی امرا، ظلم و ستم، نارضایتی مردم، استبداد پادشاهان، قدرت روزافزون مُغان، نظام طبقاتی و ...درسراشیبی سقوط قرار گرفت. در زمان یزگرد سوم آخرین شاه ساسانی سپاهیان اسلام به قصد نشر اسلام به ایران حمله کرده و در طی جنگهای قادسیه و نهاوند، سپاه ایران را شکست دادند. با مرگ یزد گرد سوم در سال ۶۵۱میلادی، شاهنشاهی ساسانی پایان یافت.
امویان از سال ۶۶۱ تا ۷۵۰ میلادی به عنوان خلفای امپراتوری تازه تاسیس اسلامی در دمشق حکومت کردند و اولین سلسله موروثی را درتاریخ اسلام پدید آورند. قلمرو تحت حکومت آنها از مشرق تا هند و از مغرب تا شبه جزیره ایبریا گسترده بود. بعد از سقوط حکومت امویان در شرق به وسیله عباسیان آنان در اندلس (اسپانیا) امارت قرطبه (کوردوبا) را بنا نهادند که از سال ۷۵۶ تا ۱۰۳۱ حکومت کرد و این حکومت از سال ۹۲۹ میلادی به نام خلافت بود.
خلافت عباسیان(به عربی: الخلافة العباسیة) یا به صورتی دیگرعبّاسیّان(همچنینعبّاسیّون) به سومین خلافت اسلامی و دومین سلسله اسلامی اطلاق میشود.خلافت عباسیان توسط خاندان عباسی اداره میشد.
جستانیان یا آل وهسودان (۱۷۶- ۳۹۶ق)
جَسْتانیان خاندانی از حاکمان دیلمی بودند که بر سرزمین دیلم و عمدتاً در نواحی رودبار الموت، طالقان، و سواحل شاهرود و سفیدرود فرمانروایی داشتند. جستان نیای بزرگ این خاندان در سال ۱۷۶ق بنیان این حکومت را نهاد. آل جستان در زمان وهسودان، بهدلیل قوت گرفتن علویان در طبرستان و فشار ایشان به جستانیان و نیز درگیری با طاهریان و صفاریان استقلال خود را از دست دادند. آخرین امیر این خاندان مهدی بن خسرو فیروزبود که در نبردی با مسافریان شکست خورده و کشته شد.
طاهریان (۲۰۵-۲۵۹ق)
طاهریان اولین حکومت مستقل ایرانی بعد از اسلام در ایران بودند که در سال ۲۰۵ق بهدست طاهر بن حسین ملقب به ذوالیمینین تاسیس گردید. طاهر پس از یاری رساندن به مامون در رسیدن به خلافت علیه برادرش امین، به حکومت خراسان منصوب شد اما پس از مدتی با خروج ازتبعیت مستقیم خلیفه امارت موروثی خود را در خراسان بنیان نهاد. پایتخت اولیه طاهر مرو شاه جهان بود که توسط جانشینان وی به نیشابور تغییر مکان یافت. طاهریان در طول حیات زمامداری خود با قیامهای متعددی مواجه گردیدند که موفق به سرکوب همگی آنها شدند. قیامهایی چون خوارج (حمزه آذرک و ابو عوف خارجی) و علویان طبرستان (محمد بن قاسم و حسن بن زید علوی)، بابک خرمدین و مازیار. حکومت طاهریان در زمان محمد بن طاهربن عبدالله در سال ۲۵۹ق بهدست یعقوب لیث صفاری منقرض شد.
صَفّاریان (۲۴۷- ۳۹۳ق)
صفاریان اولین حکومت ایرانی بودند که از طریق استیلا در ایران به حکومت رسیدند. یعقوب لیث صفاری از عیاران سیستان، پس ازنبرد با خوارج موفق به تشکیل حکومت صفاریان در سال ۲۴۷ق به مرکزیت زرنگ شد. وی در طول حکمرانی خود توانست هرات، کرمان، فارس، کابل، بلخ، غزنه، بست و نیشابور و مدتی نیز طبرستان را به تصرف خود درآورد. وی در سال ۲۶۲ق به قصد تسخیر بغداد و سرنگونی خلیفه معتمد عباسی لشگرکشی کرد که در منطقه«دیرالعاقول» شکست خورد و کمی بعد از دنیا رفت. جانشین یعقوب عمرو لیث مدتی پس از بیعت با خلیفه تقاضای حکومت خراسان را که در دست امیر اسماعیل سامانی کرد. وی درجنگ با امیر اسماعیل سامانی شکست خورد و اسیر شد و در نزد خلیفهٔ بغداد به قتل رسید. خلف بن احمد آخرین امیر صفاری در سال ۳۹۳ق بدست سلطان محمد غزنوی کشته و حکومت صفاریان منقرض شد.
علویان طبرستان(۲۵۰-۳۱۵ق)
حکومت علویان طبرستان اولین حکومت در شرق اسلامی بود که بدون تایید عباسیان تاسیس شد. منطقه کوهستانی دیلم به عنوان یکی از پناهگاههای امن مخالفان خلفای عباسی در قرن دوم هجری مأمن گروهی از سادات علوی مخالف ظلم و جور حاکمان منصوب از سوی خلفا بود. یحیی بن عبدالله علوی از اولین مخالفان خلیفه عباسی در زمان هارون الرشید بود که در قرن دوم وارد این منطقه شد. در سال ۲۵۰ق حسن بن زید ملقب به داعی کبیر با ورود به منطقه دیلم و استقبال حکام و مردمان این منطقه و بیعت با وی توانست حکومت علویان طبرستان به مرکزیت آمل را بنیاد نهد. محمد بن زید (داعی مطلق)، حسن بن علی حسینی(ناصر کبیر اطروش)، حسن بن قاسم حسنی(داعی صغیر) از دیگر امام علوی این حکومت بودند. علویان طبرستان بر اثر اختلافات خانوادگی، توسل به سرکردگان طوایف دیلم و شکست از اسفاربن شیرویه زیاری در سال ۳۱۵ق منقرض شدند.
سامانیان (۲۶۱- ۳۹۵ق)
سامانیان از دودمانهای کهن ایرانی و از اولین و آخرین دولتهای مستقل ایران در شرق خلافت اسلامی بودند که بر مناطق وسیعی از خوارزم تا کرمان فرمانروایی می کردند. در سال ۲۵۰ق نصر بن احمد به حکومت سمرقند رسید و درسال ۲۶۱ق با دریافت منشور حکومت سمرقند از خلیفه معتمد بالله حکومت سامانیان را بنیان نهاد. اسماعیل بن احمد برادر و جانشین وی، بزرگترین امیر حکومت سامانی بود که توانست گرگان، طبرستان، ری، خراسان و ماوراءالنهر را به قلمرو سامانی بیافزاید. سامانیان علاوه بر وحدت بخشیدن به حیات سیاسی کشور، سببساز رونق علم و هنر و شعر و فرهنگ و زبان فارسی شدند. آخرین امیر سامانی اسماعیل منتصر در سال ۳۹۵ق پس از چند بار شکست از ایلک نصر قراخانی کشته و حکومت سامانیان منقرض شد.
ساجدیان (۲۷۶-۳۱۷ق)
دودمانی عرب بودند که در آذربایجان کنونی و جبال حکومت میکردند و در قرن ۴ق منقرض شدند.
سالاریان یا کنگریان یا مسافریان (۳۰۷- ۳۷۰ق)
شاخهای ازجستانیان بودند که به دست سالار مرزبان پسر محمد بن مسافرسالاری در سال ۳۰۷ق تاسیس شد. قلمرو این حکومت در محدوده بین قزوین و سفیدرود و با مرکزیت قلعه شمیران قزوین بود. سالاریان برخلاف جستانیان بر کیش اسماعیلی بودند از این رو با حسن صباح هم پیمان شده و تا حمله مغولان حدود ۲ قرن بر طارم و قلعه شمیران حکومت کردند. بعد از محمد بن مسافر سالاریان در دو شاخه به حکومت خود ادامه دادند یکی در طارم و دیگری در آذربایجان، ارّان و ماورای قفقاز. وقوع اختلافات خانوادگی، غفلت در امورحکومتی و غرق شدن درخوشگذرانی سبب شورش حکام محلی به همراه حاکم روادی ولایت اهرعلیه آخرین امیر این خاندان ابراهیم بن مرزبان گردید و با قتل وی در سال ۳۷۰ق دوره حکمروایی خاندان سالاری به پایان رسید.
آل زیار(۳۱۹-۴۳۵ق)
زیاریان اولین دولت مستقل ایرانی و شیعی مذهب درمناطق ساحلی دریای خزر بودند که در نواحی طبرستان و گرگان حکومت میکردند. مرداویج بن زیارکه درخدمت اسفار بن شیرویه سردار گیلی بود در سال ۳۱۹ق موفق به تاسیس حکومت زیاریان شد. در دوره وی و جانشینانش قلمرو آل زیاربه گرگان، طبرستان، قزوین، ری، قم، کاشان، خراسان،کرج ابودلف، ابهر، همدان، اصفهان نیز رسید. آخرین امیر زیاری انوشیروان بن منوچهر به تابعیت طغرل اول سلجوقی درآمد و به عنوان حاکم اسمی سلجوقیان در طبرستان به حکومت خود تا ۴۳۵ق ادامه داد. زیاریان پس از تصرف نواحی کوهستانی طبرستان بدست حسن صباح از تاریخ محو گردیدند.
آل بویه ( ۳۲۰تا ۴۴۷ق)
حکومت آل بویه اولین حکومتی بود که پس از تصرف ایران به دست اعراب مرزهای خود را تا عراق گسترش داد. این حکومت توسط سه تن از فرزندان ابوشجاع بویه، بنام علی، حسن و احمد در سال ۳۲۰ق تاسیس شد. دیالمه آل بویه در سه مرکز فارس، عراق و جبال بر بخش بزرگی از ایران و عراق و جزیره تا مرزهای شمالی شام حکمروایی میکردند.
دیالمه جبال (۳۲۰- ۴۱۴ق)
حسن رکن الدوله اولین حاکم دیلمی جبال، از سوی برادرش احمد معزالدوله به حکومت ری، اصفهان و همدان رسید. بنا به وصیت معزالدوله که فاقد فرزند پسر بود، فناخسروعضدالدوله پسر رکن الدوله در شیراز به تخت نشست ولی به علت صغر سن رکن الدوله امور را اداره میکرد. در این دوره، رکنالدوله و عضد الدوله درگیریهایی با سامانیان در شرق و حمدانیان در غرب یافتند ولی در نهایت موفق شدند ثباتی نسبی را در مرکز ایران بر قرار کنند. دیالمه جبال در سال ۴۱۴ق در زمان سماءالدوله آخرین امیر این حکومت بدست محمود غزنوی منقرض گردید.
دیالمه فارس (۳۲۲تا ۴۴۷ق)
علی عمادالدوله اولین حاکم دیلمی فارس، به همراه برادران خود ابتدا در خدمت ماکان بن کاکی و سپس مرداویچ بن زیار بود و از سوی وی فرماندار کرج شد. با مرگ مرداویچ سپاهیان او به عمادالدوله پیوستند و وی با فتح کرمان، فارس، خوزستان و نواحی اطراف دولت عباسی، متصرفات خود را در ایران گسترش داد. علیرغم پافشاری او در به رسمیت شناختن حکومتش بر خوزستان، خلیفه صرفاً حکومت فارس را به او اعطا کرد و شاخه دیالمه فارس تشکیل گردید. ابوعلی کیخسرو آخرین امیر این حکوکت در سال ۴۴۷ق بهدست ابوالعباس فضلویه ازکردان شبانکاره کشته و حکومت دیالمه فارس برچیده شد.
دیالمه عراق (۳۲۴- ۴۴۷ق)
احمد معزالدوله اولین حاکم دیلمی عراق بود که پس از لشگرکشی به بغداد در سال۳۳۴ ق موفق به شکست و عزل خلیفه مستکفی بالله شد و جایگزینی خلیفه المطیع لله شد. از آن زمان تا حدود یک قرن بعد سیطره آل بویه بر مرکز خلافت عباسی در بغداد ادامه یافت. با تسلط معزالدوله برعراق شورشها و مخالفتهای چندی در مناطق مختلف شکل گرفت که همگی سرکوب شدند. دیالمه عراق که علاوه بر عراق بر کرمان وخوزستان نیز فرمان می راندند در زمان حکومت ابو نصر خسرو فیروز در سال ۴۴۷ق بهدست طغرل سلجوقی منقرض گردیدند.
آل حسنویه (۳۳۰-۴۰۵ق)
خاندانی شیعه مذهب از کردان برزکانی که برقسمتهایی از جبال و کردستان و لرستان و خوزستان فرمانروایی میکردند. حسنویه بن حسین کرد (امیرحسین) بنیانگذار این حکومت، فرمانروایی خود را در سال ۳۳۰ق از شهر زور آغاز نمود. این خاندان همگام با آل بویه به رویارویی با خلافت عباسی پرداختند. حکومت آل حسنویه در سال ۴۹۵ق و در زمان دیسم بن ابی الغنائم به دست بنیعیاران به طور کل پایان یافت.
روادیان(۳۷۴- ۴۶۵ق)
سرسلسله این دودمان رواد بن مثنی حاکم منصوب خلیفه عباسی بر منطقه آذربایجان و تبریز بود. فرزندان مثنی بتدریج با آمیزش و خویشاوندی با کردهای مجاور، در آنها مستحیل شدند بطوریکه در قرن ۴ق روادیان از کردهای آذربایجان بهشمار میرفتند. روادیان سنی مذهب در زمان حکومت ابوالهیجاء کرد باجگزار حکومت سالاریان بودند. جانشینان ابوالهیجاء از سوی امرای سلجوقی همچنان برامارت آذربایجان باقی بودند تا زمان آلب ارسلان که با عزل مملان آخرین امیر روادی در سال ۴۶۵ق حکومت روادیان از صحنه تاریخ محو شد.
غزنویان ( ۳۸۸- ۵۸۲ق)
غَزنَویان طایفه ای ترک تبار از شاخه ترکان اغز ماوراء النهربودند که به عنوان غلامان ترک وارد خدمت امیران سامانی شده و حتی به مقامات بالایی نیز رسیدند. در زمان منصور بن نوح سامانی، سبکتگین به حکومت غزنه رسید و مقدمه تاسیس حکومت غزنویان در سال ۳۸۸ق شکل گرفت. پس ازسبکتگین فرزندش محمود به حکومت غزنه رسید و موفق شد در سال ۳۸۸ق حکومت غزنوی را رسما بنیان نهد. از مهمترین رخدادهای زمان او لشگرکشیهای متعدد وی به هند بود که چون به نام ترویج و نشر اسلام انجام میگرفت از حمایت و تایید خلیفه عباسی نیز برخوردار بود. اقتدار حکومت غزنوی در دوره جانشینان پس از سلطان مسعود رو به افول گذارد و سرانجام در سال ۵۸۲ق در زمان خسروملک آخرین امیر غزنوی بدست شهاب الدین محمد غوری (آل شنسب) منقرض گردید.
کاکویه همدان و اصفهان (۳۹۸- ۵۳۶ق)
دودمانی از امرای دیلمینژاد تحت حمایت آل بویه شاخه ری بودند که به دست ابوجعفر محمد بن رستم دشمنزیار در سال ۳۹۸ق در مرکز و غرب ایران تشکیل شدند. جانشین وی علاءالدوله محمد مشوق امرا و دانشمندان بود بهطوری که ابوعلی سینا تا هنگام مرگ وزارت او را داشت. آل کاکویه بعدها فرمانبردار سلجوقیان شدند و آخرین امیرشان ابومنصور ظهیرالدین فرامرز به دست طغرل سلجوقی در سال ۵۳۶ق کنار زده شد.
سلجوقیان بزرگ (۴۲۹-۵۹۰ق)
سلجوقیان از غزهای ترکمن ماوراءالنهر بودند که پس از اسلام آوردن نام سلاجقه را برگرفته از نام سلجوق بن دقاق بر خود نهادند. در سال ۴۲۹ق طغرل اول در نیشابور حکومت سلجوقیان را بنیان نهاد . در زمان آلب ارسلان و ملکشاه قلمرو سلجوقیان از شرق تا سیحون و ازغرب تا مدیترانه گسترش یافت. مهمترین رویدادهای این دوره تاسیس نظامیه ها توسط خواجه نظام الملک طوسی وآغاز دعوت اسماعیلیان نزاری به رهبری حسن صباح بود. حکومت سلاجقه بزرگ پس از مرگ سلطان سنجر رو به افول گذارد. خراسان بدست غوریان و خوارزمشاهیان افتاد و حکومت سلجوقیان در عراق، کرمان و روم در سه شاخه امتداد یافت.
سلجوقیان کرمان (۴۳۳- ۵۸۳ق)
سلجوقیان کرمان شاخهای از سلاجقه بزرگ ایران بودند که در منطقه کرمان حکومت می کردند. عمادالدین قراارسلان قاوردبیک موسس این حکومت از سوی طغرل اول در سال ۴۳۳ق حاکم کرمان شد و بتدریج شیراز و نواحی اطراف آن را به تصرف خود درآورد. سلاجقه کرمان در سال ۵۸۳ق در زمان محمدشاه بن بهرام شاه (محمدشاه ثانی) بدست ملک دیناراز ترکمانان غُز از میان رفت.
کاکویه یزد (۴۴۳-۵۳۶ق)
ظهیرالدین ابو منصور فرامرز پس از گرفتن اقطاع یزد و ابرقو حکومت خود را بنیاد نهاد. امیران این دودمان دانشدوست و مردمدار بودند و شهر یزد در این دوران یکی از شهر یزد یکی از پررونق ترین و آبادترین شهرهای ایران بود. فرامرز بن امیر علی آخرین امیر این دودمان در یاری سلطان سنجر در نبرد علیه قراختاییان در سال ۵۳۶ق کشته شد و حکومت آل کاکویه یزد برافتاد.
سلجوقیان روم (۴۷۰- ۷۰۰ق)
سلجوقیان روم شاخهای از سلاجقه بزرگ ایران بودند که در بخشهایی از آسیای صغیر فرمانروایی داشتند. موسس این حکومت سلیمان ابن قُتَلمِش بود که پس از کشته شدن پدرش بدست الب ارسلان به عنوان امارت به آسیای صغیر گسیل شد. سلاجقه روم پس از هجوم مغول به آسیای صغیر در دوره کیخسرو دوم دستنشانده ایلخانان مغول شدند. از ین زمان امیران سلجوقی فرمانروایی محدودی در برخی نواحی داشتند، تا سرانجام در زمان علاءالدین کیقباد ثانی ترکان عثمانی با تصرف مناطق آنان در آسیای صغیر امپراتوری عثمانی را بنا نهاده و به حیات سلاجقه روم پایان دادند.
سلجوقیان شام (۴۷۰-۵۱۱ق)
تتش بن الب ارسلان در سال ۴۷۰ق از سوی ملکشاه سلجوقی به حکومت دمشق رسید . پس از درگذشت ملکشاه ، وی حلب، انطاکیه، رها، نصیبین و حران را فرمانبردار خود کرد و به خود عنوان سلطان داد. بر اثر این خودسری برکیارق به مقابله وی برخاست و در سال ۴۸۸ق طی نبردی در ری کشته شد. حکومت سلاجقه شام در زمان سلطان شاه بن رضوان در سال ۵۱۱ق به دست اتابکان بوری(دمشق) و امرای ارتقی از بین رفت.
اسماعیلیان ایران(۴۸۳- ۶۵۴ق)
اسماعیلیان نزاری شاخهای از مذهب اسماعیلی از پیروان اسماعیل فرزند امام محمد کاظم است که مرکز قدرت آنها مصر و خلفای فاطمی بودند. اسماعیلیان پس از مرگ مستنصر بالله خلیفه فاطمی برسر جانشینی وی دچار اختلاف شده و به دو دسته طرفداران نزار و مستعلی تقسیم شدند. حسن صباح رهبراسماعیلیان نزاری ایران توانست در طول مدت مدیدی منطقه الموت و قلعههای زیادی در سراسر ایران را به عنوان پایگاه تبلیغاتی خود به تصرف درآورد. شیوه مبارزاتی اسماعیلیان ترور فردی بود و اغلب در مورد دشمنان معروفشان از این شیوه بهره میگرفتند. در سال ۶۵۴ق با محاصره قلاع اسماعیلی توسط هولاگو خان رکن الدین خورشاه آخرین امام نزاری اسیر و کشته شد و اسماعیلیان ایران منقرض گردیدند.
سلجوقیان عراق (۵۱۱- ۵۹۰ق)
سلجوقیان عراق ادامۀ حکومت سلاجقه بزرگ ایران بودند که ازسوی سلطان سنجر در عراق و همدان حکمروایی می کردند. اولین امیر این حکومت محمودبن محمد بود که با خلیفه مسترشد درگیر و بغداد را تصرف کرد ولی سرانجام با او صلح کرد. طغرل سوم آخرین امیر سلاجقه عراق در سال ۵۹۰ق پس ازجنگ با تکش خوارزمشاه به قتل رسید و دولت سلجوقیان ایران و عراق به پایان آمد.
سلاجقه عراق و کردستان ( ۵۱۱- ۵۹۰ق)
نخستین امیر این حکومت مغیث الدین محمود بن محمد ملکشاه بود که در سال ۵۱۱ق در عراق و کردستان به قدرت رسید. این شاخه از سلاجقه در زمان طغرل ثانی در سال ۵۹۰ق توسط خوارزمشاهیان منقرض گردیدند.
خوارزمشاهیان (۵۲۲- ۶۲۸ق)
منطقه خوارزم به مرکزیت گرگانج مسکن خوارزمشاهیانی بود که به تدریج در دورۀ سلجوقیان از دستنشاندگی خارج شده و بر ماوراءالنهر و ایران دست یافتند. انوشتکین غرچه نیای خوارزمشاهیان، غلام ملکشاه سلجوقی بود که بر اثر درایت و کفایت خود توانست شحنگی ولایت خوارزم و لقب خوارزمشاه را بدست آورد. اتسز خوارزمشاه نخستین امیر این حکومت بود که عَلَم استقلال علیه سلجوقیان برافراشت و حوزه اقتدار خود را به حدود جند و شط سیحون رسانید. در زمان محمد خوارزمشاه حملات مغولان به ایران آغاز شد. با شکست خوارزمشاهیان از مغولان در دوره سلطان جلال الدین منکبرنی، حکومت خوارزمشاهیان برچیده شد.
اتابکان مراغه یا احمدیَلیان (۵۲۷- ۶۲۴ق)
نام این دودمان برگرفته از احمدْیَل از امرای همراه محمد بن ملکشاه سلجوقی است اما مؤسس حقیقی آن را آقسنقر احمدیل میدانند که مراغه را از سوی سلجوقیان به اقطاع در دست داشت و بتدریج پایههای حکومت خود را در آنجا مستحکم نمود. اواخر عمر این حکومت مقارن با حملات مغول به ایران و غارت و چپاول و کشتار در آذربایجان و مراغه در سال ۶۱۸ق بود. واپسین حاکم این خاندان، بانویی از نوادگان علاءالدین بود که از سال ۶۰۵ق در رویین دژ حکومت میکرد. با ورود این بانو به حرمسرای سلطان جلالالدین خوارزمشاه و تسلط مغولان بر سراسر ایران روزگار خاندان احمد یلیان نیز به آخر رسید.
اتابکان یزد (۵۳۶– ۷۲۸ق)
بنیانگذار این دودمان رکنالدین بن وردان زور از منسوبان امیر فرامرز بن علی آخرین فرمانروای خاندان کاکویه حکام قدیم یزد بود. امیر فرامرز، ملازم دستگاه سلطان سنجر در جنگ قطوان در رکاب وی کشته شد و سنجرحکومت یزد را به دختران خردسال وی اعطا و رکنالدین سام را به عنوان نایب حکومت و سرپرست آنها تعیین نمود. وی و جانشینانش سالها در یزد به عنوان اتابک فرمان راندند. مقارن ورود هلاکو به ایران اتابک طغانشاه نسبت به وی اظهار انقیاد کرد و امارتش در یزد تأئید شد. آخرین اتابک یزد حاجی شاه بن یوسف شاه بهدست امیر مبارزالدین بن امیر مظفر حاکم میبد در سال ۷۲۸ق از یزد بیرون رانده شد و حکومت اتابکان یزد پایان یافت.
اتابکان آذربایجان یا ایلدگزیان (۵۴۱- ۶۲۶ق)
شمسالدین ابوبکر ایلدگزموسس این دولت، ابتدا از سوی سلطان مسعود سلجوقی به حکومت ارّان و آذربایجان درآمد و سپس با استفاده ازهرج و مرجهای ناشی از مرگ مسعود و جانشینش چاولی، به عنوان حاکم مستقل اَراّن، نخجوان را به متصرفات خود افزود و آنجا را پایتخت دولت خود قرار داد. قلمرو حکومت ایلدگزیان، آذربایجان، ارّان (نخجوان)، عراق عجم، ری و همدان بود. پس از مرگ آخرین اتابک ایلدگزی خاموش قزل ارسلان در سال ۶۲۶ق سرزمینهای این دودمان به دست جلالالدین خوارزمشاه درآمد.
غوریان(۵۴۳- ۶۱۲ق)
غوریان یا آل شنسب سلسله ای از امرا بودند که از قدیم در نواحی صعب غور واقع در کوهستانهای میان هرات و غزنهبا مرکزیت شهر فیروزکوه امارت داشتند. به علت لشگرکشیهای امویان به این منطقه، غوریان بسوی دشمنان آنان متمایل شده و در قیام ابومسلم و دعوت عباسیان شرکت داشتنند. در دورۀ امیربنجی بن نهاران از امرای بزرگ غور، هارون الرشید عهد و لوای حکومت غور را به وی اعطا کرد. غوریان در دورۀ محمود غزنوی شروع به افزایش متصرفات خود کرده به مرور بر خراسان، غزنه، بامیان و هند مسلط شده و بتدریج امارت خود را به سلطنت تبدیل کردند. در سال ۵۴۳ ق سیفالدین سوری اولین سلطان غور به تخت نشست. معروفترین سلطان غور علاءالدین حسین جهانسوز است که به انتقام خون برادرش سیف الدین غزنین را به آتش کشید. در سال ۶۱۲ ق علاءالدین محمد آخرین امیرغوری به اسارت سلطان محمد خوارزمشاه درآمد و حکومت غوریان به پایان رسید.
اتابکان فارس یا سلغریان (۵۴۳- ۶۸۴ق)
سنقر بن مودود سلغری پس از شکست ملکشاه ثانی سلجوقی در سال ۵۴۳ق و تصرف فارس حکومت اتابکان فارس را بنیان نهاد. جانشینان وی در طی روند گسترش قلمرو خود در مقاطعی کرمان، اصفهان و لرستان را نیز تحت حاکمیت خود درآوردند. با حمله مغولان به ایران در زمان اتابک سعد بن زنگی سلغریان نسبت به آنان اظهار اطاعت کردند. اوج قدرت این خاندان در دوره ابوبکربن سعد بود که توانست با لشگرکشی به سواحل خلیج فارس جزایر قیس، کیش و شهر تاروت را به تصرف خود درآورد. پس از کشته شدن آبش خاتون بهدست مغولان حکومت اتابکان سلغری فارس در سال ۶۶۳ق به پایان رسید.
اتابکان لرستان یا امرای فضلویه (۵۵۰- ۸۳۰ق)
همزمان با استیلای مغول بر ایران لرستان به دو بخش لر بزرگ و لر کوچک تقسیم میشد. حاکمان لر بزرگ، اتابکان لرستان یا امرای فضلویه نام داشتند پایتختشان شهر ایذه بود. ابوطاهر مؤسس اتابکان لرستان در سال ۵۵۰ق بود. از جانشینان وی اتابک تکله بود که به هولاگو در فتح بغداد یاری رساند ولی بعد مورد خشم قرار گرفت و کشته شد. اتابک افراسیاب نیز پس از مرگ ارغون خان اصفهان را محاصره کرد اما خیلی زود سرکوب شد. اتابکان لرستان به علت قدرت گیری آل مظفر، آل اینجو و تیموریان رو به ضعف نهاد و سرانجام در سال ۸۳۰ق در زمان غیاثالدین کاوس آخرین اتابک لر به دست ابراهیم بن شاهرخ تیموری منقرض شدند.
قراختائیان کرمان یا قتلغ خانیه (۶۱۹- ۷۰۳ق)
قراختائیان طایفه ای ترک از مناطق شمال شرقی ماوراءالنهر بودند که هم زمان با حمله چنگیز خان به ایران، در کرمان به قدرت رسیدند و همواره از حمایت مغولان برخوردار بودند. براق حاجب موسس این دودمان بعدها ازسوی چنگیز و ناصرخلیفه عباسی لقب قتلغ خان به معنای امیر خوشبخت دریافت کرد. آخرین امیر قراختایی کرمان قطبالدین شاه جهان از جانب محمد غازان به حکومت رسید اما بعدا توسط الجایتو در سال ۷۰۳ق عزل و حکومت آنان در کرمان منقرض شد.
آل کرت (۶۴۳ - ۷۸۳ق)
مقارن دوره ایلخانان، دولتی محلی از نژاد غوریان بنام آل کرت درهرات، غور و نواحی مجاور به قدرت رسیدند. شمسالدین محمد اولین امیر این دودمان، پس از دریافت فرمان حکومت هرات و اطراف آن از سوی منگو قاان در سال ۶۴۳ق موفق به تاسیس حکومت آل کرت شد. ملوک کرت همواره فرمانبردار ایلخانان ایران بودند. مشهورترین آنها معزالدین حسین است که از مربیان بزرگ و اهل علم وادب بود. با یورش امیرتیمور گورکانی به خراسان و تسخیر هرات، ملک غیاثالدین ثانی آخرین امیرآل کرت کشته و حکومت این خاندان در سال ۷۸۳ق منقرض شد.
ایلخانان (۶۵۷- ۷۵۶ق)
با قتل بازرگانان مغولی توسط حاکم اترار در سال ۶۱۴ق، حمله چنگیز خان مغول به ایران آغاز شد. طی سه دوره هجوم به ایران مغولان موفق به تصرف ماوراء النهر، خراسان بزرگ و بخشهای دیگر ایران شدند. انقراض اسماعیلیان ایران در سال ۶۵۴ق و بدنبال آن انقراض خلافت عباسی در سال ۶۵۶ق سرآغاز شکل گیری دولت مغولان یا ایلخانان در ایران شد. ایلخانان که در ابتدا بتپرست و پیرو آیین شمن بودند به تدریج به مسحیت، یهودیت و سرانجام اسلام گرویدند. ایلخانان بدلیل ناآشنایی به امور دیوانی از ایرانیان در دستگاه دیوانسالاری خود استفاده میکردند. در این دوره بدلیل تسامح مذهبی ایلخانان شاهد رشد مذهب تشیع و شکل گیری پاره ای از جنبشهای صوفیانه هستیم. حکومت ایلخانان بهدست جانیبک از طایفه جانی قربانیان دشت قبچاق در سال ۷۴۴ق زمان انوشیروان عادل آخرین ایلخان مغول از بین رفت.
آل مظفر( ۷۱۸- ۷۹۵ق)
بنیانگذار این حکومت امیر مبارزالدین محمد بن مظفر، از سوی ابوسعید ایلخانی به حکومت یزد منصوب شد. او با استفاده از اوضاع نابسامان ایران بعد ازمرگ ابوسعید به فکر استقلال و گسترش قلمروحکومت خود افتاد و در سال ۷۱۸ق حکومت مظفریان را بنیان نهاد و موفق شد علاوه بر یزد، کرمان و مدت محدودی شیراز را به قلمرو مظفریان اضافه کند و حتی در دوره کوتاهی تبریز در سلطهٔ شاه شجاع پسر امیر مبارزالدین درآمد و در آنجا به نام او سکه زده شد. شاه منصور آخرین امیر این خاندان به سرکوبی حکمرانان گماشته از جانب تیمور در کرمان و فارس پرداخت و در جنگی میان وی و تیمور درگرفت و حکومت مظفریان در سال ۷۹۵ق منقرض شد.
آل اینجو (۷۲۵- ۷۵۸ق)
در هرج و مرجهای ناشی از سلطه ملوکالطوایفی در پایان دوره ایلخانی در ایران، شرفالدین محمود اینجو، از جانب امیر چوپان عهدهدار املاک خاصه ایلخانی یا اینجو شد و پس از مرگ ابوسعید ایلخانی در سال ۷۲۵ق حکومت خاندان اینجو را در فارس تاسیس کرد. پس از مرگ او به دست ارپاگون حکومت اینجو به پسرانش جلالالدین مسعود شاه و شیخ ابواسحاق رسید. شیخ ابو اسحاق پیوسته با مظفریان در حال جنگ بود تا سرانجام در سال ۷۵۸ق به دست امیر مبارزالدین محمد مظفری کشته و خاندان اینجو منقرض شد.
سربداران (۷۳۶- ۷۸۸ق)
با مرگ ابوسعید ایلخانی جنبشی مردمی در باشتین و سبزوار خراسان علیه ستم و تعدی ایلخانان و عاملان آنان به رهبری شیخ خلیفه مازندرانی رخ داد. در سال ۷۳۶ق با تصرف سبزوار به دست عبدالرزاق باشتینی از دیوانیان ابوسعید، حکومت سربداران در سبزوار تاسیس شد.حکومت سربداران بسیاربه ترویج مذهب تشیع میدادند لذا میتوان آنها را پیشگامان سلسله صفویه دانست. خواجه علی موید آخرین امیر سربدار در جنگی که در رکاب تیمور بود، کشته شد و حکومت سربداران در سال ۷۸۸ق به پایان رسید.
طغاتیموریه (۷۳۷ تا ۸۱۳ق)
در هرجومرجهای پس از مرگ ابوسعید ایلخانی، افرادی از تبار چنگیز خان مدعی ایلخانی شدند. طغاتیمور از تبار جوجی قسار برادر چنگیز، یکی از آنان بود که با پشتیبانی بزرگان مغول خراسان ادعای ایلخانی کرد و در سال ۷۳۷ق در خراسان و جرجان حکومت طغاتیموریه را تاسیس کرد. وی در روند تلاش برای گسترش حکومت خود دو بار به سمت سلطانیه و عراق عجم لشکر کشید که بدلیل عدم استقبال امرای مغول غرب ایران از او، ناکام ماند. از این زمان به بعد وی به حکومت خراسان و گرگان بسنده کرد. درسال ۸۱۳ق طغاتیمور به دست خواجه یحیی کرابی امیر سربداری کشته و سال بعد بساط حکومت طغاتیموریه در هم پیچیده شد.
آل چوپان (۷۳۸ – ۷۵۸ق)
چوپانیان کوچکترین دودمان حکومتی در ایران بودند که پس از درگذشت ابوسعید بهادرایلخانی در ارّان و آذربایجان حکومت را بهدست گرفتند. شیخ حسن کوچک پسر امیر تیمورتاش بن امیرچوپان سلدوز در سال ۷۳۸ق حکومت چوپانیان را تاسیس کرده است. او مدتهای مدیدی بر سر منطقه آذربایجان با حسن بزرگ جلایری در جنگ بود. در زمان ملکاشرف، جانشین شیخ حسن و آخرین امیر چوپانی، مردم تبریز از ظلم و جور او از جانی بیگ قربانی خان اوزبک دشت قبچاق کمک طلبیدند. با اعزام سپاهی از سوی وی به آذربایجان، ملک اشرف کشته شد و متصرفات آل چوپان به دست جلایریان افتاد.
جلایریان یا ایلکانیان (۷۴۰-۸۱۴ق)
جلایریانِ مغول نژاد، یکی از مشهورترین حکومتهای ایام فترت میان انقراض ایلخانان و ظهور تیموریان بودند که در سال ۷۴۰ق به دست شیخ حسن بزرگ از امرای ابوسعید ایلخانی در عراق عرب و بغداد تاسیس شد. جانشین وی شیخ اویس موفق شد تا قلمرو جلایریان را تا سلطانیه و کنار دریای خزر برای گسترش دهد. با شروع منازعات جانشینی میان پسران وی و حملات تیمور به نواحی شمال غرب ایران حکومت ایلکانی به سراشیب ضعف و افول افتاد. با کشته شدن سلطان احمد آخرین امیر مقتدر این دودمان، به دست قَرایوسف ترکمان در سال ۸۱۳ق و جانشنش شاه ولد در سال ۸۱۴ق عمر حکومت جلایری بسر آمد.
تیموریان (۷۷۱-۹۱۱ق)
تیموریان از قبایل ترک نژاد ماوراءالنهربودند که به دست امیر تیمور گورکانی موفق به تاسیس سلسله ای به مرکزیت سمرقند شدند. تیمور طی سه جنگ به منظور استقرار حکومت در ماوراءالنهر، جلوگیری از حمله مغولان و دستیابی به بلاد آباد مانند ایران، ماورای قفقاز، آسیای صغیر و هند توانست قلمرو وسیعی از چین تا مدیترانه را به تسخیرخود درآورد. دوره جانشینان تیمور به رغم منازعات داخلی و درگیری با ترکمانان، دوره رونق فرهنگ، ادبیات، تاریخ، ریاضی و نجوم بود به طوری که دربارهای هرات، سمرقند، شیراز، تبریز و اصفهان محل تجمع و آمد و شد هنرمندان و ادیبان برجسته بود. با مرگ سلطان حسین بایقرا و بروز اختلاف میان شاهزادگان تیموری، ازبکان با استفاده از این فرصت ماوراءالنهر و خراسان را تصرف کردند و آخرین امیر تیموری بدیع الزمان میرزا به دربار شاه اسماعیل صفوی گریخت و سرانجام در سال ۹۱۱ق به دست ازبکان کشته شد. شاخه ای ازنوادگان تیمور که بستر فرمانروایی خود را به هندوستان بردند امپراتوری بزرگ گورکانیان هند را بنیاد گذاردند.
قره قوینلوها یا بارانیها (۷۸۲- ۸۷۳ق)
قره قوینلوها ترکمنان ساکن ترکستان بودند که تحت فشار مغولان ابتدا به ایران و سپس به آناتولی کوچ کردند. قره قوینلوهای شیعی مذهب درآغاز در خدمت چوپانیان و سپس دست نشاندگان جلایریها در تبریز و بغداد بودند. موسس این دودمان قرا یوسف بود که پس از اعلام استقلال خود از جلایریان کنترل آذربایجان، موصل و بغداد را به دست گرفت. آخرین امیر این دودمان حسنعلی میرزا در جنگ با اغورلو محمد پسر اوزون حسن آق قوینلو کشته شد و سلسله امرای قره قویونلو در سال ۸۷۳ق منقرض گردید.
آققوینلوها یا بایندریه (۷۹۲- ۹۱۴ق)
آق قویونلوها قبیلهای از اوغوزهای ترکستان بودند که از ترکستان به آناتولی کوچ کرده و در دیاربکر ساکن شدند. آنان برخلاف سلسله رقیب خود قره قوینلوها، بر مذهب تسنن بودند. اوزون حسن مقتدرترین امیر این دودمان موفق به تسخیر گرجستان، عراق و اضمحلال قره قوینلوها و انتقال پایتخت از آمد به تبریز شد. دوره جانشینان اوزون حسن دوره نزاعهای بیوقفه بر سرقدرت بود. آخرین امیر این دودمان سلطان مراد میرزا در نبردی با شاه اسماعیل صفوی شکست خورد و حکومت آق قوینلوها در سال ۹۰۸ق منقرض شد.
صفویه (۹۰۷-۱۱۴۸ق)
صفویان نخستین حکومت متمرکز و یکپارچه در ایران پس از سقوط ساسانیان بودند. شاه اسماعیل اول در سال ۹۰۷ق درشهر تبریز حکومت صفویه را بنیان نهاد و تشیع را به عنوان مذهب رسمی کشور اعلام کرد. دولت صفوی همواره با دو دولت سنی مذهب عثمانی در غرب و ازبکان در شرق بر سر مسائل ارضی و مذهبی درگیربود. اوج قدرت صفویه در زمان شاه عباس اول بود که روابط ایران و اروپا به دلیل خصومت با عثمانی و امور تجاری به ویژه تجارت ابریشم از راه ایران گسترش فراوانی یافت. از زمان جانشینان شاه عباس دوم حکومت صفویه بتدریج رو به ضعف نهاد به طوری که با هجوم افغانها به ایران در سال ۱۱۳۵ق و تصرف اصفهان و اسارت شاه سلطان حسین این حکومت به پایان خود نزدیک شد. طهماسب دوم و فرزندش عباس سوم اگر چه مدتی با همراهی نادرقلی در پی اعاده قدرت از دست رفته برآمدند اما دولت صفوی رسما در سال ۱۱۴۸ق با اعلام پادشاهی نادر شاه از صحنه روزگار محو گردید.
افشاریه (۱۱۴۸- ۱۲۱۸ ق)
موسس حکومت افشاریه نادرشاه در سال ۱۱۴۸ق با کنار گذاشتن آخرین شاه صفوی عباس سوم، در دشت مغان پادشاهی خود را اعلام کرد. نادر در طول پادشاهی دوازده ساله خود طی نبردهایی با روسیه و عثمانی توانست بسیاری از نواحی ایران را که برای سالها از کشورجدا شده بود، مجددا به آن بازگرداند. مشهورترین اقدام نادرشاه فتح هندوستان و انتقال غنایم گرانبهای آن به ایران بود. با قتل نادر در سال ۱۱۶۰ق، منازعات جانشینی میان شاهزادگان افشاری آغاز شد. پس از حکومت کوتاه مدت دو تن از آنان در مشهد، سرانجام شاهرخ میرزا با حمایت بزرگان افشاری به قدرت رسید. با کشته شدن نادر میرزا آخرین امیر افشاری به دستور فتحعلیشاه قاجار طومار حکومت افشاریه در سال ۱۲۱۸ق درهم پیچیده شد.
زندیه (۱۱۶۳- ۱۲۰۹ق)
با مرگ نادرشاه، یکی از سرداران سپاهش بنام کریمخان زند با عنوان وکیل الرعایا در شیراز به قدرت رسید وتوانست تمام بخشهای مرکزی، شمالی، غربی و جنوبی ایران را تحت حکومت خود درآورد. با انتزاع بصره از عثمانی و انضمام آن به ایران در سال ۱۱۸۹ق توسط صادق خان زند نفوذ دولت ایران بر سراسر اروندرود، بحرین و جزایر جنوبی خلیج فارس مسلم گردید. با مرگ کریم خان، منازعات داخلی بر سر جانشینی اسباب ضعف دولت زند را فراهم کرد و زمینه را جهت تقویت و کسب اقتدار سلسله قاجاریه فراهم کرد. لطفعلی خان آخرین شاه زند در طی چند نبرد با آغا محمدخان قاجار سرانجام در سال ۱۲۰۹ق به دست وی کشته و حکومت زندیه منقرض شد.
قاجاریه (۱۲۱۰- ۱۳۳۴ ق)
با تاجگذاری آغا محمد خان قاجار در سال ۱۲۱۰ق در تهران سلسله قاجاریه بنیان نهاده شد. در این دوره که مصادف بود با دوران استعمار و جهانگشایی امپراطوریهای مدرن، ایران نیز بی نصیب نماند و درگیر جنگهای متعددی شد و بخشهای وسیع و حاصلخیزی از خاک خود را از دست داد. مقارن این احوال و به ویژه در دوره ناصرالدین شاه ایران با دنیای غرب و دستاوردهای آن بیشترآشنا شد و برخی از مظاهر تمدن غربی را در قالب کارخانه، چاپخانه، تلگراف، تلفن، چراغ برق، راهسازی مدرن، خط آهن، مدارس فنی به روش مدرن و... را اقتباس کرد. مهمترین رویداد دوره قاجار جنبش مشروطه خواهی بود که منجر به ایجاد مجلس شورای ملی در سال ۱۳۲۴ق شد. احمدشاه اخرین شاه قاجار در نهم ابان ماه ۱۳۰۴ با رای مجلس شورای ملی از پادشاهی خلع و سلسله قاجاریه منقرض اعلام شد.
پهلوی (۱۳۰۴ – ۱۳۵۷ ش)
با انقراض قاجاریه و اعلان مجلس شورای ملی رضاشاه پهلوی درسال ۱۳۰۴ ش برتخت سلطنت ایران جلوس کرد. رضاشاه، برنامه گستردهای را برای سامان بخشیدن به اوضاع اداری و اقتصادی و نوسازی زیرساختهای کشور آغاز کرد اما بتدریج با بی اعتنایی به مشروطه، خودکامگی و استبداد رای جایگاه مردمی خود را از دست داد. با وقوع جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۱۸ ش علیرغم اعلام بی طرفی ایران سپاه متفقین به ایران وارد شده و رضاشاه در شهریورسال ۱۳۲۰ به نفع پسرش محمدرضا از سلطنت استعفا داد. در دوره محمدرضاشاه رویدادهای مهمی چون ملی شدن صنعت نفت، آزادسازی آذربایجان، کودتای ۲۸ مرداد و...به وقوع پیوست. وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ ش و خروج شاه از کشور به دوران حکومت ۵۳ ساله دودمان پهلوی خاتمه داد.